01-10-2013, 10:51 AM
خب مسئله اینجاست که پوچ گرایی یا به قولی نهیلیسم اینقد طرف داران کمی داره که پیدا کردن کسی که به نفعش استدلال کنه کمه اگر دیدم کسی نیست خودم این نقش رو شاید به عهده بگیرم:)
هرچند در جاهای دیگه هم جسته و گریخته در مورد نهیلیسم چیزهایی گفتم ولی شاید بشه خیلی ساده به این شکل گفت:
(البته تفکر پارادوکسیالی هست چون اگر خودکشی مشکلی نداشته باشه ادامه دادن و رسیدن به مسائل دیگه از پایه مضحکه)
هرچند در جاهای دیگه هم جسته و گریخته در مورد نهیلیسم چیزهایی گفتم ولی شاید بشه خیلی ساده به این شکل گفت:
نقل قول:روا بودن هر چیزیعنی اصلا درست و نادرستی در کار نیست،سود و زیان در کار نیست.ارزش زندگی دیگران معادل زندگی خودت هست=بی ارزش
(البته تفکر پارادوکسیالی هست چون اگر خودکشی مشکلی نداشته باشه ادامه دادن و رسیدن به مسائل دیگه از پایه مضحکه)
نقل قول:نهیلیسم تقریبا در اکثر تعاریف معنا و ارزش وجود رو زیر سوال میبره(و یا جنبه هایی از وجود).خب هر چند مفهوم نهیلیسم و شناخت اون به چند صد سال اخیر بر میگرده ولی رگه هایی از افکار نهیلیستی رو در ایدولوژی های دیگه هم میشه دید.پیشرفت نهیلیسم به عنوان یک مفهوم از زمانی شروع میشه که نهیلیسم خودش رو به رسمیت میشناسه و بی معنایی و بی ارزش بودن جهان رو صریحا ابراز میکنه در صورتی که نهیلیسم در اشکال قدیمی بیشتر به صورت غیر مستقیم به این موضوع میپردازه. اولین و مهمترین سوال در اینجا اینه که چرا وجود از نظر یک متفکر نهیلیست بی معنا و بی ارزشه؟برای این سوال باید کمی به عقب برگشت،برای قضاوت هر چیزی انسان ها از یک مدل بهره گیری میکنند.یعنی وقتی گفته میشه چیزی "خوب" یا"بد"هست شخص با رجوع به یک مفهوم یا چیز و مبنا دادن اون برای مقایسه به این نتیجه میرسه(و فکر نمیکنم هیچ راه ممکن دیگه ای برای قضاوت وجود داشته باشه)خب برای متفکر نهیلیستی که وجود رو به طور تمام فاقد ارزش و معنا میدونه آیا مبنایی وجود داره؟این به معنا هست که شخص "وجود فعلی" رو بی ارزش و بی معنا میدونه نه "وجودی که در ذهن خودش داره" مگرنه مبنایی برای این اظهار نظر وجود نداره. پس با این دید نهیلیسم "وجودی که هست" رو با "وجودی که باید باشه" قضاوت میکنه(بنابراین حالا گسترش مفهوم نهیلیسم به موارد که ظاهرا نهیلیستی نیستند واضح تر میشه) به عنوان مثال ادیان فکر میکنند که با نهیلیسم مبارزه میکنند به این خاطر که به جهان یک حس جهت دار بودن میدند، ولی آیا واقعا اینطوره؟ در واقع اونها با دادن یک معنی وهمی به زندگی باعث رد معنای واقعی اون میشند(و وجودی که هست رو به وجودی که باید باشه ارجاع میدند)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-