02-13-2013, 01:42 AM
Sotude نوشته: دوستان پارسیکمَند (پارسیک گوی دانشمند!! ) برای واژگان بیگانه ی زیر چه واژگانی پیش می نَهید (پیشنهاد می کنید)؟!
1- حساسیت (Allergy) = ???
2- حساسیت (sensitivity) = ???
3- حساس (sensitive) = ???
4- محسوس (sensible) = ???
4- ظریف (ِdelicate) = ???
5- ظرافت (delicacy) = ???
6- نفس کشیدن، تنفس کردن (breathe (in), inhale; respire) = ???
درود دوست گرامی ! :)
نفس کشیدن = دمیدن
دمیدن | لغت نامه دهخدا
ظریف = (در چم نازک) باریک
باریک | لغت نامه دهخدا
ظرافت = (بنواژنام) باریکی
حساس = ( با آهنگ فعّال به چم بسیار دارنده و کننده ، مانند رزّاق بسیار روزی دهنده) تیزسُهش
(سرور آریا در جایی «سهشمند» را بکار برده بود که بازهم نزدیک به "حساس" است)
حساسیت = (بنواژنام) تیزسُهشی ، سَهشمندی (هرآینه در فرهنگ پهلوی واژههای فُسیلتر
و البته جَم و جور تری برای "حساس" یافت میشود ، ولی روی همین "سُهش" و اینچیزها
مانور بدهیم نیکوتر است)
محسوس = (با آهنگ مفعول ، حسّ شده) سُهیده
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I