دفترچه

نسخه‌ی کامل: سانسورهای سایبری دولت
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41
sonixax نوشته: گویا دیدند بدجوری ٣ شده ! از بالا دستور رسید كش ندهید ، برادران هم نه تنها كش ندادند بلكه از بیخ بریدند كه اصلن كش نیاید E421

من که میدونستم این میشه و یه کارتم روش میگیریم، ولی گفتم به خنده‌اش می‌ارزه E40c
این رو داشته باشید خیلی جالبه...به جرم گذاشتن یک مطلب!!!

mohsen-t نوشته: Dear anarchy,

You have received an infraction at تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum.

Reason: توهین به مقدسات
-------



-------

This infraction is worth 30 point(s) and may result in restricted access until it expires. Serious infractions will never expire.

Original Post:
نظر اسلام در مورد برده داري - صفحه 102
نقل قول:آیات برده داری قرآن

پیشگفتار
آیا به دینی که برده داری را به رسمیت بشناسد و به برده دار اجازه بدهد تا با بردگان خود تماس جنسی برقرار کند باور خواهید داشت؟ اگر پاسخ شما مانند هر انسان انساندوست دیگری منفی است، بدانید که شما نیز نمیتوانید باورمند به اسلام باشید. برای کسانی که بدون خواندن قرآن به آن باور دارند شاید این مسئله اندکی باور نکردنی به نظر بیاید ولی این مسئله واقعیت دارد.
برده داری از شر ترین رسوم بشری است که در بسیاری از کشورها و فرهنگها تمرین میشده است. برده انسانی است که از املاک و اموال اربابش به شمار میرود و بدون هیچ حقوقی باید برای او کار کند. بردگان میتوانند با یکدیگر ازدواج کنند اما فرزندان آنها نیز برده خواهند ماند. برده داری پس از حمله نخستین اعراب مسلمان، به ایران وارد شد و تا زمان رضا شاه پهلوی رایج بود. یکی از ویژگیهای شایسته ایران باستان این بوده است که در آن هرگز برده داری وجود نداشته است.

ارائه اسناد و مدارک از قرآن و کتابهای اسلامی
در ادبیات قرآن "بنده" به معنی "برده مرد" و "کنیز" به معنی "برده زن" است و معمولا با کلمه "عبد" و یا "وَمَا مَلَكَتْ" (آنچه مالک آن هستید) از آن یاد شده است. این دو نباید با خدمتکاری که در ازای خدمت به شخصی پولی را دریافت میکند اشتباه گرفته شود. برده و کنیز بین انسانها معامله میشوند یا در جنگها توسط مسلمانان تصرف میشوند و تا زمانیکه صاحب آنها، آنها را آزاد نکند برده خواهند ماند. مرد مسلمان میتواند با برده زن (کنیزش) رابطه جنسی برقرار کند. بر اساس ماده چهارم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحداحدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
در باورهای اسلامی اسرای جنگی حکم برده را دارند، و از اهداف مهم مسلمانان برای حمله به سایر کشورهای مختلف در قرون نخستین اسلام، برده کردن ملتهای مختلف و خوردن از مال آنها و دسترنج آنها بصورت مادام العمر و دست یابی به زنان آنان بوده است (1). با این مقدمه کوتاه اکنون شایسته است که به سراغ قرآن کتاب غیر مقدس مسلمانان برویم.
سوره روم آیه 28
ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُم مِّن شُرَكَاء فِی مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاء تَخَافُونَهُمْ كَخِیفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ.
برای شما از خودتان مثلی می آورد : مگر بندگانتان در آنچه به شما روزی ، داده ایم با شما شریک هستند تا در مال با شما برابر باشند و همچنان که شما آزادان از یکدیگر می ترسید از آنها هم بیمناک باشید؟ آیات را برای مردمی که تعقل می کنند این سان تفصیل می دهیم.

سوره نحل آیه 75
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ.
خدا برده زر خریدی را مثل می زند که هیچ قدرتی ندارد، و کسی را که از، جانب خویش رزق نیکویش داده ایم و در نهان و آشکارا انفاق می کند آیااین دو برابرند ? سپاس خاص خداست ، ولی بیشترشان نادانند.
در این آیات برده تعریف میشود، برده "هیچ قدرتی ندارد" و با ارباب خود برابر نیست.
سوره معارج آیات 29 و 30
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ.
و کسانی که شرمگاه خویش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان یا کنیزانشان ، که در این حال ملامتی بر آنها نیست.
سوره مومنون (باورمندان) آیات 5 و 6
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ.
و آنان که شرمگاه خود را نگه می دارند؛ جز بر همسران یا کنیزان خویش ، که در نزدیکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گیرند.
سوره المومنون آیه 1 تا 7
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ؛وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ؛فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ.
به تحقیق رستگار شدند مؤمنان؛آنان ، که در نمازشان خشوع می ورزند؛و آنان که از بیهوده اعراض می کنند؛و آنان که زکات را می پردازند؛و آنان که شرمگاه خود را نگه می دارند؛ جز بر همسران یا کنیزان خویش، که در نزدیکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گیرند؛و کسانی که غیر از این دو بجویند از حد خویش تجاوز کرده اند.
بیهوده نیست که گفته شود این سه آیه اگر نه ظالمانه ترین، دست کم یکی از ظالمانه ترین آیات قرآن هستند. در این دو آیه علاوه بر تایید برده داری و مشروعیت دادن به این عمل غیر انسانی، به مسلمانان اجازه داده شده است که با بردگان زن خود (کنیزان) رابطه جنسی برقرار کنند. مرد مسلمان همانگونه که بر زن و یا مجموعه زنان خود شرمگاه (آلت تناسلی) خود را نگه نمیدارد، بر کنیز خود نیز نگه نمی دارد و برقراری تماس جنسی با کنیز از حقوق مردان مسلمان است و رابطه با هر دسته دیگر از زنان تجاوز به حدود حساب میشود، برای اینکه مسلمانی با برده خود همبستر شود حتی نیاز به ازدواج با او را نیز ندارد.
در تاریخ اسلام روابط جنسی محمد با برده اش "ماریه" از آشکار ترین مسائل است، ماجرای ماریه و رسوایی اخلاقی که محمد با شهوترانی غیر معمول خود پدید آورد و در سوره تحریم قرآن به آن اشاره شده است را در نوشتاری با فرنام "محمد ماریه و حفصه ، ماریه قبطی شانزدهمین زن در زندگی محمد، وساطت الله جهت رفع اختلافات خا نوادگی محمد" بخوانید.
امام علی نیز با کنیزان خود همبستر شده است و از آنان فرزندانی نیز داشته است و نهج البلاغه این مسئله را تایید میکند. وی در وصیت خود به امام حسن میگوید از کنیزان من، آنانی را که فرزندی از من دارند و یا از من باردار هستند، به فرزندانشان بخشیدم. یعنی بعد از مرگ او مادران کنیز و برده فرزندانشان میشوند (2).
سوره نساء آیه 24
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَیْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْكُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا.
و نیز زنان شوهر دار بر شما حرام شده اند ، مگر آنها که به تصرف شما، درآمده باشند از کتاب خدا پیروی کنید و جز اینها ، زنان دیگر هر گاه در طلب آنان از مال خویش مهری بپردازید و آنها را به نکاح در آورید نه به زنا ، بر شما حلال شده اند و زنانی را که از آنها تمتع می گیرید واجب است که مهرشان را بدهید و پس از مهر معین ، در قبول هر چه هر دو بدان رضا بدهید گناهی نیست هر آینه خدا دانا و حکیم است.
این آیه نشان میدهد که مسلمانان در جنگ میتوانند به زنانی که به دستشان می افتد همبستر شوند، و از آنجا که بسیار بعید است هیچ اسیر جنگی تمایلی به همبستر شدن با دشمن داشته باشد کاملاً واقع گرایانه است که بگوییم مسلمانان در جنگ میتوانند به زنان طرف مقابل تجاوز کنند. توجه کنید که شوهر داشتن و یا نداشتن زن اسیر تاثیری در حکم او ندارد و آیه صریحاً از "زنان شوهردار" صحبت میکند.
پیاده شدن این حکم ضد بشر اسلامی را میتوان در زمان خود محمد دید، همانگونه که گفته شد محمد با صفیه دقیقاً همین کار را کرده است، یعنی در جنگ او را تصاحب کرد و با او همبستر شد. اعراب در حمله به ایران نیز چنین کاری کرده بودند و در تاریخ میتوان رد و پای آنرا دید:
شرح السِّیر الکبیر، سرخسی 173/1 (شماره المنجد:355)،
از مهلِّب بن ابی صُفره روایت است که گفت: در روزگار عمر شهر اهواز را محاصره کردیم و آن را گشودیم، ولی مردم این شهر با عمر در صلح بوده اند-پس به زنانی دست یافتیم و با آنان در آمیختیم. این خبر به عمر رسید و به ما نوشت:
فرزندانتان را بردارید و زنان مردم اهواز را به ایشان بازگردانید. (3)
شرح السیر الکبیر، سرخسی 173/1 (شماره المنجد:355)،
از عطاء روایت است که گفت: شوشتر با صلح گشوده شد؛ ولی مردم آن کافر شدند. مجاهدان اسلام با آنان پیکار کردند و اسیرشان کردند و مسلمانان به زنان ایشان دست یافتند و زنان از آنان فرزند آوردند. عمر دستور داد که زنان را آزاد کنند و آنها را از مسلمانها جدا سازند. (4)
امام علی نیز بر اساس شواهدی که در اسناد اسلامی وجود دارد چنین کاری را کرده است، و رفتار چندش آور او چندان منفور بوده است که حتی انزجار برخی از مسلمانان را نیز برانگیخته است.
صحیح بخاری، جلد 5، کتاب 59 شماره 637:
محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که:
رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را بگیرد) و من از دست علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری تماس جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، "آیا این را نمیبینی؟" (خوابیدن علی با برده را). وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، "ای بریده آیا از علی متنفّری؟" گفتم "آری"، پیامبر گفت "از او متنفّر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است".
در این حدیث آشکار میشود که امام علی بعد از رسیدن به خالد با یکی از زنان بیچاره که در صف اسیران بود بر اساس آیه یاد شده همبستر میشود و این باعث تنفّر بریده از علی میشود. براستی که چنین انسانی با این اخلاقیات متعفن را نمیتوان هم دوست داشت، و جای تاسف است که این مسائل مستند و محکم چگونه توسط باورمندان نادیده گرفته میشوند و تصور شیعه از علی تصوری کاملاً خیالی و آرمانگرایانه است، علی حتی در قیاس با سایر مسلمانان صدر اسلام نیز از فرومایگان بوده است.





سوره احزاب آیه 50
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ یَمِینُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَیْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِی هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِیُّ أَن یَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ لِكَیْلَا یَكُونَ عَلَیْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا.

ای پیامبر ، ما زنانی را که مهرشان را داده ای و آنان را که به عنوان ، غنایم جنگی که خدا به تو ارزانی داشته است مالک شده ای و دختر عموها و دختر عمه ها و دختر داییها و دختر خاله های تو را که با تو مهاجرت کرده اند بر تو حلال کردیم ، و نیز زن مؤمنی را که خود را به پیامبر بخشیده باشد، هر گاه پیامبر بخواهد او را به زنی گیرد این حکم ویژه توست نه دیگرمؤمنان ما می دانیم در باره زنانشان و کنیزانشان چه حکمی کرده ایم ، تابرای تو مشکلی پیش نیاید و خدا آمرزنده و مهربان است.
این آیه از آیاتی است که محمد برای اشباع تمایلات ویژه جنسی خود سروده است، یا الله خداوند جهانیان کار خود را رها کرده است و برای محترم شمردن و تکریم آلت پیامبر بر او نازل کرده است تا پیامبر در یافتن شرکای جنسی متعدد و رنگارنگ و جور واجور خود بواسطه این دلالی محبت سخاوتمندانه الله، دوست خیالی محمد و مسلمانان، زیاد متحمل تلاش و تکاپو نشود و بتواند به هر زنی که در اطراف او یافت میشود بدون هیچ مشکل شرعی دست درازی کند. مسئله مهمی که در این آیه آمده است و ما را از فاجعه ای بزرگ که در اخلاقیات آیین ضد انسان اسلام وجود دارد آگاه میکند این است که اسرای جنگی در اسلام "برده" به شمار میروند و از آنجا که مسلمانان میتوانند با برده های خود همبستر شوند، میتوانند از لحاظ شرعی با اسرا نیز همبستر شوند. و محمد بر اساس این آیه میتوانسته است به تمامی زنانی که در جنگ همچون سایر کالا ها نسیب او میشدند، تجاوز کند، در نتیجه هر مسلمان واقعی باید حق تجاوز به اسرای جنگی را از حقوق الهی خود بداند. البته اسلام نام این کار را تجاوز نمیگذارد و حق هر مسلمانی است که با اسرای جنگی که به او به غنیمت رسیده اند همبستر شود. اما بر ما آشکار است، از آنجا که تماس جنسی ناخواسته تجاوز به حساب می آید اینکار تجاوزی آشکار است. پیامبر در موارد متعدد از این حق قانونی خود استفاده کرده است، صفیه یکی از زنان محمد است که در ماجرای خندق پدر او کشته میشود و شوهر او بعد از شکنجه کشته میشود و پیامبر همان شب او را از میان اسرا جدا میکند و به خیمه خود میکشاند و به او تجاوز میکند. این ماجرای که شخصیت واقعی پلید و مدفون شده در تاریخ پیامبر اسلام را نشان میدهد را میتوانید بطور کامل در نوشتاری با فرنام "صفیه، زن یهودی پیغمبر- بخش سوم مناظره آیت الله منتظری با دکتر علی سینا" و همچنین "ازدواج محمد با صفیه زنی که شوهرش زیر شکنجه جان سپرد." مطالعه کنید. صفیه در هنگامی که محمد به او تجاوز کرد 16 سال سن و محمد نزدیک 60 سال سن داشته است. محمد نسبت به تمامی مسلمانان امتیازات جنسی خاصی داشته است برای بررسی این امتیازات به نوشتاری با فرنام "ویژگیهای محمد یا زیاده روی های شرعی؟" مراجعه کنید.
سوره احزاب آیه 52
لَا یَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ یَمِینُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ رَّقِیبًا.
بعد از این زنان ، هیچ زنی بر تو حلال نیست و نیز زنی به جای ایشان ، اختیار کردن ، هر چند تو رااز زیبایی او خوش آید ، مگرآنچه به غنیمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چیزی است.
دو آیه قبلی (احزاب 50 و 51) به دلیل اعتراضی که از سوی اطرافیان محمد به این زیاده خواهی های او شده بود توسط این آیه منسوخ شدند. اما محمد همچنان نتوانسته است دل از زنانی که در جنگها به آنها دست میافته است بکند. بنابر این میگوید که همچنان میتواند همچون سایر مسلمانان به زنان اسیر شده و به غنیمت گرفته شده در جنگ تجاوز کند. در کلکسیون زنان محمد (برای دیدن اعضای مجموعه زنان پیامبر اسلام به نوشتاری با فرنامزنان محمد، آیا محمد از روی هوس زن میگرفت؟مراجعه کنید.) به زنانی بر میخوریم که محمد شخصاً آنها را از میان اسرای جنگی گلچین کرده است.
جویریه از معروف ترین این زنان است که ماجرای او را میتوانید در نوشتاری با فرنام "جویریه زنی که محمد را اسیر زیبایی خود و طایفه اش را آزاد کرد" بخوانید. ریحانه نیز از این دسته زنان محمد است ماجرای ریحانه را از نوشتاری با فرنام "ریحانیه زن زیبایی که شب روز قتل همسرش بعنوان برده محمد به حرمسرای محمد رفت و دق مرگ شد" مطالعه کنید.
سوره نساء (زنان) آیه 36
وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا.

خدای را بپرستید و هیچ چیز شریک او مسازید و با پدر و مادر و، خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و همسایه خویشاوند و همسایه بیگانه و یار مصاحب ومسافر رهگذر و بندگان خود نیکی کنید هر آینه خدا متکبران و فخر فروشان را دوست ندارد.

در این آیه به حق داشتن بندگان و برده اشاره شده است و از مسلمانان خواسته شده است که با برده های خود به نیکی رفتار کنند. برخی از اسلامگرایان این آیه را در دفاع از اسلام استفاده میکنند و میگویند درست است که اسلام برده داری را مجاز دانسته است اما از مسلمانان خواسته است که با بردگان خود به نیکی رفتار کنند، البته نمیتوان از این دستور که اسلام به مسلمانان داده است خوشحال نبود و آنرا خوب ندانست، به هر حال نیکی کردن با برده ها بهتر از نیکی نکردن به آنها است، ولی جای تاسف این است که چرا اسلام اساساً اجازه برده داری را به مسلمانان داده است؟ این مسئله درست مانند این است که شخصی از بانکی سرقت کند و بگوید درست است که من دزد هستم اما قسمتی از این چیزی که دزدیده ام را به بانک بازخواهم گردانید. بنابر این، این آیه مشکلی را از سر راه بر نمیدارد و نمیتواند چهره آلوده اسلام را پاک کند و این ایراد بزرگ را از آن دین ضاله و رسوا بردارد.
سوره انفال آیه 67
مَا كَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ.

برای هیچ پیامبری نسزد که اسیران داشته باشد تا که در روی زمین کشتار بسیار کند شما متاع اینجهانی را می خواهید و خدا آخرت را می خواهد و او پیروزمند و حکیم است.
پیامبر اسلام این آیه را وقتی سراییده است که قصد کشتار اسرای جنگی در ماجرای نسل کشی یهودیان مدینه را داشته است. ماجرای کامل این جنایات را در نوشتاری با فرنام پیام آور مرگ، بخش نخست مطالعه کنید.
سوره نساء (زنان) آیه 92
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَكُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِیمًا حَكِیمًا.
هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمن دیگر را جز به خطا بکشد و هر کس که مؤمنی را، به خطا بکشد باید که بنده ای مؤمن را آزاد کند یا خونبهایش را به خانواده اش تسلیم کند ، مگر آنکه خونبها را ببخشند و اگر مقتول ، مؤمن واز قومی است که با شما پیمان بسته اند ، خونبها به خانواده اش پرداخت شود و بنده مؤمنی را آزاد کند و هر کس که بنده ای نیابد برای توبه دو ماه پی در پی روزه بگیرد و خدا دانا و حکیم است.
در این آیه نیز نشان داده شده است که مسلمان میتواند بنده داشته باشد و برده همچون مالی در اختیار مسلمان است و میتواند بجای دادن خونبها، برده ای را آزاد کند. توجه داشته باشید که در این آیه نابرابری حقوقی دیگری بین مسلمانان و غیر مسلمانان دیده میشود. از دیدگاه اسلام، دیه و خونبهای مسلمانان با غیر مسلمانان برابر نیست. همانطور که دیه و خونبهای مرد و زن با یکدیگر برابر نیست. برای اطلاعات بیشتر به نوشتاری با فرنام تعیین ارزش جان یک زن بمیزان 580 گرم طلا کمتر از بیضه چپ یک مرد مراجعه کنید.
سوره بقره آیه 178
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ.
ای کسانی که ایمان آورده اید ، در باره کشتگان بر شما قصاص مقرر شد :، آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن پس هر کس که از جانب برادر خود عفو گردد باید که با خشنودی از پی ادای خونبها رود وآن را به وجهی نیکو بدو پردازد این حکم ، تخفیف و رحمتی است از جانب پروردگارتان و هر که از آن سر باز زند ، بهره او عذابی است دردآور.
در نظر برخی از مکاتب فقهی همانند مالکی و شافعی، بر اساس این آیه اگر مسلمان آزادی برده اش، یا برده دیگری را بکشد بخاطر این قتل قصاص نخواهد شد. بردگان در مقابل بردگان قصاص میشوند، و آزاد ها در برابر آزادها (5). در این مکاتب کشته شدن برده توسط مسلمانان آزاد تنها با شلاق مجازات میشود.
سوره مجادله آیه 3
وَالَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ.

آنهایی که زنانشان را ظهار می کنند ، آنگاه از آنچه گفته اند پشیمان می شوند ، پیش از آنکه با یکدیگر تماس یابند ، باید بنده ای آزاد کنند این پندی است که به شما می دهند و خدا به کارهایی که می کنید آگاه است.
ظهار کردن زنان در میان اعراب نوعی از طلاق بوده است، کسی که میخواسته است زنش را طلاق بدهد میگفته است "انت منی كظهر امی - تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستی". این آیه وقتی توسط محمد سراییده شده که یکی از ساکنین مدینه زنش را به این شیوه طلاق داده بود و از محمد میخواسته است که به او اجازه بدهد باز هم با زنش همبستر شود. محمد گفت برای اینکه با زنت تماس جنسی برقراری کنی باید حتماً بنده ای آزاد کنی، برای اطلاعات بیشتر به تفسیر المیزان پیرامون این آیه مراجعه کنید. بازهم در اینجا به حق داشتن برده اشاره شده است.
سوره نور آیه 31
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه ، دارندو زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند ، جز برای شوهر خودیا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یاپسر برادر خود ، یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود ، یا بندگان خود ،یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند ، یا کودکانی که از شرمگاه زنان بی خبرند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود ای مؤمنان ، همگان به درگاه خدا توبه کنید ، باشد که رستگار گردید.
در این آیه نیز از حق داشتن بردگان صحبت شده است.
سوره نور آیه 33
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَیَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.

آنان که استطاعت زناشویی ندارند ، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خدا از، کرم خویش توانگرشان گرداند و از بندگانتان آنان که خواهان باز خریدن خویشند ، اگر در آنها خیری یافتید ، بازخریدنشان را بپذیرید و از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته است به آنان بدهید و کنیزان خود را اگر خواهند که پرهیزگار باشند به خاطر ثروت دنیوی به زنا وادار مکنید هر کس که آنان را به زنا وادارد ، خدا برای آن کنیزان که به اکراه بدان کار وادار گشته اند آمرزنده و مهربان است.
این آیه به ارباب (صاحب برده) اجازه میدهد تا برده خود را در صورتی که برده بخواهد خود را بخرد، و درصورتی که ارباب رضایت داشته باشد در ازای مبلغی او آزاد کند. توجه داشته باشید که اگر ارباب چنین رضایتی نداشته باشد هرچقدر هم برده حاضر باشد برای آزادی خود پول بپردازد نمیتواند آزاد شود، و باید همچنان برده بماند. قسمت دوم این آیه به خود فروشی واداشتن بردگان (کنیزان) اشاره دارد. ارباب میتوانسته است کنیز را مجبور کند که در ازای پولی به همخوابگی با سایرین بپردازد، یعنی ارباب دلالی محبت میکرده است و شرکای جنسی را برای برده فراهم می آورده است اما این آیه از مسلمانان میخواهد که کنیزان را مجبور به این کار نکنند. نکته جالب اینجا است که این جمله در این آیه بصورت شرطی آمده است. یعنی تنها اگر کنیز خود مایل به تن فروشی نباشد ارباب نباید او را مجبور کند، نتیجه منطقی اینکه اگر کنیز خود تمایل به این کار داشته باشد، اینکار مانعی ندارد و یک مسلمان میتواند به این کسب، درصورتی که کنیزان تن فروشی را پیدا کرد، یا کنیزان خود را متقاعد به انجام این کار کرد به این کار بپردازد. و البته اگر کنیزی مجبور به این کار شود الله در مورد او مهربان خواهد بود که این مسئله ربطی به این دنیا ندارد.
سوره نور آیه 58
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِینَ مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَكُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ .

ای کسانی که ایمان آورده اید ، باید بندگان شما و آنها که هنوز به حد، بلوغ نرسیده اند ، در سه هنگام از شما برای وارد شدن به خانه رخصت طلبند :پیش از نماز صبح و هنگام ظهر که لباس از تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا این سه وقت ، وقت خلوت شماست در غیر آن سه هنگام ، شما و آنها گناهی مرتکب نشده اید اگر بر یکدیگر بگذرید خدا آیات را اینچنین برای شما بیان می کند ، و خدا دانا و حکیم است.
در این آیه نیز به برده داری اشاره شده است.
سوره بقره (ماده گوساله) آیه 221
وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِینَ حَتَّى یُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ یَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرُونَ .

زنان مشرکه را تا ایمان نیاورده اند به زنی مگیرید و کنیز مؤمنه بهتر، ازآزاد زن مشرکه است ، هر چند شما را از او خوش آید و به مردان مشرک تا ایمان نیاورداند زن مؤمنه مدهید و بنده مؤمن بهتر از مشرک است ، هرچند شما را از او خوش آید اینان به سوی آتش دعوت می کنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش و آیات خود را آشکار بیان می کند ، باشد که بیندیشید.
باز هم این آیه داشتن بنده و برده داری را مجاز میکند. در این آیه همچنین باز به نابرابری انسانها اشاره میکند و انسانهای غیر مسلمان و مشرک را فرو تر از سایر انسانها میداند. همچنین گفته شده است که ارباب مسلمان میتواند با بنده خود ازدواج کند. همچنین برابری حقوقی بین انسانها که نخستین و شاید مهمترین اصل اطلاعیه جهانی حقوق بشر است، در این آیه زیر سوال رفته است و حق ازدواج نیز که ماده شانزدهم اطلاعیه جهانی حقوق بشر است در این آیه نقض شده است.
سوره البلد آیات 12 و 13
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ؛ فَكُّ رَقَبَةٍ.
و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟؛ آزاد کردن بنده است.
از آزاد کردن برده ها در این آیه بعنوان گذرگاهی سخت یاد شده است. و این کاملاً طبیعی است که اینکار برای مسلمانان دشوار باشد زیرا بندگان کارگران مجانی مسلمانان و بردگان زن (کنیز ها) ماشینهای جنسی و تولید مثل مسلمانان هستند و از دست دادن این چیزها برای مسلمانان واقعاً باید گذرگاه سختی باشد. اما به هر حال در این آیه از آزاد کردن بندگان بعنوان عملی خوب یاد شده است و این شایسته تقدیر است. اما کدام انسان کودنی است که نداند چنین کاری کار مثبتی است؟ آیا محمد با این حرف خود خدمتی به بشریت در مبارزه با برده داری این سنت بسیار ضد انسانی کرده است؟ هرگز!
سوره مائده آیه 89
لاَ یُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِكُمْ وَلَـكِن یُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَةِ أَیَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَیْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَكُمْ كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَكُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.

خداوند شما را به سبب سوگندهای لغوتان بازخواست نخواهد کرد ولی به سبب ، شکستن سوگندهایی که به قصد می خورید ، بازخواست می کند و کفاره آن اطعام ده مسکین است از غذای متوسطی که به خانواده خویش می خورانید یا پوشیدن آنها یا آزاد کردن یک بنده ، و هر که نیابد سه روز روزه داشتن این کفاره قسم است ، هر گاه که قسم خوردید به قسمهای خود وفا کنید خدا آیات خود را برای شما اینچنین بیان می کند ، باشد که سپاسگزار باشید.

در این آیه از مسلمانانی که به دروغ سوگند خورده اند و یا سوگند خود را به قصد شکسته است خواسته شده است که یا ده یتیم را طعام بدهند یا برده ای را آزاد کنند. شرم باد بر خدا، پیامبر، تفکر، مکتب و دینی که گروهی از انسانها (بردگان) را از اموال مسلمانان حساب میکند و از آنها میخواهد که برای کفاره از این مال خود خرج کنند.
سوره احزاب آیه 55
لَّا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَاتَّقِینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا.

زنان را گناهی نیست اگر در نزد پدر و پسر و برادر و برادرزاده و، خواهرزاده و زنان همدین و یا کنیزان خود بی حجاب باشند و باید از خدا بترسندکه خدا بر هر چیزی ناظر است.
در این آیه نیز به حق برده داشتن اشاره شده است.
نتیجه گیری
نخستین عکس العمل اشخاص مسلمانی که این آیه ها را میخوانند این است که در آن زمان برده داری رایج بوده است و اکنون دیگر رایج نیست. این اشخاص باید بدانند که قوانین و احکام قرآن همیشگی و جاودانه هستند و در هر زمان و مکانی باید پیاده شوند، برای بحث مفصل و دقیق در این مسئله به نوشتاری با فرنام "قوانین تازینامه برای آن زمان بوده و برای اعراب جاهل آن دوران آمده و امروز نیازی به انجام آنها نیست." مراجعه کنید، بنابر این مسلمانی که این آیات را نادیده و باطل بپندارد مسلمان نیست.
برده داری کاملاً مورد تایید قرآن و اسلام است و در میان امامان شیعه بسیار رایج بوده است و تقریباً همه آنها حرمسرایی متشکل از زنان و بردگان مختلف را برای خود تشکیل داده بودند. خرید و فروش برده نیز حتی امروز در میان برخی از مسلمانان رواج دارد.
محمد حتی تلاشی برای از بین بردن برده داری نیز نکرده است و با قانونی و الهی شمردن آن، آنرا جاودانه کرده است، براستی که افرادی مانند رضاشاه و آبراهام لینکن را که در هر گوشه از جهان باعث از بین رفتن و برافتادن سنت برده داری شده اند باید بارها و بارها بر افرادی مانند محمد پیامبر اسلام برتر دانست.
حال انتخاب با شماست، آیا دینی که برده داری را تایید میکند و پیامبر و امامان و پیشوایان آن برده دار و متجاوز بوده اند را کنار خواهید گذاشت و یا اینکه این واقعیت ها را کنار گذاشته و خود را با بهانه های واهی گول خواهید زد؟ امیدوارم انسانیت را بر قوانین و تعالیم ضد بشر اسلام ترجیح دهید.

منابع
(1) برای نمونه ای آشکار از این واقعیت مراجعه کنید الأزدی (دو نسخه خطی پاریس) ورق 39/ب - 40/الف (71/ب)
ابوعبیده به عمر نامه مینویسد و درباره دشمنانی که نگریخته اند از او دستور میخواهد.
ابوعبیده بن جراح به عمر بن خطاب نامه نوشت:
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر
اما بعد، همانا خداوند دارای کرم و برتری و نعمتهای بزرگ، سرزمین روم را بر مسلمانان گشود. گروهی از مسلمانان چنین دیدند که مردمان آنجا را در جایگاه خود نگهدارند و آنان نیز به مسلمانان گزیت دهند (ترجمه تفسیر طبری ترجمه آیه 29 سوره توبه) و زمین را آباد سازند. گروهی دیگر بر آنند که ایشان را میان خود پخش کنند. امیر مومنان در این باره نظر خود را برای ما بنویسند. خداوند توفیق تو را در همه کارها پاینده دارد.
الأزدی (دو نسخه خطی پاریس) ورق 39/ب - 40/الف (71/ب - 72/الف).
پاسخ عمر به ابوعبیده، پیرامون رفتار با سرزمین گشوده
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر
از بنده خدا امیر مومنان عمر به ابوعبیده بن جراح، درود بر تو. من همراه تو آن فریدگاری را میستایم که جز او خدایی نیست. اما بعد، نامه تو به من رسید. در آن از گرامیداشت مومنان و خواری دشمنان خدا به وسیله او و نگهداری ما از آسیب دشمنانمان به کمک آفریدگار، سخن گفته بودی. خدای را در برابر نیکی و نعمت شایسته او نسبت به ما در گذشته و حال که به گروهی از مومنان تندرستی بخشید و گروهی دیگر را با شهادت ارج نهاد، سپاس میگوییم. شهادت همراه با خرسندی پروردگار و بزرگداشت وی، بر شهیدان گوارا باد. از او می خواهیم که ما را از پاداش آنان بی بهره نگرداند و پس از ایشان ما را پراکنده نسازد. به راستی که آنان خدای را خیر خواه بودند و آنچه را که باید، به انجام رساندند. آنچه کردند برای خدا بود و نیز آن را برای خویشتن، آماده می ساختند. آنچه را که پیرامون سرزمینی که مسلمانان بر آن و مردمان آن دست یافته اند یاد کرده بودی، به راستی دریافتم. شماری از مسلمانان گفته بودند که مردمان آنجا در همانجا نگهدارند تا زمین را آباد سازند و به مسلمانان گزیت (جزیه) بپردازند و برخی دیگر گفته بودند که آنان را میان خود قسمت کنند. در آنچه به من نوشته بودی نگریستم و به آنچه که از من پرسیده بودی، اندیشیدم. من بر این باورم که ایشان در سرزمین خود بمانند و گزیت بپردازند. گزیت به دست آمده را میان مسلمانان پخش کنیم. این مردم زمین خود را آباد خواهند ساخت، زیرا آنان به آن کار از دیگران داناتر و نیرومندترند. آیا تو میپنداری چنانچه ما مردم آنجا را میان خود پخش کنیم، برای مسلمانان پس از ما، چه کسی خواهد ماند؟ سوگند به خدا که در آن صورت، ایشان کسی را برای سخن گفتن نخواهند یافت و کسی با آنان سخن نخواهد گفت و نیز از دست آورده هیچ کس، سودی نخواهند برد. ولی تا اینان زنده اند، مسلمانان از دسترنجشان خواهند خورد و آنگاه که بمیرند و ما نیز بمیریم، فرزندانمان تا زنده اند، از دست آورده فرزندان ایشان خواهند خورد، و تا آیین اسلام تواناست، آنا ن بردگان مسلمانان و اسلام خواهند بود. از این رو، بر ایشان سر گزیت بنه و از اسیر ساختن آنان دست بدار و مگذار که مسلمانان بر ایشان ستم کنند، یا زیانی رسانند و داراییشان را به ناحق بخورند.
نقل شده از نامه ها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، تحقیق و گرد آورده دکتر محمد حمیدالله ترجمه دکتر سید محمد حسینی. کتاب سال 1375 چاپ انتشارات سروش 1377. صفحه 529.
(2) بخش سوم نهج البلاغه، شیخ رضی، ج سوم، صفحه سوم 23
"ومن كان من إمائی اللاتی أطوف علیهن لها ولد أو هی حامل فتمسك على ولدها وهی من حظه، فإن مات ولدها وهی حیة فهی عتیقة قد أفرج عنها الرق وحررها العتق (قوله علیه السلام فی هذه الوصیة: أن لا یبیع من نخلها ودیة. الودیة الفسیلة وجمعها ودی. قوله علیه السلام حتى تشكل أرضها غراسا هو من أفصح الكلام." منبع +
(3) نامه ها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، تحقیق و گرد آورده دکتر محمد حمیدالله ترجمه دکتر سید محمد حسینی. کتاب سال 1375 چاپ انتشارات سروش 1377. صفجه 794.
(4) Ibid
(5) رجوع شود به احکام القرآن، امام شافعی صفحه 275،
مردی آزاد برای کشتن برده اش نباید کشته شود، همینطور هیچ شخص آزادی برای کشتن برده ای نباید کشته شود.
الموطأ امام مالک جلد 6 بخش 16 صفحه 165،
از انس بن مالک پرسیدند حکم اربابی که برده اش را میکشد چیست؟ او پاسخ داد "هیچ".
ابن تیمیة جلد 28 صفحه 378.
آن چه ما پیرامون قصاص در برابر قتل گفته ایم تنها محدود به مسلمان آزادی است که مسلمان آزاد دیگری را کشته باشد.



کد:
http://www.zandiq.com/articles/0000000023.shtml
All the best,
تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum


بعد نوشته لطفا قوانین رو مطالعه کنید...یکی نیست بگه برادر تو که درخواست محرومیت برای من دادی حالا دیگه قانون نشون دادنت برای چیه:e405:


mohsen-t نوشته:
بسم الله الرحمن الرحیم
به دلیل توهین و به کاربردن کلمات ناسزا در تاپیکی در تالار ادیان به نام "نظر اسلام در مورد برده داری " و در لابلای مقاله شما در مورد پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) کارت قرمز دریافت کردید ...
تقاضای محرومیت شما هم به مدیریت ارشد فرستاده شده است ...
قوانین هم میهن را مطالعه کنید ...

تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum
با هم اینجا (+16 لطفا خیلی بی طرفانه نظر بدید (سرنوشت عایشه، دختر افغان) - صفحه 12) دیدند گفتمان به سودشان پیش نمیرود، همه‌ی آثار جرم نیست و نابود شد E402


Hoda نوشته: Dear mehrbod,

You have received an infraction at تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum.

Reason: منحرف کردن و ایجاد بی نظمی در بحث ها
-------
ارسال ِ دوباره ( در واقع سه باره ی ) پست ِ حذف شده !:fav50:
-------

This infraction is worth 10 point(s) and may result in restricted access until it expires. Serious infractions will never expire.

Original Post:
+16 لطفا خیلی بی طرفانه نظر بدید (سرنوشت عایشه، دختر افغان) - صفحه 12
نقل قول:
Hoda نوشته: پست های بی ارتباط به موضوع حذف شدند ! :fav50:

» لطفاً رعایت کنید ؛


برادر چیک‌چیک با "گورتان را گم کنید اگر اسلام دوست ندارید" روی مرز راه میرفتند، شما ناچار به ماست‌مالی شدید؟ [عکس: 24.gif]

All the best,
تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum



Mehrbod نوشته:
Hoda نوشته: پست های بی ارتباط به موضوع حذف شدند ! :fav50:

» لطفاً رعایت کنید ؛


برادر چیک‌چیک با "گورتان را گم کنید اگر اسلام دوست ندارید" روی مرز راه میرفتند، شما ناچار به ماست‌مالی شدید؟ [عکس: 24.gif]


***



chicchicqq نوشته: خب برو تو یه مملکت دیگه زندگی کن
مملکتی که اسلامی نباشه

همین هم شدنی نیست! اگر پسر باشید باید هفت خان رستم را رد کنید برای بیرون رفتن!
اگر دختر باشید هم بجای 7 خان باید 6 خان رد کنید (- سربازی).

گرفتن گذرنامه بسیار سخت و زمانبر و گاه ناشدن است.
گرفتن ویزا بی‌اندازه سخت و دشوار، عملا ناشدنی.
رفتن سربازی اجباریه. 2 سال از زندگی جوان بیچاره را میخواهند بگیرند.
برای رفتن دختر نیاز به اجازه پدره.
نیاز به پول کلان و سرمایه زیاد دارید.
اگر دانشجو باشید یا باید قید درستان را بزنید، یا کلی پول بریزید به حساب دولت تا بروید.
...

به گفته دیگر، سخن شما این است که: "کسانی که اسلامی ما را دوست ندارند، از میهنشان ایران گور خود را گم کرده و بروند بیرون".

ولی دیگر نمیگویید پول و زمان و هزینه و دشواری‌ها و بدبختی‌ها و مهر تروریست خوردن‌ها و .. را چه کار کنند!

از سوی دیگر، یک نمونه ساده نشان میدهد که سخن شما باز هم دروغ است و چنین چیزی شدنی نیست:
1. اگر دختر باشید.
2. اگر پدرتان مسلمان متعصب باشد.
3. اگر پدرتان نخواهد شما بروید.

در این ریخت شما به هیچ روی نمیتوانید از کشور بیرون بروید، چراکه مسلمین پیشتر این قانون که رفتن دختر
نیاز به اجازه پدر دارد را زور کرده‌اند و شما باید تن به خواسته پدر مسلمان متعصبتان بدهید و همینجا هم بمانید!




بماند که سخن شما هم خود ناسزا و توهینی بیش نیست و در حقیقت اگر بخواهیم نیک بنگریم،
این شما هستید با دینتان که به ایران هجوم آورده‌اید و باید بیرون بروید، اگر نه دین ایران دست بالایش
زرتشتی است و زبان ما هم پارسی است و حق آب و گل این دسته هزاران بار بیشتر از شماست.

هر چند ما هر دوی شما را به یک چشم میبینیم و شما هم مانند این بانوی گرامی هم‌میهن ما هستید.
ولی خودتان گویا دور برتان داشته گمان بُرده‌اید چون مسلمانید خونتان رنگین‌تر است یا یک همچین چیزی!
اینها دیگه کاملا عقلشون رو از دست دادند:
saleh_59 نوشته: Dear russell,

You have received a warning at تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum.

Reason:
-------
توهین - اهانت و فحاشی در بحث ها

لطفا مراعات كنید و خارج از بحث صحبت كنید.
از این همه توهین كردن چه چیزی نصیب شما شده است.

-------

Original Post:
نقد پلانتینگا بر کتاب ملحدانه ریچارد داوکینز - صفحه 2
نقل قول:
eybaba نوشته: دوستان فکر نمیکنم ارتباطی مابین فرضیات داوکینز و خدای مذاهب وجود داشته باشد.

آنچه که در نقد آمده اینست که اگر خداوند وجود داشته باشد بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان به آن دست یافت.

در مناظره با داوکینز برای اسقف ثابت شد که آدم بعنوان اولین موجود زمینی نمیتوانسته باشد. حال چه اصراریست که بر این باور پافشاری شود؟؟؟
ای بابای عزیز،تخیلی بودن داستان آدم و هوا که خیلی وقت است مشخص شده،عجیب این است که این جناب اسقف هنوز گمان میکند میشود از این داستانها دفاع کرد.
بحث هم اصلا دقیقا بر سر همین خدا و خدای ادیان است در کتاب "پندار خدای" داوکینز که موضوع اصلی تاپیک بوده.
Warnings serve as a reminder to you of the forum's rules, which you are expected to understand and follow.

All the best,
تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum
شما حالتان خوب است اخوی؟
یکبار پست را بخوانید حداقل،کجای این پاسخ به ای بابای گرامی توهین یا خروج بوده،کاملا از دست رفتید دیگه.

این پاسخ جهت اطلاع شما به اعتراض من است.
این مدیران هم میهن هم همه جوره کم آوردن... آخرین حربه اونها شده اتهام واهی توهین به مقدسات!!! راه به راه اخطار میفرستن بعد مشخص هم نمیکنن کجای حرفم توهین بوده...باید براشون کلاس آموزشی واهی بودن توهین به مقدسات رو هم بذاریم ظاهرا...

saleh_59 نوشته: Dear anarchy,

You have received a warning at تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum.

Reason:
-------
توهین به مقدسات

لطفا مراعات كنید و دست از توهین به مقدسات بردارید
-------

Original Post:
نقد پلانتینگا بر کتاب ملحدانه ریچارد داوکینز - صفحه 2
نقل قول:
Rayan نوشته: 1 - سفسطه تو هم بدی : گیریم مسلمانان/مسیحیان و .. اعتقاداتشان (غلط یا درست) مطلق بوده یا نبوده و رفتارشان صحیح بوده یا نه؛ اویی که ادعای منطق محض را دارد، باید نشان بدهد حداقلی از خصوصیات منطق را رعایت میکند، داوکینز در سخنانش حداقلی ازین منطق را با پیوستن به لاادری گری نشان داده، و کسی که ازو بعنوان استاد بزرگ یاد میکند، طبعاً باید درس لازم را ازین موضع پیامبرش بگیرد.

بحث سر این است که اگر معتقد به "همان اندازه" منطق هستید، در رفتارتان هم این اندازه دیده میشود یا خیر.

با پوزش از امیر گرمی که من این بخش رو پاسخ میدم...
اول اینکه گویا شما گمان میکنید پیامبر پیامبر کردنتان و نسبت دادن داوکینز به عنوان پیامبر دگراندیشان نوعی برچست یا تسمخر یا چیزی شبیه این هاست...

به عرضتون برسونم خردگرایی مثل ادیان آسمانی پیامبر معصوم و بدون خطایی ندارد چون پاهایش روی زمین و نه آسمان و تکیه اش به منطق و دانش و خرد است...

شخصا شما رو فرد باهوشی میدونم پس با تکرار کلمه پیوستن من رو نا امید نکنید!! سند آورده شد که این خبر دیلی میل جنجال مسیحیان بود و گرنه نظر داوکینز تغییری نکرده و همواره همین بوده...اینکه شما نمیدانستید موضع ناخداباوران چیه مشکل داوکینز نبوده و نیست...

Rayan نوشته: 2 - کم اعتبار بودنش (حتی به اندازه دهم درصد) توسط استاد و پیامبر شما عنوان شده و نه بنده؛ از طرفی هر ادعایی نمیتواند مانند خداباوری فراگیر بشود، بحث خدا بشدت یک مبحث عام و پیچیده است و مقایسه اش با امری مانند اژدها کلا مقایسه بیجائیست. بعنوان مثال نادیدنی بودن هیچگاه جزو خصوصیات اژدها بیان نشده است و همین شناسایی و تشخیص بود و نبودش را راحت میکند.

کسی مبحث خدا رو با اژدها از نظر احتماعی و فرهنگی و تاثیرات بر زندگی مردم مقایسه نکرد...فهمیدن این موضوع سخت نبود!!
چیزی که مطرح شد در زمینه شباهت بررسی احتمال وجود خدا و اژدها یا دراکولا یا موجوداتی از این قبیل هست...

این خصوصیات اژدها رو کی بیان کرده که میگید حرف از نامریی بودن نزده؟

من همین الان برای شما ادعا میکنم یکی از خصوصیات نوعی اژدها این هست که در همه مکان ها و زمان ها حضور داره و نامریی هم میشه....فکر میکنم الان بهتر بتونید دست درک کنید مقایسه به جایی هست یا نه و بحث بازی با کلمات و لغت خاص اژدها نیست....

یا اصلا شما فرض کن موجودی هست به نام یللدیبنلدیذبلنلیدبلنیدب که خصوصیاتی که در بالا گفتم رو دارد....

Rayan نوشته: از طرفی، اینکه اکثریت کره زمین بجای گاوپرست بودن و بت پرست بودن و آتئیست بودن، خداپرست هستند، نشانه قدرت این باور است که با این قطعیت قابل رد نیست. پس مدام به میان کشیدن و مقایسه با اژدها، محدودیت فکری/درکی خودتان را نشان میدهد.

البته لازم به ذکر است حتی اگر منظور داوکینز مانند نظر شما باشد، بـــاز هم مجوزی برای حمله به عقاید باورمندان نیست.

بحث گرایش انسان به ادیان و مسائل ماورایی ریشه های فرگشتی داره و در قدرتمندی نفوذ چیز ماورایی در ذهن انسان ها شکی نیست اما این نشانی از درستی اون تفکرات نداره...

شاید بخش زیادی از این گرایش ناشی از خدای حفره‌ها - ویکی‌پدیا باشه!!

ولی اینکه جمعیت زیادی باور داشته باشند به موضوعی و شما بگویید این هم جز دلایلی درستی اون میتونه باشه که میشه سفسطه توسل به اکثریت...

اما در خصوص اینکه جمعیت افراد خداباور و ناخداباور(البته جزییاتی هم داره مثلا افرادی دئیست هستند یعنی تنها به وجود خدا باور دارند و بدون قبول هیچ دینی)
Demographics of atheism - Wikipedia, the free encyclopedia
[عکس: 1.png]


Percentages of people in European countries with no belief in a spirit, god, or life force (Eurobarometer 2005)

[عکس: 2.png]

Percentages of people in European countries who said in 2005 that they "believe there is a God"


[عکس: 3.png]

The percentage of people in North America by sub-national divisions (except Mexico) who identify with a religion, as opposed to having "no religion" (1991, 1998, 2000, 2001)

بقیه آمار رو هم از لینکی که دادم دنبال کنید....از این جهت عکس ها رو گذاشتم که اوضاع جهان کمی دستتان بیاید...

نقل قول:اساساً در این مبحث کسی کاری به اینکه "چرا بیخدا هستید یا چرا نیستید" ندارد؛ مساله
اینجاست که آیا این باور قطعیت کافی برای ایراد اتهام و حمله و تمسخر سایر باورها دارد یا خیر؟ آیا بطور کلی، باوری در مورد خودش به این قطعیت 100 درصد رسیده که در نتیجه، تمام عقاید دیگر را به سخره گیرد؟ چه توسط باورمندان اثبات شده باشد و چه نه.
کسی عقاید رو زورچپان نکند برخوردی هم نخواهد بود...نگوید فقط من درست میگویم بس و دگراندیش مرتد و کافر است بحث تمام است...بعد از اون میزان کارایی هر تفکری ماندگاری اون رو تعیین خواهد کرد...

ضمنا کسی تمام عقاید رو به سخره نگرفت...این هم یک سفسطه دیگه!! شما مورد و موضوع بفرمایید تا شفاف سازی کنیم....

Rayan نوشته: - مشخص نیست اگر بیخدایان قدرتی داشته باشند، بدتر رفتار نکنند. همانطور که در همین تاپیک از رفتارشان نوعی دیکتاتوری و تکبر عقیدتی مشاهده میشود، و قابل حدس است اگر بخواهند قدرتی داشته باشند چگونه رفتار کنند!

- قوانین ادیان، مربوط به این تاپیک نیست.

- خیر، نه تنها معترف نیستند که دقیقا همانند یک متحجر مذهبی که در مقابل بیخدایان، واکنش تند نشان میدهد، در مقابل کوچکترین نقدی با برخوردی تند، مدام متوسل به سفسطه های تو هم بدی و مباحث صحرای کربلا و .. میشوند،

این در حالیست که ما لزوما کاری با عقاید این عزیزان نداریم ، و همانطور که بالاتر در پاسخ آقای مهربد گفتم، بحث عقاید رهبران این باور است..

اول اینکه بخش زیادی از حرف های من رو به دلایل واهی بی پاسخ گذاشتید...

این مشخص نیست هم اگر اطلاع داشته باشید خودش نوعی سفسطه است به نام توسل به احتمالات و مسموم کردن سرچشمه...

ضمن اینکه گویا باید واژگان رو هم برای شما باز تعریف کردید تا معنی دیکتاتوری رو متوجه بشید...گویا شما فکر میکنید اصرار و در ادامه استدلال کردن در جهت باور هر فرد یعنی دیکتاتوری[عکس: 3.gif]

در حالی که دیکتاتور یعنی فرد خودرای یعنی از قدرتش در جهت به کرسی نشاندن عقایدش استفاده کنه و مخالفین رو سرکوب کنه...یعنی اعمال قوانین سایبری...یعنی حذف کردن پست...یعنی کارهایی از این دست!!!

شما اگر عینک را از چشم بردارید میبینید که واضحا ما داریم میگوییم که در حوزه احتمال وجود خدا کسی مطلق اندیشی نکرده...کافیه؟

در مورد رهبران هم بالاتر توضیح دادم...این رهبر و قدسی سازی و معنویت و سینه زنی پشت سر رهبر وصله ایست که به هیچ عنوان به تن دگراندیشان و خردگرایان نمیچسبه...چون ابراز منطق و دانش و خرد است....
Warnings serve as a reminder to you of the forum's rules, which you are expected to understand and follow.

All the best,
تالار بحث و گفتگوی هم میهن - Hammihan Forum


saleh_59 نوشته: همان جایی كه نوشتی خردگرایی پیامبری معصوم و آسمانی ندارد چون روی پای خرد ایستاده است
این توهین به قرآن و تمام انبیاء است فكر نكنم بیش از این نیازی به توضیح باشه برای انسان منطقی و فهیمی مثل شما


saleh_59 نوشته: مودب بنویس. توهین نكن . مسخره نكن. فقط بحث علمی

این كمتر انتظار مدیر این مجموعه از شماس

اگه نمی تونی این توقع را برآورده كنی شمارا به خیر و ما را به سلامت
دوست گرامی من که می‌گفتم...
مایه‌ی شرمندگی‌ست به راستی چنین سطحی از وقاحت.
Ouroboros نوشته: دوست گرامی من که می‌گفتم...
مایه‌ی شرمندگی‌ست به راستی چنین سطحی از وقاحت.

هم‌میهن بگفت راسل منطق کوانتومی دارد.

اصل کوانتومیک هم‌میهن میگوید که پیک شما تا زمانیکه از چشم سانسوگر مدیریت رد نشده هنوز روشن نیست که براستی فرستاده شده یا نه.



سخت نباید گرفت 21
اون جوكه كه یارو به شاه فحش میداد رو یادتونه ؟ توهین به مقدسات هم همونه !
راسل جان تو هم اخطارت رو بذار اینجا که بشه خاطرهE415!!
Anarchy نوشته: راسل جان تو هم اخطارت رو بذار اینجا که بشه خاطره!!
من که زودتر از خودت(دقیقا پست بالای اخطارت) گذاشتم E107
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41