10-20-2012, 06:15 PM
بحث روایتى
روایاتى در ذیل آیات مربوط به نجوى ، تحیت مغرضانه منافقین بر پیامبر(ص )، ورفع درجات علماء
در مجمع البیان آمده كه : حمزه و رویس روایت كرده اند كه : یعقوب آیه را به صورت ((ینتجون )) و بقیه قاریان به صورت ((یتناجون )) قرائت كرده اند. شاهد قرائت حمزه كلام رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم ) است ، كه درباره على (علیه السلام ) در پاسخ كسانى كه پرسیدند: چرا با على تناجى مى كنى و با ما نمى كنى ؟ فرمود: ((ما انا انتجیته ، بل اللّه انتجاه )) من به دستور خود با او نجوى نكردم ، بلكه خدا دستور داد نجوى كنم .
و در الدر المنثور است كه احمد، عبد بن حمید، بزار، ابن منذر، طبرانى ، ابن مردویه ، و بیهقى در - كتاب شعب الایمان - به سندى خوب از ابن عمر روایت آورده اند كه گفت : یهودیان همواره به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) مى گفتند: ((سام علیك )) و منظورشان ناسزاگویى به آن جناب بود، آنگاه در دل و در بین خودشان اظهار نگرانى مى كر دند كه نكند خدا خاطر اینگونه سلام كردن عذابمان كند. در این زمینه بود كه آیه شریفه ((و اذا جاوك حیوك بما لم یحیك به اللّه )) نازل شد.
و در همان كتاب است كه عبدالرزاق ، ابن ابى حاتم ، و ابن مردویه از ابن عباس روایت كرده كه درباره آیه مذكور گفته است : منافقین وقتى به رسول خدا مى رسیدند، مى گفتند ((سام علیك )) و بدین جهت آیه نازل شد.
مؤ لف : روایت به باور كردن ، نزدیك تر از روایت قبلى است ، براى این كه در تفسیرش گفتیم این آیات آن طور كه باید شامل یهود نمى تواند باشد. و در روایت قمى كه در تفسیر خود آورده آمده كه به جاى ((السلام علیك )) صبح ها مى گفتند ((انعم صباحا)) و بعد از ظهرها مى گفتند ((انعم مسائا)) و این تحیت مشركین و اهل جاهلیت بود.
و در مجمع البیان در تفسیر آیه ((یرفع اللّه الذین امنوا منكم والذین اوتوا العلم درجات )) گفته است : در حدیث این معنا هم آمده كه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود: عالم یك درجه بر شهید برترى دارد، و شهید یك درجه بر عابد، و نبى یك درجه بر عالم . و برترى قرآن بر سایر گفتارها نظیر برترى خدا بر سایر مخلوقاتش است .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 331
و برترى عالم بر سایر مردم نظیر برترى من بر پست ترین آنان است . این روایت را جابر بن عبداللّه از آن جناب نقل كرده .
مؤ لف : ولى ذیل روایت خالى از اشكال نیست ، براى این كه ظاهر جمله ((اءدناهم - پست ترین آنان )) این است كه ضمیر به كلمه ((ناس - مردم )) برگردد، و ظاهر برگشتن این است كه روایت خواسته براى مردم مراتبى قائل شود، بعضى در بلندترین مرتبه ، و بعضى در مرتبه اى متوسط، و بعضى پست ، و بعضى پست تر، و وقتى برترى عالم بر سایر مردم - با فرض این كه در بین آنان دارندگان بلندترین مرتبه نیز هست - نظیر برترى پیغمبر بر پست ترین مردم باشد، نتیجه اش این مى شود كه عالم از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) افضل باشد، براى این كه به حكم این حدیث رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) از پست ترین مردم افضل است ، و عالم از همه مردم چه پست ترین و چه بلند مرتبه ترین آنان . و این قطعا درست نیست .
مگر آنكه بگوییم : منظور از كلمه ((ادنى )) پست ترین نیست ، بلكه نزدیك ترین است ، نزدیك ترین مردم به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) كه قهرا همان علماء خواهند بود، همچنان كه از جمله ((و پیغمبر از عالم یك درجه برترى دارد)) نیز همین معنا استفاده مى شود، در نتیجه مفاد روایت مى شود كه : فضل عالم بر سائر مردم نظیر برترى من است بر نزدیكترین مردم به من ، كه همان عالم باشد.
چند روایت حاكى از اینكه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) تنها كسى بود كه به حكم صدقهدادن قبل از نجوى با پیامبر(ص ) عمل نمود
و در الدر المنثور است كه سعید بن منصور، ابن راهویه ، ابن ابى شیبه ، عبد بن حمید، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابن مردویه ، و حاكم - وى حدیث را صحیح دانسته - از على بن ابى طالب روایت كرده اند كه گفت : در كتاب خدا آیه اى است كه احدى قبل از من و بعد از من به آن آ یه عمل نكرده ، و نمى كند، و آن آیه ((یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدى نجویكم صدقه )) است ، كه من یك دینار داشتم ، آن را به ده درهم فروختم ، هر بار كه با رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) نجوى كردم قبل از نجوى یك درهم صدقه دادم ، و بعد از آن آیه نسخ شد، پس احدى به جز من به آن عمل نكرد، و آیه شریفه ((ءاشفقتم ان تقدموا بین یدى نجویكم صدقات ...)) نازل شد، و حكم صدقه را نسخ كرد.
و در تفسیر قمى به اسنادى كه به ابى بصیر دارد از حضرت ابى جعفر (علیه السلام )
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 332
روایت كرده كه گفت : من از آن جناب از كلام خداى عزوجل پرسیدم ، كه مى فرماید: ((اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدى نجویكم صدقه )) فرمود: على بن ابى طالب (علیه السلام ) تنها كسى بود كه قبل از نجوى صدقه داد، و پس از آن به وسیله ((ءاشفقتم ان تقدموا بین یدى نجویكم صدقات )) نسخ شد.
مؤ لف : در این معنا روایات دیگرى نیز از طرق شیعه و سنى وارد شده است .
++ ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 333
روایاتى در ذیل آیات مربوط به نجوى ، تحیت مغرضانه منافقین بر پیامبر(ص )، ورفع درجات علماء
در مجمع البیان آمده كه : حمزه و رویس روایت كرده اند كه : یعقوب آیه را به صورت ((ینتجون )) و بقیه قاریان به صورت ((یتناجون )) قرائت كرده اند. شاهد قرائت حمزه كلام رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم ) است ، كه درباره على (علیه السلام ) در پاسخ كسانى كه پرسیدند: چرا با على تناجى مى كنى و با ما نمى كنى ؟ فرمود: ((ما انا انتجیته ، بل اللّه انتجاه )) من به دستور خود با او نجوى نكردم ، بلكه خدا دستور داد نجوى كنم .
و در الدر المنثور است كه احمد، عبد بن حمید، بزار، ابن منذر، طبرانى ، ابن مردویه ، و بیهقى در - كتاب شعب الایمان - به سندى خوب از ابن عمر روایت آورده اند كه گفت : یهودیان همواره به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) مى گفتند: ((سام علیك )) و منظورشان ناسزاگویى به آن جناب بود، آنگاه در دل و در بین خودشان اظهار نگرانى مى كر دند كه نكند خدا خاطر اینگونه سلام كردن عذابمان كند. در این زمینه بود كه آیه شریفه ((و اذا جاوك حیوك بما لم یحیك به اللّه )) نازل شد.
و در همان كتاب است كه عبدالرزاق ، ابن ابى حاتم ، و ابن مردویه از ابن عباس روایت كرده كه درباره آیه مذكور گفته است : منافقین وقتى به رسول خدا مى رسیدند، مى گفتند ((سام علیك )) و بدین جهت آیه نازل شد.
مؤ لف : روایت به باور كردن ، نزدیك تر از روایت قبلى است ، براى این كه در تفسیرش گفتیم این آیات آن طور كه باید شامل یهود نمى تواند باشد. و در روایت قمى كه در تفسیر خود آورده آمده كه به جاى ((السلام علیك )) صبح ها مى گفتند ((انعم صباحا)) و بعد از ظهرها مى گفتند ((انعم مسائا)) و این تحیت مشركین و اهل جاهلیت بود.
و در مجمع البیان در تفسیر آیه ((یرفع اللّه الذین امنوا منكم والذین اوتوا العلم درجات )) گفته است : در حدیث این معنا هم آمده كه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود: عالم یك درجه بر شهید برترى دارد، و شهید یك درجه بر عابد، و نبى یك درجه بر عالم . و برترى قرآن بر سایر گفتارها نظیر برترى خدا بر سایر مخلوقاتش است .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 331
و برترى عالم بر سایر مردم نظیر برترى من بر پست ترین آنان است . این روایت را جابر بن عبداللّه از آن جناب نقل كرده .
مؤ لف : ولى ذیل روایت خالى از اشكال نیست ، براى این كه ظاهر جمله ((اءدناهم - پست ترین آنان )) این است كه ضمیر به كلمه ((ناس - مردم )) برگردد، و ظاهر برگشتن این است كه روایت خواسته براى مردم مراتبى قائل شود، بعضى در بلندترین مرتبه ، و بعضى در مرتبه اى متوسط، و بعضى پست ، و بعضى پست تر، و وقتى برترى عالم بر سایر مردم - با فرض این كه در بین آنان دارندگان بلندترین مرتبه نیز هست - نظیر برترى پیغمبر بر پست ترین مردم باشد، نتیجه اش این مى شود كه عالم از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) افضل باشد، براى این كه به حكم این حدیث رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) از پست ترین مردم افضل است ، و عالم از همه مردم چه پست ترین و چه بلند مرتبه ترین آنان . و این قطعا درست نیست .
مگر آنكه بگوییم : منظور از كلمه ((ادنى )) پست ترین نیست ، بلكه نزدیك ترین است ، نزدیك ترین مردم به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) كه قهرا همان علماء خواهند بود، همچنان كه از جمله ((و پیغمبر از عالم یك درجه برترى دارد)) نیز همین معنا استفاده مى شود، در نتیجه مفاد روایت مى شود كه : فضل عالم بر سائر مردم نظیر برترى من است بر نزدیكترین مردم به من ، كه همان عالم باشد.
چند روایت حاكى از اینكه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) تنها كسى بود كه به حكم صدقهدادن قبل از نجوى با پیامبر(ص ) عمل نمود
و در الدر المنثور است كه سعید بن منصور، ابن راهویه ، ابن ابى شیبه ، عبد بن حمید، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابن مردویه ، و حاكم - وى حدیث را صحیح دانسته - از على بن ابى طالب روایت كرده اند كه گفت : در كتاب خدا آیه اى است كه احدى قبل از من و بعد از من به آن آ یه عمل نكرده ، و نمى كند، و آن آیه ((یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدى نجویكم صدقه )) است ، كه من یك دینار داشتم ، آن را به ده درهم فروختم ، هر بار كه با رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) نجوى كردم قبل از نجوى یك درهم صدقه دادم ، و بعد از آن آیه نسخ شد، پس احدى به جز من به آن عمل نكرد، و آیه شریفه ((ءاشفقتم ان تقدموا بین یدى نجویكم صدقات ...)) نازل شد، و حكم صدقه را نسخ كرد.
و در تفسیر قمى به اسنادى كه به ابى بصیر دارد از حضرت ابى جعفر (علیه السلام )
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 332
روایت كرده كه گفت : من از آن جناب از كلام خداى عزوجل پرسیدم ، كه مى فرماید: ((اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدى نجویكم صدقه )) فرمود: على بن ابى طالب (علیه السلام ) تنها كسى بود كه قبل از نجوى صدقه داد، و پس از آن به وسیله ((ءاشفقتم ان تقدموا بین یدى نجویكم صدقات )) نسخ شد.
مؤ لف : در این معنا روایات دیگرى نیز از طرق شیعه و سنى وارد شده است .
++ ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 333