11-28-2012, 09:17 PM
Mehrbod نوشته: اینها تنها نگرههای شما هستند و هنوز نگفتهاید چرا دوگانگی سیستم نوشتار/گفتاری بد است،
تنها در پایین آوردهاید که در پارسی میتوان به چند ریخت یک چیز را گفت، گویی که چیز ناپسندی باشد!!
شوند ناپسندی زبان گفتاری (نه هر زبان گفتاری، زبان گفتاری که تا این اندازه با نوشتار دگرسان است!!!!) را 100 بار گفتم!!
1. فراگیری زبان را برای ناپارسی زبانان دشوار و دشوارتر می کند
2. فراگیری زبان را برای پارسی زبانان خردسال دشوار می کند
3. نگارش را در میان دانش آموزان و هتا دانشجویان سست (ضعیف) می کند
4. "سبب" کاهش توان نوشتاری در میان توده های مردم می شود
5. به آهستگی "سبب" بی ادب شدن مردم می گردد "آبو بریزین همونجا که میسوزه!!!!"
و ...
Mehrbod نوشته: برای چه باید بخواهم سیستم گفتاری/اندیشوی ساده و کوتاه خودم را بیخود با نوشتاری یکسان کنم. چه سودی دارد؟پس اکنون که زبان نوشتار پارسی، دشوارتر و بلندتر و درازتر است، بیایید "کلّاً" آن را از بیخ و بن بزنیم!!!!!!!!! این شوند خوبی نیست!! این زبان نوشتار است که واژه سازی می کند، این زبان نوشتار است که زبان را پویا می کند، این نوشتار است که بر جای می ماند (البته با "شرایط" (circumstance) کنونی، نمی گمانم زبان نوشتار پایداری و پابرجایی چندانی داشته باشد، دست کم تا 100 سال آینده!!)، این زبان نوشتار است که چامه سرا می سازد، این زبان نوشتار است که در میان کشورهای دیگر شناسانده می شود و "به عنوان" (as پارسی؟!) زبان "رسمی (official پارسی؟!)" به دیگران آموزانده می شود و ...
یک به یک سودهای آنرا برشمارید یا بگویید از چه زیانهایی پیشگیری میکند تا سخنتان را بتوانیم ارزیابی کنیم.
Mehrbod نوشته: یکی از خواستنیترین ویژگیهای پارسی برای من همین ناهنجارمندی یا بهتر بگوییم، چندچهرگی دستور زبان است.
همینکه شما میتوانید بگویید:
نوشتاری
من پارسی را میپرستم.
من میپرستم پارسی را.
پارسی را میپرستم من.
پارسیو میپرستم.
میپرستم پارسیو.
این برای من یک ویژگی بس خواستنی به شمار میرود که اندیشهام را در بند نکرده و خود یکی از مَهندترین آوندهای من در
پرستش پارسی میباشد!
شما باز هم چامه و چکامه و نوشتارهای "ادبی" را با نوشتار "رسمی و معیار" پارسی درهم آمیختید!
پارسی "معیار" --> "من پارسی را می پرستم" یا (با اندکی چشم پوشی از معیار!) "پارسی را من می پرستم"
نوشته های "ادبی" --> می پرستم پارسی را من؛ پارسی را من می پرستم؛ می پرستم من پارسی را؛ من می پرستم پارسی را
آن دو گزاره ی پایین که نوشتاری نبود دوست من، گفتاری بود --> که 2 به توان n ،حالت دارد
Mehrbod نوشته: این شوند نبود، نماره به پدیده (phenomenon) و در راستای سخنان کینهتوزانه شما با پلهویان و اینها بود که با زبان ما چه ها کردهاند و چه ها نکردهاند و ...وات؟!! کدام کینه توزی؟! من که با خود پهلوی ها "مشکلی" نداشته و ندارم (در زمان آن ها هم نبوده ام!!) ولی تاریخ را که خوانده ام. این شیوه ی گفتار در سال های واپسین سده ی 12 "هجری" خورشیدی، همه گیر شد.
درباره ی ناکارآمدی دبیره با شما سخت همراستا هستم. من اگر به خوانایی نوشته هایم "لطمه" نمی خورد، دل استوار بشاید به جای "وَ" از " اُ " یا "اود" بهره می گرفتم.
,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute