10-07-2012, 07:39 PM
Russell نوشته: خوب این برمیگردد که ما انقلابی گری را خوب بدانیم یا بد،همان دموکراسی با همان ایجاد پایداری باعث رونق تجارت و کاهش خشونت و بسیاری کارها شده که بدون چنین بستری ناممکن است،در همان آمریکا هم ببینیم با همان دموکراسی از دهه 60 با جنبشهای مدنی چه مقدار تغییرات انجام شده.نه بحث انقلابیگری نیست بحث تغییریست که در آن سیستمی که کار نمیکرده با مدلی جدید عوض بشود. همچو چیزی در آمریکا دیده نشده، فقط شاهد حرکت خزندهی سیستم به دور خود بودهایم، که به نظر ما «تغییرات مهمی» میآیند اما در واقع چنین نیست، مثلا از توقف بردهداری تا رسیدن سیاهپوستان به حقوق برابر بیش از سه ربع قرن طول کشید. یا برای پایان دادن به بردهداری بیش از نیم میلیون نفر انسان سفیدپوست همدیگر را به قتل رساندند، حال آنکه در نظامهای کمتر آزاد اروپایی خودبخود به این نتیجه رسیدند که بردهداری دیگر سود-ده نیست و بهتر است کنار گذاشته بشود، یا امروز با وجود آنکه هزاران نفر سالانه قربانی سلاحهای گرم در آن کشور میشوند کسی نمیتواند وضع را تغییر بدهد و... چرا؟ زیرا از آنجاکه دولت تنها سازمانده اجتماعی در یک جامعهی دولتمدار است، ترس(به جا)از دیکتاتوری شدن آن بطور غیرمستقیم مانع پیشتازی روشنفکران و آزاداندیشان یک جامعه میشود، و حرکت سر و ته جامعه با یک سرعت انجام میگیرد.
زنده باد زندگی!