کوشا نوشته: چرا هست، تجربه به ما ثابت کرده که تاکنون هیچ مرده ای زنده نشده و تبدیل به عدم و نیستی شده است و اگر خدا ثابت شود خودبخود ثابت می شود که عدم مساوی نیستی نیست چرا؟
زیرا اینکه خدایی باشد و پس از مرگ هم عدم و نیستی باشد تنها یک فرض محض است که هیچ دلیلی از آن حمایت نمی کند چرا که چنین خدایی هنوز خود را به ما معرفی نکرده و ما هیچ تکلیفی در مورد او نداریم اما در مقابل خدای شناخته شده، حتی جزئیات زندگی بعد از مرگ را نیز بیان کرده و از ما تکالیفی نسبت به این زندگی خواسته است.
خدای شناخته شده ای وجود ندارد! تنها سند و مدرک شما ادعاهای محمد و مسیح و حسن و موسا هستش که پر از تناقض و اشتباهه!
به عبارت ساده تر هیچ خدایی خودش رو به شما معرفی نکرده و شما فکر میکنید چنین اتفاقی افتاده! خدایی که شما میشناسید چیزیه که خودتون برای خودتون تعریف کردید و جهان شمول نیست. برای همین خدای شما الله است در بهشت! خدای فلان شخص در فیلیپین آلت تناسلی مردانه ای عظیم و نادیدنی و خدای یکی دیگه گاو!!!!!
کوشا نوشته: چرا؟
حتما به این دلیل که روح الله عالمی گفته و مثلا مطهری نگفته و آنچه عالمی گفته وحی منزل است و مطهر از شیطان الهام گرفته است، در ضمن من اصلا اطلاعی نداشتم که تعریف ذکر شده از شهید مطهری است البته هنوز هم یقین ندارم و از روی گفته شما می گویم.
تعریف برهان از اولیات مباحث منطقی است و فرق اساسی بین این دو تعریف نیست
یعنی شما نمیدونید از کجا متنی رو برای ما میذارید ؟!
یعنی منِ کافر از شمای مسلمان بیشتر مطالعه دینی داشته ام ؟! خسته نباشید واقعن کوشا جان.
1 - تن آدمی شریف است به جان آدمیت - نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
2 - تن آدمی شریف است به جان آدمیت - نه، همین لباس زیباست نشان آدمیت!
یک ویرگول به کلی معنی بیت را عوض کرد! چه برسد به حذف یا دستکاری جمله!!! امیدوارم متوجه شده باشید.
کوشا نوشته: اصلا لازم نیست وجود خدا قطعی باشد وجود احتمالی او هم برای انسان عاقل کافی است که احتیاط کند
انسان عاقل بر پایه وجود احتمالی خدایی که معلوم نیست خواسته و دستوراتش چه بوده مسیر زندگیش را مشخص نمیکند جانم!
یعنی اگر شخصی احتمال بدهد که خدا هست! بعد باید احتمال بدهد کدام دین را فرستاده! و بر پایه دو احتمال پوچ برود مثلن دیلدو پرست شود ؟!؟!؟!
کوشا نوشته: یکی از اشکالات اساسی شما کافر جماعت این است فکر می کنید اگر چند سطر در برابر حرف و استدلال خداباور نوشتید و تایپ کردید این می شود جواب!
نه عزیز جان این گونه نیست برای نمونه مراجعه کن به رد برهان علیت از اردشیر پاینده در سایت زندیق و با انصاف اون رو بخون ببین جفنگ تر از کلماتی که این شازده سر هم کرده می شه حرف زد یا نه !
خیلی پیشتر از شما اون رو خوندم! و اتفاقن نه تنها جفنگ نیست بلکه پاسخهایی منطقی و درست هست به جفنگی به نام علیت!!!
برهان علیت خیلی خیلی پوسیده تر از اونی هست که بخواید بهش آویزون بشید. اگر دیوار داغ است حتمن به خاطر این است که پشتش آتش است! بعد از این و مثالهایی مثل این نتیجه گرفته که خدا هست!!!!!
نه عزیزم، این مساله خیلی وقته که پوچ شده.
کوشا نوشته: بدیهیات نیاز به اثبات ندارند بلکه بدیهیات پل قرار می گیرند برای رسیدن به امور غیر بدیهی و آویزون شد من به بدیهیات تنها برای اثبات پوچی دنیا بود که اثبات هم شد.
بدیهیات نیاز به اثبات ندارند! بله من هم با شما موافقم! ولی هر چیزی از بدیهیات نیست که بخواید بهش آویزون بشید دوست عزیز.
یعنی بدیهی نیست که عدم و نیستی = پوچی!!!
کوشا نوشته: شکسته نفسی می فرمایید استاد !
نه عزیزم ما نفس شما را شکسته شکسته میکنیم :))
کوشا نوشته: گفته شد که مقصود از این بحث اثبات مطالب فوق نیست
و گفته شد که بدون اثبات اینها، ادعای شما و مورد مورد بحث شما اصلن نمیتواند مطرح شود!
شما نمیتوانید از حداکثر سرعت و قدرت موتور ماشینی که وجود خارجی ندارد حرف بزنید و سپس نتیجه بگیرید حتمن بوگاتی ویرون سوپر اسپورت را در جنگلهای آمازون میبرد!!! (در صورت انجام این کار فقط دارید حدس و گمان میزنید و چیزی رو ثابت نمیکنید)
یعنی شما باید ابتدا از پس موارد فوق بر بیایید تا زمینه لازم برای مطرح کردن ادعایی که دارید فراهم بشه.
کوشا نوشته: به همین علت است که ما دست به دامان استاد گرانقدر و بلند پایه ای چون شما شدیم که این مطلب ثقیل را با بیان شیوایتان قدری فهمش را برای ما آسان کنید و توضیح دهید که اگر سرنوشت محتوم هر موجود زنده ای در پایان مرگ و نابودی است، هدف از زندگی چیست و چرا زندگی پوچ نیست.
هدف یک باکتری از زندگی چیست ؟! نکند باکتری هم روح دارد و دست آخر میخواهد به بهشت یا جهنم برود ؟!
خواندن دو تا کتاب چندان هم سخت نیست! باز شما در اینجا یک ادعای دیگه رو مطرح کردید مبنی بر اینکه زندگی و موجودیت هر شی یا جاندار حتمن باید هدفمند باشه!
کوشا نوشته: اولا که خودتان هم معترفید که عملکرد عامیانه پنی سلین همین است که در متن آمده است و قصد نویسنده بحث علمی پیرامون این موضوع نبوده و برای درست کردن ماده برهان همین مقدار کافی است و الا مثلا در قضیه اینکه خورشید منبع نور است نیز اگر دقت علمی کنیم می توان در آن خدشه کرد چرا که از نظر علمی نور آن چیزی که عامه مردم فکر می کنند نور است، نیست.
از استادی مثل شما بعید بود که در مثال مناقشه کنید !
برای مثال همانا زرافه که گونه ای پرنده است که شاخ دراز دارد از گیاهان تغذیه میکند!!!!!!!!
افتاد ؟!
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری