02-08-2013, 11:01 AM
undead_knight نوشته: یک نر=دارای ابرکارخانه اسپرم سازی!
یک ماده=سازنده تخمک با ارزش و معمولا حامل و پرورش دهنده بچه
هزینه های فرگشتیک جفتگیری برای مرد پایین هست مگراینکه راهکار های پایدار فرگشتیکی مثل تک همسری یا HE-man هزینه های فرگشتیکش رو بالا ببرند.
مردسالاری که اصلا در طبیعت معنا نداره فقط در جامعه انسانی هست که چنین مفاهیمی معنادار میشند:)
ولی گزینش شریک جنسی برای بارداری همچنان با مادینه (دختر) است که میشود برتری زنان در فرگشت: زن = گزیننده، مرد = گزیده.
undead_knight نوشته: خب فکر میکنم اینجا باید حرف از اختلاف طبقاتی بردگان سیستم زد:)بلاخره کمی از محتوای فرگشتی میخوام بیام بیرون:))
اولین نکته اینه که باید دید آیا وابستگی اقتصادی زن به مرد سودی برای مرد نداره؟خب من با توجه به اصول اقتصادی(و البته تجربه های ناخوشایند شخصی)میتونم بگم نتنها سود خواسته یا ناخواسته داره بلکه حتی ابزار قدرته.
پولی که مرد به زن در این پرتکل میده(و البته هر نوع سرمایه ای که در اختیار زن میزاره) به نوعی دستمزد برای به دنیا اوردن و نگه داری از بچه (تا حدی) و سکس و در موارد سنتی تر تمیزکردن خونه و غذا پختن و... هست(البته شخص به شکل دستمزد نمیبیندش)
خب ما اینجا محیط اجتماعی و قانونی رو هم نباید نادیده بگیریم،جو قانونی در ازدواج به سود مرد هست،بنابراین با دادن پول و سرمایه به زن(که همیشه هم زیاد نیست)، تا حدی حق مالکیت نسبت به زن رو هم به دست میاره(که وقیحانه ترینش این هست که در قوانین ایران چیزی به نام تجاوز در ازدواج نداریم!)این قوانین مالکیت شامل حق های زیادی منجمله حق جدایی،حق نگه داری بچه و لیست بلندبالایی میشه که وجودشون به نظر من خیلی آشکاره و قانون به مرد ایرانی داده.(حتی مهریه هم باز جز بهای مالکیت حساب میشه!)
اهرم اقتصادی دیگه اینه که وابستگی حتی اگر مالکیتی در کار نباشه باعث میشه زن نتونه بدون مرد زندگی کنه و در بهترین حالت بعد جدایی اگر بدون مهارت شعلی باشه، یا باید فاحشه بشه یا زن یکی دیگه!(که جفتش از نظر من شباهت زیادی دارند)
با اینکه در یک شرایط برابر کار کردن مرد برای رفاه زن مسخرست ولی در این مورد اتفاقا منبع درآمد مستقل راهکار دفاعی خوبیه.چون مرد به جز رفاه زن برای مالکیتش هم کار میکنه.
شاید یک دیدگاه بدبینانه به نظر برسه ولی اینجا جایی هست که اگر در شروع این ستیزجنسی، طبیعت رو میشد مقصر قلمداد کرد اینجا مردها در نقش برده داران رو واقعا پیدا میکنند،اینکه یک برده دار از حق قانونیش استفاده نمیکنه موردی هست.
اگر مردی از این نقش جنسی ناراضی هست ولی در برابر حاضر نیست از این حق های مالکیت بگذره پس مثل نمونه زن های"تنگ" فریبکار و دروغگو هست:)
آفرین، این نگرش درستی است که مردان در برابر نابرابری بالا (نداشتن حق گزینش در سکس
و پاسداری از زادمانشان) به ابزار دیگری روی آوردهاند (فرگشتیکوار) که یکی از آنها همین توان مالی باشد.
از همینرو فرنودینوار بسیار بیشتر از از زنان در کارهای مالی کامیابتر هستند، زیرا برای همسنگیدن توان و
برآوردن نیاز جنسی نیاز به توانیابی داشته و پس انگیزه بسیار بالاتری در پول درآوردن (=توان) هم دارند.
امروز ولی زنها دستکم در غرب به اندازه مردها در این زمینههای پولی میتوانند و گاه خوب و هتا خوبتر هم هستند که اینجا همسنگی (توازن) قدرت
دیگر از دست رفته، زن میتواند 100% بدلخواه خودش با هر کس که پسندید بخوابد (ولی مرد نمیتواند) و دیگر نیازی به پولِ مرد هم ندارد: double win
این را دیگر ما کاری نمیتوانیم بکنیم بجز اینکه همراهی کنیم و ببینیم چه پیش میاید! به نگر من در کنار همین مردان باز انگیزه
(یا شاید توان) بالاتری در کارهای هوشیک و اندیشیک دارند که اینهم بیراهه نرفتهایم اگر بگوییم بیشتر از همه برای گرفتن نگرش زنان بوده.
بگونهای، فرگشت «هوش بالاتر» + «انگیزه فزونترِ کار» را به مردان داده و در کنارش توانایی «گزینش بالاتر» و «امنیت بیشتر» را به زنان.
یک "باگنمای" فرگشتیک هم اینجا داریم که همین هزینهی همخوابگی (سکس) باشد، در گذشته زنان از روی نبود ابزار پیشگیری از بارداری
هزینهی سترگی برای همخوابگی میدادهاند، ولی امروز نمیدهند ولی همچنان بگونهای رفتار میکنند که گویی میدهند و این هم آزاردهنده است.
.Unexpected places give you unexpected returns