04-08-2013, 12:51 AM
Nâxodâ نوشته: من چشمداشت آنچنانی ندارم, iranbanoo داشتند و من هم امروز بر این شدم که دست از نگرش پیشین ام که همان دگرسان[1]البته جدا از اون بخش از فمینیسم که بر برابری جنسیتی تاکید داره (که چرند هم هست)
دیدن ژنتیکی مرد و زن بود برداشته و برای چندی هم با چشمیاری[2] نو, از این دیدگاه بنگرم که زن و مرد میتوانند بسیار بیشتر بمانند هم باشند.
و براستی چرا نتوانند؟ من میتوانم بمانند یک زن رفتار کنم, چرا یک زن نتواند بمانند من رفتار کند؟
گمان میکنم بیشتر تلاش بانوان فمینیست در همبودهای مردسالار مانند همبود خودمان،
این است که زن بودنشان و زنانه بودن و زنانه رفتار کردنشان به رسمیت شناخته بشه و زن به عنوان یک انسان با یک مرد برابر دانسته بشه... (یعنی "الف" در کنار "ب")
میشه یک زن رو با روش های مردانه در لباسی مردانه پیچید و رئیس جمهور یا وزیر کرد، ولی این اصل خواسته ی فمینیسم نیست.
زن ها میخوان روش های مردانه و مرد سالارانه رو کنار بگذارند و روش های زنانه رو انتخاب کنند و در این راه مردان هم اونها رو به رسمیت بشناسند نه اینکه تمسخر کنند و تنها نگرش و روش های مردانه رو قبول داشته باشن.
من با این بخش از فمینیسم موافقم.
ولی گویا چنان که از نوشته های شما بر میاد مایلید که زن ها آزاد و برابر با مردان باشند ولی بر پایه استاندارد ها و روش های مردانه
تفکر اینچنینی به زن ها بها یا آزادی و برابری نمیده صرفن اونها رو به برده هایی یا دلقکهایی در لباس مردانه بدل میکنه
که مطابق استاندارد های ما مردها عمل میکنند.
این یعنی ظلم، این یعنی ستم.
حالا هرقدر هم در جستار های چرندی مانند حقوق مردان و... از بدبختی مردها بگویید، باز هم از این تبعیض آشکار ذره ای کم نمیشود.
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!