01-26-2013, 06:29 PM
onali نوشته: برایم جالبست بیشتر درباره ی موضعتان درمورد اخلاقیات بدانم.شما واقعا به نیک وبد اعتقاد دارید؟
از انجاییکه اشکال ساده تر طبیعت قادر به درک و خلق چنان مفاهیمی نیستند و از انجاییکه انسان را موجودی به نسبت تکامل یا فته تر میدانیم ایا میتوان ادعا کرد اخلاق واقعا وجود دارند البته میتواند خودش را در دستگاه سنجشی موجودی تکامل یافته تر نظیر انسان جادهد.اما قبول بفرمایید وجود ان کاملا وابسته به خرد انسانیست و وجود ان با ماده کاملا متفاوت است.به عبارتی وجود خود را از وجود انسان به اعتبار میگیرد و این امکان هست که در موجودی حتی تکامل یافته تر از انسان در انسوی کهکشان وجود نداشته باشد.
خرد و جنبش دگرسانی چندانی ندارند گرامی، خرد همان جنبش مادی است که در "ذهن" و بیاری بستری مادی مانندسازی و پردازش میشود.
اخلاقیات تنها در دامنهی کُنشها هستند، اندیشهها نمیتوانند نااخلاقی باشند، مگر زمانیکه به گامِ اجرایی برسند.
در کنار همه اینها روشنه که به نیک و بد میباورم، اینجا بگردید پیشتر یک فرمول ساده شده رایانش (محاسبه) اخلاقیات را هم آوردهایم:
فرمول نامبرده ( اخلاقیات چیست؟ ):
Mehrbod نوشته:Russell نوشته: در اینجا باز هم سود و زیان و خوب و بد سر جای خودشون هست،یک عمل سودمند یا خوب چه عملیست؟
سودمند/اخلاقی به رفتاری گفته میشود که پیآمد و هوده خوب برای ما داشته باشد. برای رایانش و محاسبه آن ما یک پایگانی ساده را دنبال میکنیم:
- سود خود
- سود نزدیکان
- سود همسایگان
- ...
- سود هممیهنان
- ...
- سود جهانیک = سود بشر
- ؟
سپس پارامتر مهادین دوم که «بازه زمانی» باشد را روی آن درون میکنیم. در جاهای بسیاری "سود خود" میتواند در بازه زمانی کوتاه زیاد باشد، ولی
اگر بازه را اندکی بگسترانیم همان سود خود هم میتواند بسیار کم و یا حتی خطرناک شده باشد. برای نمونه یک کمپانی میتواند در راستای
سود خود و سهامداران خود و برای پایین نگهداشتن هزینههایش دست به آلودن زیستگاه بزند، ولی در یک بازهزمانی دورتر شده آسیب آن
از سوداش زیادتر شده و همان سهامداران باید در هوای آلوده (تهران) و زمین گرم شده زندگی کنند و ریسک سرطان و بیماریهای گوناگون را بپذیرند.
اینجا مَهاد "فدا کردن سود کوتاه-زمان برای بلند-زمان" درست میشود.
اکنون اخلاقیترین رویکرد همان بهترین رویکرد است که بیشترین سودِ بیشینگان (از سود خود تا نزدیکان و بالاتر تـا بشر) و کمترین زیان را دربر داشته باشد.
برای رایانش اخلاقی/سودمند/خوب بودن یک کار، نخست برای هر کدام از دستههای نامبرده سود و زیان را
درمیآوریم، سپس بازهزمانی را اعمال کرده و اگر اسپاگتی بزرگ خواستبهترین رویکرد را پیدا میکنیم.
onali نوشته: گفته های شما را میپذیرم .اما به جرات میتوانم بگویم این بی معنایی برای کل بر روی اجزا هم یا اقلا موجود ذی الشعوری مثل انسان تاثیر میگذارد.واقعا انتخاب گرفتن دست یک کودک فقیر یا پشت کردن به ان با در نظر گرفتن این مسئله که این جز یک حس شادی در دل انسان(که ان هم حقیقتا از موقعیتی به موقعیت دیگر متغیر است ونمیتوان دربارهی ارزش مطلق ان سخن گفت) معنای دیگری برای کیهان نمیتواند داشته باشد،از چه ارزشی برخوردار است؟
در نهایت باز کمال تشکر را دارم.سپاس
چرا نمیشود درباره ارزش مطلق شادیای که گرفتن دست کودکی در ما میآورد سخن گفت؟
شادی و درد (پاداش و پادافره) ابزارهای مغز برای راستادهی به کُنشهای ما هستند. زمانیکه کار درستی میانجامیم (کسی را شاد میکنیم)، مغز به ما پاداش میدهد
که همان خوشی باشد و برای همین در آینده باز بسوی انجام آن کار میرویم، زمانیکه مغز پادافره میدهد (کسی را بیخود میرنجانیم)، دچار درد میشویم و در آینده
رفتار را دیگر نمیانجامیم.
اینکه چرا گرفتن دست کودکی فقیر ما را شاد میکند، از اخلاقیات نهادینه ما میاید که در روند گزینش طبیعی در گذر میلیونها سال
فرگشته (evolved)، اگر در آن باریک شوید میبینید که چرا این شادی برای ما خوب است و چرا گرفتن دست کودک ندار "اخلاقی" است.
.Unexpected places give you unexpected returns