10-23-2013, 08:05 PM
Ouroboros نوشته: پیوند علی میان سلطهورزی و قدرت آنست که شخص مشتاق به حفظ و گسترش قدرتیست که در اختیار او قرار گرفته نه از دست دادن آن. و نیز گفتیم که شخص قانونگزار نسبت به شخص تحت قانون دارای اختیار و قدرت است که حتی در کنترلشدهترین انواع نیز مورد سوء استفادهی روزمره قرار میگیرد.
پراکنش فیزیکی قدرت تاثیری در توانایی ما برای کنترل آن ندارد، اتفاقا شاید ارتباط مستقیمی وجود داشته باشد میان تمرکز قدرت و افزایش شدت و گسترهی نفوذ و توانایی سلطهورزی آن. چنانکه این قدرت هرچه بیشتر در میان افراد جامعه پخش شده باشد، توانایی آن افراد برای سوء استفاده از آن کمتر و کمتر میشود.
این بهتر شد, ولی همچنان میلنگد, بویژه با کژفرنود پنداشتِ پرسش (مصادره به مطلوبی) که به کار رفته: قدرت بد است, چون کسیکه قدرت دارد میخواد تا پایِ جان از دفاع کند.
پرسش جا افتاده: خوب چرا کسیکه قدرت دارد میخواهد از دفاع کند؟
به زبان دیگر, قدرت را یک چیز خودآماج در نگر گرفتهاید (Wille zur Macht؟) و آنرا پیوند علّی میان دولت و فاشیسمگرایی آن نمایاندهاید.
هنگامیکه در نگاه فرگشتیک, ما نخست نیاز را داریم, سپس ابزار برآوردن نیاز. برای نمونه گرسنگی یک نیاز است, دزدیِ نان ابزار برای برآوردن آن.
پس باید از خود پرسید, آیا قدرت به خودیِ خود یک نیاز است, یا ابزار/راهی برای برآوردن دیگر نیازها؟
پیوند علّی میان گندیدگی (فساد) و نهاد آژگاهیک را شما زمانی پایوراندهاید که نشان دهید, کسیکه توان یا قدرت را در دست دارد دیر یا زود
برای برآوردن بهمان نیاز خود به رویکردهایِ فاشیستیک روی خواهد آورد (و اگر توانستید نشان دهید هیچ راهی نیز برای پیشگیری از این رخداد نیست).
Ouroboros نوشته: مشروع و نامشروع را انتخاب شخصی افراد است که مشخص میکند نه خیالپردازیهای من و شما از فراز برج عاجمان، اگر مردمی انتخاب کردند که دوست دارند در جامعهی سراسر بهرهدهی و نوکری زندگی بکنند حق بدیهی و طبیعی آنهاست و به زور نمیتوان همچون پیامبر اسلام کسی را زنجیر زد و به بهشت برد. پیرو همین استدلال،
اینجا هم ما دگرسانی میان دادمندی و دادوندی را داریم, دادمندی از دادگذاری (establishing the law) میاید
و دادگزاری (enforcing the law) که گسترش آن باشد, ولی دادوندی از خرد و فرنودسار ریشه میگیرد و پیوندی بایسته به ایندو ندارد.
همانجور که در کشوریکه بیشینهیِ مردم مسلمان باورمند هستند, کشتن دگراندیشان دادمند (legal) است,
ولی با نگرش به فرنود و خرد دادوند (legitimate) نیست و خود شما هم با دادمندی آن میستیزید.
پارسیگر