10-21-2010, 09:59 PM
نخست آنکه، من آذری را زیباتر از آذربادگانی (یا آتروپاتکانی) میبینم، چرا که کوتاهتر
است و تا این دم هم نمیدانستم که این کوتاه کردن مایه ناخشونودی کسی میتواند بشود! پوزش مرا بپذیرید.
نکته دیگر این است که برای ما بایستی بالاخره روشن کنید که خودتان را ترک میکنید یا آذربادگانی.
اگر دومی هستید که تنها اندکی فکر در همین نام زادگاهتان میتواند برای شما روشن کند که رگ
و ریشهاتان به ایران برمیگردد، چرا که آذربادگان به چم و معنای آتشکده است و راهی به ترکستان ندارد.
اما اگر اینها برای شما بسنده نیست، میتوانید یک آزمایش ژنتیک بدهید و دربیاورید که
چند درسد ژنهایتان از کجا میآیند، اما اگر فکر میکنید که میهنپرستی وابسته به ژنها
و این چیزها است, آنگاه باید بدانید که دیدگاهتان چه اندازه نادرست و دور از واقعیت است.
آنچه ما را به یکدیگر نزدیک میکند و همه ما را زیر یک پرچم گرد میآورد،
نه ژنهای ما، نه زبان ما و نه گویش و لهجه و شیوه آرایش و لباس پوشیدن و
فرهنگ و رسوممان است, بلکه، گردآیهای (مجموعه)از همه اینها در کنار یکدیگر است.
این اشتباه را تنها شما نیز نمیکنید، که پانایرانیستهای نابخرد بسیار دیگری نیز هستند که
برای نمونه فکر میکنند ژنهایشان سد درسد از ایران آمده و ژن خارجی یا عرب در آنها یافت نمیشود!
هر آینه، اگر شما اینگونه از زبان پارسی نفرت دارید و از فرهنگ کهن ایران بیزارید و
نمیتوانید خود را ایرانی ببینید، به نگر من جای چندان بحث و گفتگویی نمیماند چرا که
چیزهایی که ما ارزشمند میدانیم برای شما نیستند و چیزهایی که شما ارزشمند و والا میدانید، برای ما.
اما به یاد داشته باشید، این ترک بودن تنها برای شخص شما درست خواهد بود, اگرنه، اگر میخواهید
از گفتن تنها فراتر رفته و اثبات کنید که آذربادگانیها ایرانی نیستند، آنگاه بایستی استدلال و منطق
خود را بیاورید (چند نمونه سمپل ژنتیکی نیز بسیار خوب است) تا گفته شما را از دیدگاه تاریخی و منطقی بررسی کنیم و یا بپذیریم.
پ.ن.
سخن من درباره شکوه گذشته ایران این بود که ایران کنونی, آن اندازه فاسد و خراب شده
است که همه در تلاش برای فرار کردن از ایرانی نامیده شدن هستند. اما بسنده میکند
که یکبار دیگر ایران به فر و شکوه گذشته خود بازگردد و آنگاه میبینیم که کسانی تا دیروز خود را ترک
و لُر و اروپایی و خوزستانی و الخ میدانستند, چگونه تلاش خواهند کرد که خود را به ایران و ایرانی بچسبانند.
است و تا این دم هم نمیدانستم که این کوتاه کردن مایه ناخشونودی کسی میتواند بشود! پوزش مرا بپذیرید.
نکته دیگر این است که برای ما بایستی بالاخره روشن کنید که خودتان را ترک میکنید یا آذربادگانی.
اگر دومی هستید که تنها اندکی فکر در همین نام زادگاهتان میتواند برای شما روشن کند که رگ
و ریشهاتان به ایران برمیگردد، چرا که آذربادگان به چم و معنای آتشکده است و راهی به ترکستان ندارد.
اما اگر اینها برای شما بسنده نیست، میتوانید یک آزمایش ژنتیک بدهید و دربیاورید که
چند درسد ژنهایتان از کجا میآیند، اما اگر فکر میکنید که میهنپرستی وابسته به ژنها
و این چیزها است, آنگاه باید بدانید که دیدگاهتان چه اندازه نادرست و دور از واقعیت است.
آنچه ما را به یکدیگر نزدیک میکند و همه ما را زیر یک پرچم گرد میآورد،
نه ژنهای ما، نه زبان ما و نه گویش و لهجه و شیوه آرایش و لباس پوشیدن و
فرهنگ و رسوممان است, بلکه، گردآیهای (مجموعه)از همه اینها در کنار یکدیگر است.
این اشتباه را تنها شما نیز نمیکنید، که پانایرانیستهای نابخرد بسیار دیگری نیز هستند که
برای نمونه فکر میکنند ژنهایشان سد درسد از ایران آمده و ژن خارجی یا عرب در آنها یافت نمیشود!
هر آینه، اگر شما اینگونه از زبان پارسی نفرت دارید و از فرهنگ کهن ایران بیزارید و
نمیتوانید خود را ایرانی ببینید، به نگر من جای چندان بحث و گفتگویی نمیماند چرا که
چیزهایی که ما ارزشمند میدانیم برای شما نیستند و چیزهایی که شما ارزشمند و والا میدانید، برای ما.
اما به یاد داشته باشید، این ترک بودن تنها برای شخص شما درست خواهد بود, اگرنه، اگر میخواهید
از گفتن تنها فراتر رفته و اثبات کنید که آذربادگانیها ایرانی نیستند، آنگاه بایستی استدلال و منطق
خود را بیاورید (چند نمونه سمپل ژنتیکی نیز بسیار خوب است) تا گفته شما را از دیدگاه تاریخی و منطقی بررسی کنیم و یا بپذیریم.
پ.ن.
سخن من درباره شکوه گذشته ایران این بود که ایران کنونی, آن اندازه فاسد و خراب شده
است که همه در تلاش برای فرار کردن از ایرانی نامیده شدن هستند. اما بسنده میکند
که یکبار دیگر ایران به فر و شکوه گذشته خود بازگردد و آنگاه میبینیم که کسانی تا دیروز خود را ترک
و لُر و اروپایی و خوزستانی و الخ میدانستند, چگونه تلاش خواهند کرد که خود را به ایران و ایرانی بچسبانند.