09-24-2012, 07:57 AM
اون 3 سال اول تحصیلی یعنی کلاس اول و دوم و سوم واسه من خاطره بد زیاد داره
من نمیدونم اون ناظم دیوس چرا انقدر به شلنگ زدن تمایل داشت
در جایی که واسه کلاسای دانشگاه ادم ارزشی قائل نیست انچنان و حالا یا میره یا نمیره یا دیر میره
کلاس دوم ابتدایی تو فصل زمستون
فقط 5 دقیقه دیر رسیدم به مدرسه و بچه رفته بودن سر صف
اونایی که دیر میومدن رو کلاس پنجمی ها که اسمشون مامور در بود نمیزاشتن برن سر صف
خلاصه یک کابوس بزرگی بود برای بچه ها این موضوع
مجازات دیر رسیدن به مدرسه دو تا شلنگ سبز رنگ بود
اون زمان توی مدرسه 3 مدل شلنگ داشتیم
یه شلنگ قهوه ای رنگ که خیلی باریک بود( مخصوص معلم ها)
شلنگ سبز که کلفت بود از شکلنگ اب بزرگتر(مخصوص ناظم)
شلنگ نارنجی که وصف ناشدنی بود(مخصوص خود مدیر)
خلاصه اون صبح زمستونی دخل ما رو اورد این ناظم دیوس
جالبه که دستکش دستم بود از شدت سرما
بهم گفت احمق میخوای منو خر کنی ؟ دستکشتو در بیار یه دونه بیشتر بت میزنم
الان با خودم میگم اخه با چه دلی یه بچه 8 9 ساله رو انقدر محکم میزدن؟
من نمیدونم اون ناظم دیوس چرا انقدر به شلنگ زدن تمایل داشت
در جایی که واسه کلاسای دانشگاه ادم ارزشی قائل نیست انچنان و حالا یا میره یا نمیره یا دیر میره
کلاس دوم ابتدایی تو فصل زمستون
فقط 5 دقیقه دیر رسیدم به مدرسه و بچه رفته بودن سر صف
اونایی که دیر میومدن رو کلاس پنجمی ها که اسمشون مامور در بود نمیزاشتن برن سر صف
خلاصه یک کابوس بزرگی بود برای بچه ها این موضوع
مجازات دیر رسیدن به مدرسه دو تا شلنگ سبز رنگ بود
اون زمان توی مدرسه 3 مدل شلنگ داشتیم
یه شلنگ قهوه ای رنگ که خیلی باریک بود( مخصوص معلم ها)
شلنگ سبز که کلفت بود از شکلنگ اب بزرگتر(مخصوص ناظم)
شلنگ نارنجی که وصف ناشدنی بود(مخصوص خود مدیر)
خلاصه اون صبح زمستونی دخل ما رو اورد این ناظم دیوس
جالبه که دستکش دستم بود از شدت سرما
بهم گفت احمق میخوای منو خر کنی ؟ دستکشتو در بیار یه دونه بیشتر بت میزنم
الان با خودم میگم اخه با چه دلی یه بچه 8 9 ساله رو انقدر محکم میزدن؟