09-30-2012, 07:42 PM
Ouroboros نوشته: البته اراده چندان نقشی ندارد، بیشتر «پذیرفتن» مشکل مهم است. اغلب سیگاریها با دروغهایی همچون «من معتاد نیستم»، «هر وقت بخواهم ترک میکنم»، «از سیگار کشیدن لذت میبرم»، «میکشم چون انتخاب کردهام که بکشم» و... خود را فریب میدهند، پذیرفتن اینکه چیزی بیش از یک معتاد به نیکوتین نیستید هم بسی دشوار و زمانبر است. برای خود من هفتهشت سالی به طول انجامید..
تمام جملاتی که شما فرمودید رو همگی از دهان دوستان سیگاری شنیده ایم. چه بسا یک زمانی خودمان همین جمله هارو برای فرار از انتقاد غیرسیگاری ها بکار میبردیم.
این خود فریبی ها که یک سیگاری بکار میبره به نظر من یک پوشش برای دیده نشدن نقص و ضعف فرد سیگاریه. اون میخواد بگه "من هر موقع که اراده! کنم میتونم به سادگی آب خوردن سیگارم رو بگذارم کنار".
سیگار ترک کردن سخته. واقعا اراده درش حرف اول رو میزنه. برای همین خیلی از سیگاری هارو میبینید که بارها سیگار رو برای مدتی ترک کردن و دوباره رفتن سراغش. یک مثل خنده داری سیگاری ها دارن که میگه"سیگار مرخصی داره ولی ترک نداره"
اوائلی که سیگار رو ترک کردم یادمه عین آهنربا به سمت دکه های روزنامه فروشی جذب میشدم. یک زمانی میرفتم تو خیابون لنگ فندک بودم نیم ساعت خیابون رو گز میکردم و به هر کی میرسیدم آتیش میخواستم.
وقتی سیگار رو ترک کردم یادمه تو هر کوچه ای که راه میرفتم و هر پارکی مینشستم میدیدم که انگار 75 میلیون نفر مردم همه از دم سیگاری هستن!
وقتی تازه ترک کرده بودم به چشم من انگار همه سیگار میکشیدن!
تنها دلیلی که لب به سیگار نزدم اول اراده ی قوی بود که داشتم که باعث شد سیگار رو ترک کنم و دوم هم جایگزین مناسبی بود که پیدا کردم که باعث شد این ترک ادامه پیدا کنه.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد