02-01-2013, 09:29 PM
Mehrbod نوشته: I'm sorrrry honey but ... your english kinda makes reading your story twice as funny :)
I don't get it..is that so awful?!! :e405:LOL
Mehrbod نوشته: well who could've thought of that, she agreed to and called it a farewell gift to me :))wow; wt a lucky guy!!
امروز که نوبت جوانی من است
می نوشم از آن که کامرانی من است
عیبم نکنيد گرچه تلخ است خوش است
تلخ است از آن که زندگانی من است
می نوشم از آن که کامرانی من است
عیبم نکنيد گرچه تلخ است خوش است
تلخ است از آن که زندگانی من است