04-26-2013, 10:44 AM
folaani نوشته: بنده مسائل علمی بسیار پیچیده و حجیمی را مطالعه کرده و یاد گرفتم ام که اینها درمقابلش چیزی نیست.
در تخصص خودم هم بقدر کافی برجسته هستم، که خودتان در تالار رایانه شاهد بودید در بحث کوتاهی که با هم داشتیم.
اما انسان زیرک نمیخواهد حتی ذره ای وقت و انرژی را هدر بدهد؛ بنابراین کارهای بیهوده را هرچند که کوچک باشند انجام نمیدهد.
چرا حتی کمی از ذهنم را با چیزهایی که کاربرد بهینه ای ندارند پر کنم؟ بجایش چیزهایی را که کاربرد مهمتری دارند در آن جا میدهم.
اتفاقا تازگی تصمیم دارم برم یک کتاب آموزش زبان ترکی بخرم و مطالعه کنم و ترکی یاد بگیرم؛ چون در ایران خیلی کاربرد دارد.
ولی برای لغات پارسی شما اینقدر کاربرد و ارزش نمیبینم.
شاید یکجور خودنمایی و قصد وانمود کردن متمایز بودن از دیگران دارند بعضی ها با این کارها!
مشکل زبان پارسی هم فقط عربی نیست.
انگلیسی و مسائل تخصصی هم خودش دنیایی از برخورد و ضعف دارد.
بنده چون یک انسان واقعگرا و عملگرا و کاربردنظر هستم، اگر بگویند کلا زبان پارسی را دور بیاندازیم و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنیم شاید بیشتر مفید ببینم!!
بنظر بنده اصلا بهتر است کل دنیا یک زبان داشته باشند.
واقعا چقدر وقت و انرژی ارزشمند روی مسائل زبانی تلف میشود و چقدر محدودیت ایجاد میگردد.
هرچند شاید هم بنده اشتباه میکنم.
شاید این تفاوتهای بشریت در مجموع مفید باشد. نمیدانم! بهرحال بنده روی اینطور چیزها هیچ احساس و اصراری ندارم. دنبال قدرت و بدون محدودیت بودن هستم. دنبال استفادهء تا حداکثر بهینه از منابع.
بسیار ساده است, شاید شما هم مانند من به زبانهایِ C, C++, PHP و Python و بسیاری دیگر آشنایی داشته باشید.
زبان پارسیک نیز مانند همین زبانهای برنامهریزیای به اندیشهیِ شما راستا و شاخ و برگ میدهد, اگرنه چنانکه در زبانِ برنامهریزها میگویند: You can write Fortran in any language.
این هم بازگویی تکنیکیترِ آن که شاید تنها خودِ شما که سررشته از رایانه دارید دریابید:
کارکرد زبان در اندیشه
کارکرد زبان در انگیزش اندیشه
نکته مهندی[sup][aname=rpa18cc][[/aname][anchor=pa18cc]1][/anchor][/sup] که در بالا ما به آن پرداختیم نامرزمند شدن اندیشه از سوی زبان بود، ولی آیا چون دو زبان اندیشهیِ گویندگان خود را مرزمند نمیسازند، کارایی یکسانی نیز در فرجام[sup][aname=rpaea9b][[/aname][anchor=paea9b]2][/anchor][/sup] خواهند داشت؟
برای سادگی, بجای بررسیِ زبانهای زنده میتوانیم به زبانهای ساختگی یا همان برنامهریزیِ رایانهای بپردازیم که ساختاری بسیار سادهتر از زبانهای زنده داشته و کارکرد آنها در اندیشه بساویدنیتر است.
زبانهای برنامهریزی در رایانه را به زبانهای تراز-بالا (high-level) و تراز-پایین بخش میکنند. زبانهای تراز-بالا
زبانهایی هستند که به گویش ما هومنان[sup][aname=rpa4b8e][[/aname][anchor=pa4b8e]3][/anchor][/sup] نزدیکتر میباشند، هر چه ترازِ زبان پایینتر میرود نیز به زبان ماشین و اسمبلی نزدیک شده و سرانجام 0 و 1 تنها میرسیم.
تراز-بالاترین زبانهای برنامهریزی هنگام نگارش این نوشتار دو زبان Ruby و Python میباشند.
نکتهیِ شایان یادکرد درباره این دو زبان این میباشند که هر دو همتراز یکدیگر بوده و برای انجام کارهایِ همانندی[sup][aname=rpa95be][[/aname][anchor=pa95be]4][/anchor][/sup]
نیز ساخته شدهاند و برنامهریزهای دو زبان میتوانند برنامههای خود را بی هیچ دشواری چندانی به دیگری بترزبانند[sup][aname=rpaca71][[/aname][anchor=paca71]5][/anchor][/sup].
هرآینه، کسانیکه به هر دو زبان توانا هستند از ویژگیهایِ پنهان ولی مهادین[sup][aname=rpa56c1][[/aname][anchor=pa56c1]6][/anchor][/sup] دو زبان نیز آگاهند[sup][aname=rpa69ae][[/aname][anchor=pa69ae]7][/anchor][/sup] که همان کارکرد زبان در شیوه اندیشه و راهکاریابی باشد.
دگرسانی[sup][aname=rpa40c1][[/aname][anchor=pa40c1]8][/anchor][/sup] فلسفهیِ میان دو زبان که از خواستههایِ سازندگان آغازین آنها برخاسته را میتوان اینچنین کوتاهید (Python Vs. Ruby)
[table]
[tr][td]#[/td][td]Python[/td][td]Ruby[/td]
[/tr]
[tr]
[td]1.[/td]
[td]باید تنها یک راه - و برگزینانه[sup][aname=rpa04b7][[/aname][anchor=pa04b7]9][/anchor][/sup] تنها یک راه - آشکار برای رسیدن به پاسخ باشد.[/td]
[td]باید چندین راه گوناگون برای رسیدن به پاسخ باشد.[/td]
[/tr]
[tr]
[td]2.[/td]
[td]آشکارگویی (explicitness) همیشه برتر از پوشیدهگویی است.[/td]
[td]پوشیدهگویی پذیرفتنیتر و خواستنیتر است.[/td]
[/tr]
[tr]
[tr]
[td]3.[/td]
[td]کُد باید تَنِک و جدا جدا باشد. [/td]
[td]کُد میتواند بیاندازه تودرتو و درهم ولی بجایش همفشرده[sup][aname=rpa4cbc][[/aname][anchor=pa4cbc]10][/anchor][/sup] باشد.[/td]
[/tr]
[td]4.[/td]
[td]بایستی شیء را دستکاری کرد.[/td]
[td]بایستی به شیء گفت چه کند.[/td]
[/tr]
[/table]
این دگرسانیهای ریز در فلسفه ولی به ساختار سراسر دگرسانی در زبان میترزبانند و هنگام کار و اندیشه
روی این دو زبان میتوان بآسانی دریافت و سُهید[sup][aname=rpa7d3c][[/aname][anchor=pa7d3c]11][/anchor][/sup] که چگونه در فرایند اندیشیدن به راههایِ از پیش گزیده شده میگراییم.
نمونهوار، اگر روی زبان Python بدنبال راهکار باشیم, همواره کمابیش بدنبال راهِ آشکار و درست آن میگردیم.
همچنین هنگام کد نوشتن وادار به آشکارگویی و جدا جدا و خوانانویسی هستیم، هنگامیکه در Ruby میتوانیم
و به این سو میانگیزیم که گاه چرخ را از نو ساخته و همان کار را با کُدی همفشردهتر و پوشیدهگویانهتر بیانجامیم.
----
[aname=pa18cc]1[/aname]. [anchor=rpa18cc]^[/anchor] meh+and+i::Mehandi || مهندی: اهمیت Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ importance
[aname=paea9b]2[/aname]. [anchor=rpaea9b]^[/anchor] Farjâm || فرجام: پایان; خاتمه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org conclusion; ending
[aname=pa4b8e]3[/aname]. [anchor=rpa4b8e]^[/anchor] hu+man::Human || هومن: آدم; هو+منش همچون دُژ+منش (دشمن), کسیکه کارکتر و منش والای دارد. human
[aname=pa95be]4[/aname]. [anchor=rpa95be]^[/anchor] Hamânandidan || همانندیدن: همانندی کردن; تشبیه کردن to make similar
[aname=paca71]5[/aname]. [anchor=rpaca71]^[/anchor] tar+zabânidan::Tarzabânidan <— Tarzabândan || ترزبانیدن: ترجمه کردن to translate
[aname=pa56c1]6[/aname]. [anchor=rpa56c1]^[/anchor] meh+âd+in::Mehâdin || مهادین: اصلی Ϣiki-En, Ϣiki-En principal; main
[aname=pa69ae]7[/aname]. [anchor=rpa69ae]^[/anchor] âgâh+idan::Âgâhidan || آگاهیدن: آگاه شدن Dehxodâ to be informed
[aname=pa40c1]8[/aname]. [anchor=rpa40c1]^[/anchor] digar+sân+i::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
[aname=pa04b7]9[/aname]. [anchor=rpa04b7]^[/anchor] bar+gozin+âne::Bargozinâne || برگزینانه: ترجیحأ preferably
[aname=pa4cbc]10[/aname]. [anchor=rpa4cbc]^[/anchor] ham+fešordan::Hamfešordan || همفشردن: Ϣiki-En to compress
[aname=pa7d3c]11[/aname]. [anchor=rpa7d3c]^[/anchor] Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense
.Unexpected places give you unexpected returns