نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کافه دومگو

بنظر شما کدام کاندیدا در آمریکا برنده شود بهتر است برای سرنوشت ایران جدا از بقیه مسائل؟
بنظر من اوباما از اول هم میخواست ایران را سر هم بندی کند فقط برود،البته رامنی هم حماقتهای محافظه کاران آمریکا را احتمالا دارد و از همه مهمتر بنظر من پاکستان است که رامنی و جمهوری خواهان دنبال رابطه بیشتر با پاکستان (مرکز اسلامگرایی و دشمن تکثرگرایی) هستند.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ

به نظر من هیچ فرقی نمیکنه...به قول امام رحمت الله آمریکا هیچ غلطی نمیتواند/نمیخواهد بکندE404
پاسخ

Russell نوشته: بنظر شما کدام کاندیدا در آمریکا برنده شود بهتر است برای سرنوشت ایران جدا از بقیه مسائل؟
اوباما توی سیاست خارجی‌ ضعیف هست ، کلا دمکرات‌ها همیشه به ضرر ایران کار کردند ، از کلینتون بگیرید تا کارتر یا همین اوباما

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

همین رامنی هم بیاد فرقی نمیکنه!!! کلا اینا هم برای رقابت با هم قضیه ایران رو میارن وسط...زیاد هم مشکلی با ایران فعلی ندارن اگه یه کوچولو باهاشون راه بیاد!!!
پاسخ

اوباما بهترین سیاست خارجی تاریخ آمریکا بعد از کندی را اتخاذ کرده، خیلی خوب هم جواب داده و ما شاهد رشد چشم‌گیر دموکراسی و انزوای هرچه بیشتر دیکتاتورها در جهان بوده‌ایم. رامنی جوجه فاشیست ِ جاهلی بیش نیست.

زنده باد زندگی!
پاسخ

Ouroboros نوشته: اوباما بهترین سیاست خارجی تاریخ آمریکا بعد از کندی را اتخاذ کرده، خیلی خوب هم جواب داده و ما شاهد رشد چشم‌گیر دموکراسی و انزوای هرچه بیشتر دیکتاتورها در جهان بوده‌ایم.
جانورانی مثل اخوان المسلمین ظهور کردند ، الان دیگه هیچ کس در خاورمیانه به آمریکا اعتماد ندارد ، وقتی‌ آمریکا پشت یک متحد ۳۰ ساله خود مثل مبارک را خالی‌ کرد ، تمامی‌ اعتبار خود را در خاورمیانه از دست داد

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ

پشت یک مشت دیکتاتور فاسد را مدتها پیشتر باید خالی می‌کردند. مبارک نیز همچون شاه با یا بدون آمریکا رفتنی بود، دموکرات‌ها آنقدر شعور دارند که بفهمند تداوم حمایت از یک لاشه‌ی متعفن در تناقض با اهداف بلندمدت آنهاست. اسرائیل نیز ناگزیر درخواهد یافت که جهانی‌ست جدید، و دولت‌های عربی باید به مردم خود پاسخگو باشند.. دوران ِ معامله‌های پنهانی پشت درهای بسته سپری شده و چاره‌ای نیست بجز آنکه اجازه بدهیم اعراب و ترکان نیز همچون ایرانیان اسلام سیاسی را آزموده، به مستراح تاریخ بی‌افکنند. هیچ‌جا را بدون تجربه‌ی مذهب‌گرایی نمی‌توان مذهب‌زدایی کرد.

زنده باد زندگی!
پاسخ

اما من شک ندارم که تمامی این کشور ها به وضع بدتر از ایران دچار خواهن÷د شد.اگر با این جماعت به سخن بنشینید در می یابید که چه گوساله هایی هستند.با برخی از بحرینی ها صحبت میکردم،به آنها میگفتم چه مرگتان است دیگر؟تا به کثافتی که ایرانی ها در آن غوطه ور هستند نیوفتید ول کن نیستید؟
جوری که آنها تعریف میکردند گویی آمریکا به شدت در بحرین نفوذ دارد به گونه ای بیش از نیمی از آنها در کمپانی های آمریکایی کار میکردند.دولت شان هم که جدای از بحث آزادی سیاسی آزادی های اجتماعی را تضمین میکند.دقیقا مانند 30 سال پیش ایران.جالب تر اینکه همشان(از عراقی گرفته تا بحرینی و عربستانی دولت ایران را بهترین دولت میدانند و آرزو میکنند مانند ایران باشند.نمیدانید پس از این تجربه چقدر خوشحال بودم که بالاخره کم عقل تر از ایرانی جماعت هم پیدا شد.
یکی شان به من میگفت مگر شما رهبرتان امام!خامنه ای نیست؟پس این چه وضع حجاب است که در ایران رواج دارد!
پاسخ

‏"اهداف شما چندان پنهان نیست"، بنابراین "اهداف شما تا حدی آشکار است"، این یعنی لجن پراکنی. وقتی حقیقت ارزشمند نباشد، دوستداران حقیقت دلسرد میشوند و به حاشیه میروند و بی معنی نویسان و بیسوادان و جزم اندیشان و خاله زنک ها قدر دیده و تبدیل به صحنه پردازان اصلی میشوند.
پاسخ

Philo نوشته: ‏"اهداف شما چندان پنهان نیست"، بنابراین "اهداف شما تا حدی آشکار است"، این یعنی لجن پراکنی. وقتی حقیقت ارزشمند نباشد، دوستداران حقیقت دلسرد میشوند و به حاشیه میروند و بی معنی نویسان و بیسوادان و جزم اندیشان و خاله زنک ها قدر دیده و تبدیل به صحنه پردازان اصلی میشوند.

«پرداختن به اهداف پنهان» وقتی شروع شد که راسل در چند پست پی‌درپی کوشید ناکارآمدی رویکردی که اصل اخلاقی مطروحه از جانب شما در عمل پدید می‌اورد را نشان بدهد، اما شما یکسر به آن بی‌اعتنا بودید، یا آن‌ها را شامل این گزاره‌ی بخصوص نمی‌دانستید. این شد که من گفتم «به نظر می‌رسد هدف از طرح این گزاره پیروزی در بحث بوده»، زیرا گزاره‌ای در عمل و تئوری بی‌آبرو و شکست‌خورده را برداشته‌اید و با حذف ایرادهای تئوریک(بی‌آنکه به دشواری‌های آن در عمل بپردازید)آن‌را از نو ارائه کرده‌اید و به ناممکنی عملی ِ اتخاذ چنان رویکرد اخلاقی‌ای یکسره بی‌اعتنا هستید.. اینها همه به چم ِ آنست که هدف از طرح این گزاره پیروزی در بحث بوده، نه برپا ساختن دستگاه اخلاقی ِ جدیدی برای کنار آمدن با چالشهای زندگی ِ مدرن در سیستم‌های اجتماعی-سیاسی باز.. این چیزی‌ست کمی متفاوت با پرداختن به «مقاصد پنهان» جهت بیرون راندن حریف از میدان و ارعاب او، و تعبیر آن به لجن‌پراکنی ِ برآمده از بی‌سوادی و خاله‌زنکی و جزم‌اندیشی اگر کم‌لطفی نباشد دستکم اندکی بیش از حد شدید است!

زنده باد زندگی!
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان