Ouroboros نوشته: من بعید میدانم سروش درپی توجیه «اعمال» محمد باشد، میخواهد قرآن را از تغییرناپذیری دربیاورد. اگرنه اعمال محمد که همه را پاک و مطهر تلقی میکند!
من فکر می کنم، که این نظریه در سندوقی را باز میکند که کسی توی آن مرده و اکنون
گندیده است. خود وحی و الهام هم شاعرانه هم یک ابزار فریب است. چونکه بنیاد همه ی
انچه الهام شاعرانه یا داشمندانه مینامند زاییده ی کار و اندیشه ی مغزی است و چیزی
از بیرون نمی اید مگر از راه حس ها که آنها هم ابزارهای مادی هستند.
مشگل این نیست که یکی ادعا بکند که چیزی به او الهام میشود، بلکه ربط دادن ان به یک
موجود بنآم خدا و اسباب فریب ساختن از آن است. ولی محمد از این هم فراتر رفته است.
از نظر من هر اونچه که باعث تعدیل و میانه روی در نگاه های مذهبی میشه رو میشه مثبت دونست...
Angela نوشته: ...
اما عجیبه که او بعد از بیان این دیدگاهها همچنان از تقسیم بندی مردم به کافر و مومن دست برنمیداره
...
:e303:
خب اصلاح طلبان و روشنفکران دینی همیشه حرفهای خوبِ زیادی میزنند ولی یکدفعه حرفی به زبون میارند که تمام اون حرفهای قبل رو بی ارزش می کنه و آدم حالش ازشون بهم میخوره. این تقسیم بندی مردم به کافر و مومن هم از همون حرفهاست.
من در تاپیکی گفتم که کسانی هستند که هر چه توی سر خود و ایشان بزنید دست از دین نمی کشند، و علاوه بر این به ارزش های مدرن مثل آزادی و دموکراسی و حقوق بشر هم دلبسته و اهل علم و دانش اند، این واقعیت، به همراه واقعیت اقبال نسبتا زیاد به آرای سروش را، هر کس که در ایران پایش را درون دانشگاه (دانشگاه درست و حسابی البته) بگذارد می تواند به روشنی ببیند.
سروش برای اینان که در باورهایشان دچار تضادها و تناقضات جدی شده اند (تضادهای اساسی میان دین به عنوان مهمترین و فربه ترین بخش سنت و ارزش های مدرن) یک راه سومی پیشنهاد کرده، که تضادها و تناقض ها رو برطرف می کنه و از این افراد موجودات بی آزاری برای اجتماع میسازه، یعنی همانی که ما می خواهیم!
خوب چی از این بهتر؟
Philo نوشته: من در تاپیکی گفتم که کسانی هستند که هر چه توی سر خود و ایشان بزنید دست از دین نمی کشند، و علاوه بر این به ارزش های مدرن مثل آزادی و دموکراسی و حقوق بشر هم دلبسته و اهل علم و دانش اند، این واقعیت، به همراه واقعیت اقبال نسبتا زیاد به آرای سروش را، هر کس که در ایران پایش را درون دانشگاه (دانشگاه درست و حسابی البته) بگذارد می تواند به روشنی ببیند.
سروش برای اینان که در باورهایشان دچار تضادها و تناقضات جدی شده اند (تضادهای اساسی میان دین به عنوان مهمترین و فربه ترین بخش سنت و ارزش های مدرن) یک راه سومی پیشنهاد کرده، که تضادها و تناقض ها رو برطرف می کنه و از این افراد موجودات بی آزاری برای اجتماع میسازه، یعنی همانی که ما می خواهیم!
خوب چی از این بهتر؟
با این همه مرا بشیوهیِ بدی به یادِ سخنان این بازاریابها (sales peach) میاندازد.
Philo نوشته: خوب چی از این بهتر؟
شخص رهاشده از شر دین؟
Ouroboros نوشته: شخص رهاشده از شر دین؟
شخص همچنان دیندار است، ولی در عین حال تکثر در فکر و سبک زندگی را میفهمد و می پذیرد و حقوق دگراندیش را به رسمیت می شناسد، اهل تساهل و تسامح است و مزاحم مردم هم نیست، شما از اعضای جامعه ی خود چیزی بیشتر از این انتظار دارید؟
Philo نوشته: ...و حقوق دگراندیش را به رسمیت می شناسد، اهل تساهل و تسامح است و مزاحم مردم هم نیست...،
البته ایشون چندان هم که تظاهر میکنن برای منتقدان و دگراندیشان حقوقی قائل نیستند.
علی رغم ادبیات شسته رفته ی ایشون باز از اصطلاحات و عناوینی مثل بی همت-بی مایه-سیاسی کارو... برای حمله به مخاطب و منتقد استفاده میکنند که راه بحث رو ببندند....
اما درکل میشه ایشون رو به عنوان یک متفکر دینی قبول کرد!
Philo نوشته: شخص همچنان دیندار است، ولی در عین حال تکثر در فکر و سبک زندگی را میفهمد و می پذیرد و حقوق دگراندیش را به رسمیت می شناسد، اهل تساهل و تسامح است و مزاحم مردم هم نیست، شما از اعضای جامعه ی خود چیزی بیشتر از این انتظار دارید؟
راستش اینهمه تلاش برای دیندار ماندن همچون پریدن از میان حلقههای آتش است درحالی که میکوشیم چهار توپ را روی بینیمان نگاه بداریم و با دستهایمان همزمان مجسمهسازی بکنیم... هزار سال است که جنبشهای گوناگون، به انحای مختلف قصد اصلاح اسلام را داشتهاند و ناموفق بودهاند، بابیگری، بهاییگری، شیعهگری، تصوف ... به نظرتان وقت آن نرسیده که اسلام را در برخی زمینهها اصلاحناشدنی اعلام بکنیم؟
فکر نمیکنید قصد ایشون اینه که نوعی جدید از دین مداری رو معرفی کنه؟
خصوصا با این نظریه شون راجع به قران احساس کردم که میخواد یک سری از مفاهیم و فرضیات دینی مثل ربانیت رو کنار بگذاره و اسلام رو از طریق بررسی دنیای اجتماعی حقیقی بشر به درک برسونه...!
شاید مثل فویر باخ...:)