08-12-2013, 01:35 PM
بهر حال عصر یکشنبه دوم حوت اردوی قزاق به چهار فرسخی تهران به ریاست رضا خان رسید...(سید ضیا الدین)به پیشواز اردوی قزاق می رودو صاحب منصبان اینگلیس نیز او را همراهی می کنند...در این روز بیانیه ای به امضای رضا خان صادر می شود: (به اختصار و گزیده گویی)
در تهران هستیم ما پایتخت را تسخیر نکرده ایم زیرا نتوانستیم اسلحه خود را در جایی بلند کنیم که شهریار مقدس و تاجدار ما(شاه ایران)حضور دارد تنها به تهران امدیم برای اینکه پایتخت خود را پاک و شایسته کنیم که معنی حقیقی سرپرستی و مملکت و مرکزیت و حکومت بدان اطلاق شود.حکومتی که شاهد بدبختی و فلاکت مردم ایران نباشد...حکومتی که برای زینت و تجمل معدودی بدبختی مملکت را تجویز ننماید.حکومتی که بازیچه دست سیاسیون خارجی نباشد...اجازه نخواهیم داد که دشمنان سعادت مملکت بین ما اختلاف و نفاق افکنند.همه شاه پرست و وفادار همه اولاد ایران وهمه خدمتگذار مملکت هستیم.زنده باد شاه ایران زنده پاینده باد ملت ایران قوی و با عظمت باد قشون و قزاقان دلاور ایران(حیات یحیی-دولت ابادی-جلد4-ص 230 و 231)
حکم سید ضیاالدین در ششم اسفند بعد از سه روز از کودتا:
نظر به اعتمادیکه به حسن کفایت و خدمت گذاری جناب سید ضیا الدین داریم وی را به ریاست وزرا برقرار و منصوب فرموده(حیات یحیی-جلد 4 -ص 232)
بیانیه سید ضیا الدین در هشتم اسفند 5 روز پس از کودتا:
هموطنان عزیز پس از پانزده سال مشروطیت که بقیمت گرانبهاترین خون فرزندان ایران خریده شدپس از پانزده سال امتحانات و تجربیات و تحمل انواع مصائب پس از پانزده سال کشمکش با اشکالات غیر قابل تصور داخلی و خارجی وطن ما بروزگاری افکنده شده که نه تنها هیچ یک از سیاستمداران وقت نخواسته اند بار گران مسولیت زمامداری را بعهده گیرند بلکه حتی وکلا رعایت نکرده اند که به وظایف خویش اقدام نمایند و از قبول تحمل این بار استنکاف ورزیده اند... لازم است عمارت متزلزل و لرزانی که مفتخوران در ان اشیانه کرده اند سرنگون گردد...لازم است بنیان عدلیه ما که مرکز جنایات و فجایع گشته نابود گردد...لازم است که قیمت زحمت و مشقت کارگران سنجیده گشته و دوره فلاکت و بدبختی انان به سر اید...لازم است که وضعیت هرج و مرج کنونی مالیه و تشکیلات سویی که مهمترین عامل اخلال ان بوده محو گردد...لازم است مدارس تاسیس گردد...لازم است تجارت و صناعت بطرق علمی تشویق گردد...لازم است امنیت در محوطه شاهی ایران حکمفرما گردد و این تنها در پرتو قشون و قوای امنیه میسر می شود...لازم است یک سیاست شرافتمندانه بر مناسبات ما با دیگر ممالک خارجه حکومت داشته باشد...مناسبت ما با دول خارجه نباید مانع از دوستی با سایرین گردد بنام همین دوستی کاپیتالاسیون را که مخالف استقلال مملکت است را لغو خواهیم کرد...برخی از امتیازاتی را که به اجانب داده شده باید اساسا مورد تجدید نظر قرار گیرد...بخاطر همین اصول است که من لغو قرار داد قرار داد ایران و اینگلیس را مورخه 1919 اعلام میدارم...تخیله ایران از قشون اجانب مهمترین موضوعی است که اساس دوستی ما را با دول همجوار مستحکمتر خواهد نمود(حیات یحیی -جلد 4 -ص232تا2
در تهران هستیم ما پایتخت را تسخیر نکرده ایم زیرا نتوانستیم اسلحه خود را در جایی بلند کنیم که شهریار مقدس و تاجدار ما(شاه ایران)حضور دارد تنها به تهران امدیم برای اینکه پایتخت خود را پاک و شایسته کنیم که معنی حقیقی سرپرستی و مملکت و مرکزیت و حکومت بدان اطلاق شود.حکومتی که شاهد بدبختی و فلاکت مردم ایران نباشد...حکومتی که برای زینت و تجمل معدودی بدبختی مملکت را تجویز ننماید.حکومتی که بازیچه دست سیاسیون خارجی نباشد...اجازه نخواهیم داد که دشمنان سعادت مملکت بین ما اختلاف و نفاق افکنند.همه شاه پرست و وفادار همه اولاد ایران وهمه خدمتگذار مملکت هستیم.زنده باد شاه ایران زنده پاینده باد ملت ایران قوی و با عظمت باد قشون و قزاقان دلاور ایران(حیات یحیی-دولت ابادی-جلد4-ص 230 و 231)
حکم سید ضیاالدین در ششم اسفند بعد از سه روز از کودتا:
نظر به اعتمادیکه به حسن کفایت و خدمت گذاری جناب سید ضیا الدین داریم وی را به ریاست وزرا برقرار و منصوب فرموده(حیات یحیی-جلد 4 -ص 232)
بیانیه سید ضیا الدین در هشتم اسفند 5 روز پس از کودتا:
هموطنان عزیز پس از پانزده سال مشروطیت که بقیمت گرانبهاترین خون فرزندان ایران خریده شدپس از پانزده سال امتحانات و تجربیات و تحمل انواع مصائب پس از پانزده سال کشمکش با اشکالات غیر قابل تصور داخلی و خارجی وطن ما بروزگاری افکنده شده که نه تنها هیچ یک از سیاستمداران وقت نخواسته اند بار گران مسولیت زمامداری را بعهده گیرند بلکه حتی وکلا رعایت نکرده اند که به وظایف خویش اقدام نمایند و از قبول تحمل این بار استنکاف ورزیده اند... لازم است عمارت متزلزل و لرزانی که مفتخوران در ان اشیانه کرده اند سرنگون گردد...لازم است بنیان عدلیه ما که مرکز جنایات و فجایع گشته نابود گردد...لازم است که قیمت زحمت و مشقت کارگران سنجیده گشته و دوره فلاکت و بدبختی انان به سر اید...لازم است که وضعیت هرج و مرج کنونی مالیه و تشکیلات سویی که مهمترین عامل اخلال ان بوده محو گردد...لازم است مدارس تاسیس گردد...لازم است تجارت و صناعت بطرق علمی تشویق گردد...لازم است امنیت در محوطه شاهی ایران حکمفرما گردد و این تنها در پرتو قشون و قوای امنیه میسر می شود...لازم است یک سیاست شرافتمندانه بر مناسبات ما با دیگر ممالک خارجه حکومت داشته باشد...مناسبت ما با دول خارجه نباید مانع از دوستی با سایرین گردد بنام همین دوستی کاپیتالاسیون را که مخالف استقلال مملکت است را لغو خواهیم کرد...برخی از امتیازاتی را که به اجانب داده شده باید اساسا مورد تجدید نظر قرار گیرد...بخاطر همین اصول است که من لغو قرار داد قرار داد ایران و اینگلیس را مورخه 1919 اعلام میدارم...تخیله ایران از قشون اجانب مهمترین موضوعی است که اساس دوستی ما را با دول همجوار مستحکمتر خواهد نمود(حیات یحیی -جلد 4 -ص232تا2