12-27-2012, 01:24 AM
Mehrbod نوشته: فرگشتیک میتواند در جایگاه ماشین خردنمایی (rationalizing) و برای تفسیر پدیدهها بکار برود، ولی نمونه فرگشتیک بکار رفته که همان گرایش پسرها به درداندن دخترها و گرایش دخترها به دردنمایی (جیغ کشیدن و ..) باشد که دیگر تفسیر نیست، چیزی است که هر کس میداند و در تخت میبیند! ما هتا نگرههای خوبی داریم ( پیشبینیپذیری، تکرارپذیری) که میگوید هتا دخترها با سروسدای که هنگام سکس درمیاورند پسر را کنترل کرده و میتوانند آمدن (انزال) را شتابانده یا کند کنند. در کنار آن، گرایش پسرها به کنترل و گرایش دخترها به کنترل شدن میتواند برماندهی گذشتههای دور باشد که یک زمانی کارکرد داشته و امروز دیگر ندارد، مانند دیگر فرایندهای فرگشتیک. هر آینه دانستههایی که براه نگرش در فرگشت بدست میایند کمابیش همیشه پیشبینیپذیری دارند، نمونه بسیار ساده ما میگوییم که دخترها فرگشتیکوار به هوش و تندرستی (=زیبایی) همخوابه خود بترتیب آمده برگزیدگی میدهند. آیا شما نمیتوانید اکنون با این پیشبینی کنید که یک دختر هنگام گزینش میان چند پسر، به کدامها برگزیدگی بالاتری میدهد؟اینکه "هر دختر برای همخوابگی "به احتمال بالا" یک پسر باهوش یا زیبا را بیشتر میپسندد" (گزاره الف) یک "فکت" هست، نه یک تفسیر، چون این پدیده ای را تفسیر نمیکند، به عبارتی تفسیر شونده ای نداریم که این بخواهد تفسیرکننده آن باشد، و از طرف دیگر الف با تجربه همخوان است. حتی اگر گزاره الف را "پیش بینی یک تفسیر" (و نه فکتی که مفسر قصد تفسیر آن را داشته) در نظر بگیریم، باز کلک تفسیر کننده پیداست: هیچ تفسیری که نتیجه اش غیر از گزاره الف باشد پذیرفته نمیشود و مسلما تفسیرکننده به این موضوع آگاه است. به علاوه "برگزیدگی بالاتر" با شانس پسر برای برگزیده شدن ارتباط دارد، و این یعنی برای پسرهای احمق هم شانسی در نظر گرفته شده، حال اگر دختری پسر ابله تر را برای همخوابگی انتخاب کرد (که در جهان واقع هم رخ دادنش اصلا دور از انتظار نیست) تفسیر کننده حرفش را پس میگیرد؟ خیر، او خواهد گفت: من احتمالی را هم برای این وضعیت در نظر گرفته بودم که! ملاحظه میکنید برای مثال شما (و برای تفسیری که شما بیانش نکردید!) راه ابطال بسته است. // فکر میکنم شما قبلا گفتید باید برای توضیح اینکه پسرها درد کشیدن دخترها و دخترها درد کشیدن خود را در حین سکس دوست دارند توضیح فرگشتیکی در کار باشد، که من گفتم من مثال نقض هستم و در تخت هم چنین چیزی ندیدم. // بعدنوشت: در پست اخیرتان نوشته اید که نگفتید "همه" گفته اید "کمابیش همه"، که آن "کمابیش" هم مدعای شما را مبهم و غیرقابل راستی آزمایی کرده است. به جای آن شما میتوانستید نتیجه یک تحقیق آماری معتبر را نشان دهید و با اعداد، نسبت این افراد را بیان کنید.