01-05-2012, 08:08 AM
shinbet نوشته: اتفاقا فرق داره ، البته بیخدایی هم یک نوع نیست ، بیخدایی مورد نظر من بیخدایی مثبت گرا هست ، یعنی شخص بیخدایی که اعتقاد داره خدا وجود نداره و میشود این عدم وجود را اثبات کرد ، یعنی یک شخصی مثل دیوید هیوم. من معتقد هستم که ما نمیتوانیم اثبات کنیم که خدایی هست یا خدایی نیست ، خدا لزوماً آن خدای ادیان ابراهیمی نیست ، منظور یک نیرو یا یک موجودی ست که بر تمامی هستی کنترل دارد ، کلّ جهان هستی ما بی نهایت نیست و بالاخره یک اندازه دارد ، از کجا معلوم که خارج از این جهان هستی یک چیزی نباشد که اینجا را ساخته است و کنترل میکند؟ منظور من این نیست که چنین چیزی هست ، منظور من این هست که ما نمیتوانیم(حداقل فعلا) بفهمیم که خدا وجود دارد یا نه.بله من هم موافقم که خدا را در معنی وسیع اون نمیشه بطور مثبت نفی کرد.البته دیوید هیوم خیلی فیلسوف بزرگ و دوست داشتنی هست و شاید یزرگترین فیلسوف بیخدا.خود راسل هم میگفت من از نظر فلسفی ندانگراست ولی برای عموم اتئیست محسوب میشه.اما مهمه که ما علت عدم قطعیت رو بدونیم عدم قطعیت بخاطر ضعف دانش همیشگی ماس نه قوت تئیسم.به نظر من بهترین مقایسه برای خدا تئوری توطئه هست،شما هیچوقت نمیتونی بگی هیچ توطئه ای وجود نداره اما شکاکیت هم درجاتی داره،تئوری توطئه یک موجودی که دلیلی برای وجود خودش جز ادعاهای دخالت و توطئش در جهان نیست بسیار کم هست احتمالش،و بسادگی میشه با دیدن میزان شکاکیت افراد در مورد مسائل دیگه و مقایسه اون با نظرشون درباره خدا گفت که علت اعتقاد بخدای انسانها بیشتر از اینکه شکاکیت زیاد باشه تعصب باور نکردی هست.[color="silver"]
خود ریچارد داوکینز هم معتقد هست که این قضیه منطقی نیست که بگوییم ما %۱۰۰ با اطمینان میدانیم که خدایی وجود ندارد ، ولی بسیار بعید(highly unlikely) است که خدایی وجود داشته باشد.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:08 am ---------- ارسال قبلی در 09:07 am ----------
[/color]
havadar_e_democracy نوشته: بار اثبات بدوش خداباوران است و یا بیخدایان؟ اگر اثبات نشود، در عمل چه باید كرد؟
...
مزدك بامداد
اولن سپاس دکتر جان که این نوشته رو از جناب مزدک قرار دادید،من از اول که شروع کردم ارام ارام متوجه آشنا بودن زبانش شدم.
اما این استدلال جناب مزدک درست نیست.چون خدا یک ادعای متافیزیکیست.اینکه با تجارب ما عحیب بنظر میرسد دلیل کافی برای نفی آن نیست.
گزاره وجود موجودات فضایی را مثلن در نظر بگیریم.هم گزاره "موجودات فضایی وجود دارند" عجیب است هم گزاره "موجدات فضایی وجود ندارند"(ما در این میلیاردها کهکشان تنهای تنها هستیم).در اینجا مشخص است که تجربه ما بر روی زمین نمیتواند کمکی به ما بکند و حقیقت جهان هر آنچه که هست عجیب خواهد بود و باورش سخت.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound