02-24-2013, 12:28 PM
Russell نوشته: هنوز درباره فرگشتیک بودن آن و سازکار فرگشتش بحث است،ولی شدیدا جهانیست و تصور فرگشتیک نبودن آن شدیدا سخت است،یک نگره این است که این محصول جانبی توانایی تحلیل و مرتب کردن صدا در انسان است.
راسل جان زمانیکه رنج «فرگشتیک» خواندن بجای "فرگشتی" را به خودمان دادیم, آنگاه راههایِ
پیش رویمان در واژه سازی نیز بسته نمیشوند و نمونهوار, میتوانیم اینگونه ساختار واژه را پیش ببریم:
فرگشت = نام
فرگشتیک = زاب
فرگشتیکی = نام: فرگشتیک بودن
فرگشتیک = زاب
فرگشتیکی = نام: فرگشتیک بودن
درست همانندِ:
تار (زاب): این نگارهای تار است.
تاری (نام): تاریِ دید.
تاریک (زاب): خانه تاریک است.
تاریکی (نام): تاریکیِ اندیشه undead برستودنی است.
تاری (نام): تاریِ دید.
تاریک (زاب): خانه تاریک است.
تاریکی (نام): تاریکیِ اندیشه undead برستودنی است.
پس:
هنوز درباره فرگشتیکیِ آن و سازکار فرگشتش بحث است،ولی شدیدا جهانیست و تصور نافرگشتیکیِ آن شدیدا سخت است،یک نگره این است که این محصول جانبی توانایی تحلیل و مرتب کردن صدا در انسان است.
.Unexpected places give you unexpected returns