11-28-2012, 05:13 PM
Mehrbod نوشته: "می" را میتوان دلبخواه بکار برد: «گویم که چرا نیامد؟»دوست گرامی، مهربد، "ملاک" دستور زبان پارسی کنونی است نه دستور زبان 8 سده پیش!! این درست است که بدون بهره گیری از "می" هم می توان رمان کنونه را به کار برد والی در این زمانه دیگر چه کسی می گوید: گویم یا خورم یا ... تنها در چامه و چکامه (به نگر من) می توان چنین چیزی را دید نه در زبان نوشتار و یا هتا گفتار! شرمنده ام، ولی به نگر من شما اندکی از درستی (حقیقت) درو شده اید و دارید پرهان تراشی (برهان تراشی، سفسته، sophistry) می کنید! چرا دستور زبان را می دگرید(تغییر می دهید)؟!
Mehrbod نوشته: نادرست است. در چهره کنون واژه همیشه کوتاهتر است:
....
"می" را میتوان دلبخواه بکار برد: «گویم که چرا نیامد؟»
چنانکه میتوان دید، با کاربرد "می" یا نبردن آن، چهره واژه با گذشته و آینده دگرسان است و نیازی به آن ندارد. اگر آنرا بکار ببریم نیز تنها "یک واته" از چهره گذشته واژه بیشتر خواهیم داشت:
Poxtam = 6 let.
Pazam = 5 let.
Mipazam = 7 let.
راستش خود من هم گرانسنگی (اهمیت) کوتاهی وات ها (یا نویسه ها -- >حرف ها letters) را درمی یابم و به سختی هوادار آن هستم ولی تا جایی که به زیبایی واژگان و چم آن "لطمه" ای نخورد! همانگونه که گفتم، "ملاک" دستور زبان کنونی زبان پارسی ست نه دستور زبان زمان "لسان الغیب!!" یا "سعدی شیرین سخن"! حال شما باز هم بگویید می توان این "می" را به کار نبرد یا آن "بـ" را به کار نبرد!!
Mehrbod نوشته: در کنارش، شما که زبان آلمانی میدانید بایستی با زمان "Präteritum" یا همان Simple Past در انگلیسی
نیز آشنایی داشته باشید که خود بس در زبان بکاررفته و هتا از بن کنون هم بیشتر گفته و نوشته میشود.
صبح پاشده اومده خونه من میگه چرا نگفته بودم بهش که فریبا اومده و رفته.
پگاه پاشده آمده خانه من میگوید چرا نگفته بودم بهش که فریبا آمده و رفته!
در این زمینه با شما همراستا نیستم!
شما هم که انگلندی می دانید، باید بهتر از من بدانید که بیشترین زمانی که در انگلندی به کار گرفته می شود، زمان کنونه است (که گاه به جای آینده هم به کار می رود با افزودن بَرواژه(قید؟! adverb) آینده) و همچنین زمان کنونه ی دنباله دار(استمرارای) (که همچنین به جای آینده هم به فراوانی از آن بهره گرفته می شود). زمان گذشته ی ساده (که از آن گاه به جای گذشته ی دور و هتا گذشته ی "نقلی" هم (در امریکن انگلیش) بهره گرفته می شود) و زمان آینده (be going to و will) در رده ی پسین است. در واپسین رده هم زمان گذشته ی دور می باشد.
در زبان دیچلندی (آلمانی) هم که همسانی بسیاری با زبان پارسی دارد (چه از نگر "صرف" فعل و چه از نگر دستور زبان)، از زمان کنونه ی ساده، هم برای زمان کنونه و هم برای زمان آینده بهره گرفته می شود (همانند پارسی). زمان گذشته ی ساده در رده ی پسین است و زمان آینده در رده ی واپسین!
Mehrbod نوشته: پیشنهادهای شما همگی درخور اندیشه هستند گرامی، ولی بمهر اگر میخواهید یک پیشنهادی به این بزرگی بدهید،من که "ادعا" ی اندیشمندی و زبان شناس بودن نکردم!! من کارشناس الکترونیک هستم و چند سال اسا که کشش بسیاری به دانش های هومانیک (انسانی) یابیده ام. به گفته ی شما هم همین جوری کشککی! نیامده ام که نگره و پنداره بدهم! این نگره ها (هرچند ناسُره و نادرست!!) دستاورد 2 سال پژوهش در زبان پارسی و همسنجی (مقایسه) پارسی با دیگر زبان های هندواروپایی (مانند فرانسه، آلمانی، انگلندی و روسی) و هتا زبان های نا هندواروپایی(مانند ژاپنی، باسک و...)است.
اندکی سنجیده و واکافته شده باشد، نه همینجور کشکی کشکی
چند تا چیز را به هم چسبانده و بنام بازدیسی جا بزنید.
من که در این "مملکت" کاره ای نیستم که بخواهم زبان را دگرگون و بازدیس کنم!! من تنها یه دوستدار و هوادار زبانشناسی و زبان پارسی هستم. هرگاه شدم رییس جمهور، آن گاه شما بگویید این نگره های کشکککککککی خور را به زبان پارسی "تحمیل" مکن!! ;)
,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute