03-28-2013, 10:02 PM
Anarchy نوشته: Grief - WiKi
در همین راستا:
نوشتههای اسلاوی ژیژک (Slavoj Žižek)
Mehrbod نوشته: روانشناس سوئیسی «الیزابت کوبلر راس (Elisabeth Kübler-Ross)» پنج ردهیِ نامیِ اندوهش، برای نمونه هنگامی که کس دریافته که بیماریای مرگآور دارد را اینگونه در میان میگذارد: ناباوری (کس به سادگی از پذیرش فربود[sup][aname="rpad1fd63373102402a9a784d631639a16e"][[/aname][anchor="pad1fd63373102402a9a784d631639a16e"]1][/anchor][/sup][14] رویگردانی میکند «این نمیتونه راست باشه، واسه من نه»)؛ خشم (زمانیکه نمیتوانیم از واقعیت برویگردانیم میپُکد: «چرا آخه سر من باید بیاد؟»)؛ چانهزنی (در این امید که بتوانیم به گونهای فربود را کاسته یا پسافکنیم[sup][aname="rpa39851aeb8a2147a2a8bdc826d51b07ab"][[/aname][anchor="pa39851aeb8a2147a2a8bdc826d51b07ab"]2][/anchor][/sup]: «میخوام اون اندازه زنده بمونم که بزرگ شدن بچههامو ببینم»)؛ افسردگی: «من دارم میمیرم، چی دیگه واقعا اهمیت داره؟»)؛ و پذیرش («من نمیتونم باهاش بجنگم, پس بهتره که خودمو آماده کنم»)
----
[aname="pad1fd63373102402a9a784d631639a16e"]1[/aname]. [anchor=rpad1fd63373102402a9a784d631639a16e]^[/anchor] far+bud::Farbud || فربود: فرابود; آنچه فرای ما هست; واقعیت Ϣiki-En Reality
[aname="pa39851aeb8a2147a2a8bdc826d51b07ab"]2[/aname]. [anchor=rpa39851aeb8a2147a2a8bdc826d51b07ab]^[/anchor] pas+afkanidan::Pasafkanidan || پسافکنیدن: دست روی دست گذاشتن; اهمال کردن; به دیرتر انداختن Ϣiki-En, Dehxodâ To procrastinate
.Unexpected places give you unexpected returns