[info]جُستار «جهان آرمانی (ایده-آل) از نگر شما چگونه جهانی است» با جستار کنونی آمیخته شد.[/info]
هر چند بخش نخست به نظام سیاسی ولی زیر بنا اصلی ایده یا اندیشه های فلسفی می باشد
Deus Ex
خوب بخش نخست که یک پلیس هستیم به نام آدم در پایان بخش نخست از سوی یک آدم با ساز و برگ آهنی که در بازی augmented نامیده می شود، یا کشته یا بیهوش می شویم و آن ها علمیات خود را با پیروزی به پایان می رسانند. خوب این بخش نخست نشان می دهد در رویارویی با آدمی که با فناوری ساز و برگ خویش را فراهم نموده، احتمال شکست بسیار است. این نکته بسیار با ارج است و هر آینه می شود گفت سراسر بازی بر پایه آن ساخته شده است.
در بخش پایانی شما با دانشمند طراح و دیوید سریف بنیانگذار برخورد کرده و گفتگو می کنید که روشن می شود که به جنگ بر سر اندیشه این است که تکنولوژی خوب است یا بد . در پایان سه دگمه هست که سومی دست چپ در پایان راهرویی هست به نام self-destruct با فشردن هر یک از این دگمه ها نمایشی آغاز می شود در این آخری نگاره ی احمدی نژاد را نیز نشان می دهد و می گوید تصمیمی گیری دراین باره را به همه ی انسانیت واگذار کرده است.
مهربد نوشته: ظام سیاسی که در این چند گاهه برای من آرمانی به نگر میآید نظام آنارشیستی است.
بخشهای جدا و خودگردان (autonomous) که با همکُنشی میان خود، ساختار سیاسی همبودگاه را ریخت میدهند.
نظام و سازوکار خودبخود درست کار نمی کند. همین اکنون نیز می گویند ولی فقیه اگر از عدالت خارج شود خودبخود برکنار است ولی مکانیسم آن کار نمی کند. بازرس و بیننده و نظارت گر بی گمان باید باشد
Russell نوشته: من خیلی به سیاست و فلسفه سیاسی آشنایی ندارم ولی از آنچه که میدونم میتوانم بگویم که نظریه پردازی زیادی برایش نشده و نه آزمون پس داده و نه عملی بنظر میرسد حتی درست معلوم نیست چطور میشود امنیت را تامین کرد.
برداشت نادرست نشود، من به چَم آرمانشهر و utopian آن آنارشیسم را گفتم؛
اگر بخواهیم کاربَستی و pragmatic به آن نگاه کنیم داستان دیگری است.
سادهترین راه نگاه به نمونههای پیادهسازی شده است که زیاد هم نیستند، ولی آن اندازه
نظام اقتصادی و سیاسی و .. درهم گره خوردهاند که به نگر من نمیتوان جدا از یکدیگر بررسی آنچنانی کرد.
Russell نوشته: من چند وقت پیش یک مصاحبه دیدم بین داوکینز و Craig Venter ،در یوتیوب هست(حوصله ندارم لینکش کنم ).
در اون یکسری چیزهای پشت پرده نشون میداد که خیلی جالب بود.این همون کسیه که خبر موفقیتش در حیات مصنوعی خیلی سر و صدا کرد.مثل اینکه در چند دهه آینده اگر بشر جان سالم بدر ببرد و خودش را نابود و بدبخت نکند میشود طراحی ژنتیکی کرد در حد تیم ملی
اگر از دست این مسلمین و احمدینژاد و .. جان سالم بدر ببریم براستی، با مهندسی ژنتیکی میتوان اگر نگوییم همه، دستکم دشواریهای بسیاری را برای همیشه برچید.
از میان برداشتن همه بیماریها و نامیرایی، تنها یکی از دستآوردهای آن است.
Russell نوشته: اون که چیزی نیست،در سیستم تناسلی دست نبرند خوبه
آینده تاریکی میشود
بهمنیار نوشته: نظام و سازوکار خودبخود درست کار نمی کند. همین اکنون نیز می گویند ولی فقیه اگر از عدالت خارج شود خودبخود برکنار است ولی مکانیسم آن کار نمی کند. بازرس و بیننده و نظارت گر بی گمان باید باشد
آنارشیسم به چَم آرمانی آن بود بهمنیار جان، برای سرنمایه جُستار فکر میکنم «دلخواه» برای ideal برابر بهتری باشد.
اما در آنارشیستم ما پیشانگاشت را بر این گذاشتهایم که با آدمهای باهوشتر، اخلاقیتر و خردگراتر از چیزی که در جهان کنونی
داریم روبرو هستیم که بدون نیاز به یک نهاد قدرت authoritarian، میتوانند با یکدیگر در همزیستی سازشپذیرانه و مسالمت آمیز زندگی کنند.
همانگونه که برای نمونه کامپیوترهای ما با پیروی از پروتکلهای از پیش پذیرفته شده (برای نمونه HTTP) میتوانند با همه کامپیوترهای
دیگر روی اینترنت و بدون نیاز به یک «نهاد کنترلگر مرکزی» تراکنش داشته باشند، میتوان چنین چیزی را برای همکنشهای آدمی نیز در نگر گرفت.
در جُستار
تواناییها و معایب دیکتاتوری از پیک 32 به بالا درباره آن پیشتر گفتگو شده است.
همه اینها زیرگردآیه همبودگاه
همتا-به-همتا یا Peer-to-Peer society میشوند که خود یک ایده نوین است و روی آن گفتمانهای داغ زیادی داریم:
همچنین ما پول همتا-به-همتا نیز داریم که هماکنون سیستم آن پیادهسازی شده و میتوانید آن را الکترونیکی خرج کرده و یا آنکه به اسکناس نقد تبدیل کنید:
این نمونهها، برای نمونه «پول همتا-به-همتا» که بدون نیاز به نظارت یک نهاد کنترل کننده (بانک مرکزی) درست شدهاند
و بخوبی نیز کار میکند، نشان از کاربستی بودن رویکرد همتا-به-همتایی در زمینههای گوناگون اقتصادی و سیاسی میدهد.
مهربد نوشته: آنارشیسم به چَم آرمانی آن بود بهمنیار جان، برای سرنمایه جُستار فکر میکنم «دلخواه» برای ideal برابر بهتری باشد.
درسته ولی دلخواه دارای دشواری بیشتری بود چون شدنی بود پرسیده شود دلخواه چه کسی؟ آیا اگر دلخواه من با شما تفاوت داشت چه رخ می دهد؟ و پرسش هایی از این دست ولی آرمانی این پرسش ها را پیش نمی کشد.
دلخواه من و شما مطمئنا فرق میکند، برای همین ما دنبال یک سیستم هستیم که همه بتوانند روی آن هم رای باشند.
مهربد نوشته: دلخواه من و شما مطمئنا فرق میکند، برای همین ما دنبال یک سیستم هستیم که همه بتوانند روی آن هم رای باشند.
بله درست بی گمان، سامانه ای (سیستم) که همه را خشنود سازد نداریم. ولی از سوی دیگر دلخواه بودن نیز دارای تاریکی های بسیاری است و باید در زمان به کارگیری آن پروا داشت. هم چنین روشن است که سامانه هایی که بدون بازرس، سامانه های آماده برای کژ رفتن و گمراهی هستند. پس پذیرفتن آزادی برای هر فرد دارای حد می شود. این کرانه و حد باید بستری را آماده سازد تا همگان دارای یک اندازه ثابت از توانایی برای پدافند از نگرهای خویش و تامین نیازهای خود باشند.
بهمنیار نوشته: بله درست بی گمان، سامانه ای (سیستم) که همه را خشنود سازد نداریم. ولی از سوی دیگر دلخواه بودن نیز دارای تاریکی های بسیاری است و باید در زمان به کارگیری آن پروا داشت.
جهان دلخواه یک آدم میتواند خودخواهانه باشد و یا نباشد، فکر میکنم اینجا بیشتر تاکید روی خودخواهی است تا دلخواه (ایدهآل)
بهمنیار نوشته: هم چنین روشن است که سامانه هایی که بدون بازرس، سامانه های آماده برای کژ رفتن و گمراهی هستند.
سامانههای دولتی (authoritarian) نیز کژروی بسیار دارند. بودن یا نبودن دولت حکم قطعی برای گژناروی نیست، نمونه زنده آن ایران خودمان.
بهمنیار نوشته: پس پذیرفتن آزادی برای هر فرد دارای حد می شود. این کرانه و حد باید بستری را آماده سازد تا همگان دارای یک اندازه ثابت از توانایی برای پدافند از نگرهای خویش و تامین نیازهای خود باشند.
تنها در سادهانگارانهترین حالت آنارشیسم است که میشود آزادی بدون مرز.
در حقیقت هر سامانهای، خواه ناخواه آزادی را مرزمند میکند و اصولا در تعریف خود "سیستم"، ما جایگشتهای
شُدنی (possible states) را لزوما مرزمند کردهایم، اگرنه بدون حد و مرز، سیستم و سامانهای هم در کار نیست.
بهمنیار نوشته: همگان دارای یک اندازه ثابت از توانایی برای پدافند از نگرهای خویش و تامین نیازهای خود باشند.
هر آینه بایستی این پرسش را بکنیم که آیا چنین چیزی اصولا شدنی است یا خیر:
- سامانه: کنش و واکنش میان بخشهای یک گروه/دسته که از قانونهای روشنی پیروی میکنند.
تا آنجاییکه روشن است، از روی محدودیتهای «فیزیکی» ما نمیتوانیم هیچگاه سامانهای داشته باشیم که همه
بخشهای درونی آن به یک اندازه توانمند باشند، ولی میتوانیم آماج را روی آن بگذاریم که این توامندی همگِن و نزدیک به هم باشد.
اکنون، دگرش میان سامانههای دموکراسی و دیکتاتوری در این کوتاه میشود که در دموکراسی (ایدهآل)، همگان روی آنکه چه کسی بیشترین
توانایی و قدرت را داشته باشد رای میدهند، در دیکتاتوری یک گروه کوچک و پرنفوذ این کار را انجام میدهند، ولی ساختار سیستم همچنان هرموار است:
[ATTACH=CONFIG]558[/ATTACH]
Hierarchic - هِرموار
نفوذ و توانایی هر کس بسته به جایگاه او و دید دولت به آن جایگاه است: ریاستجمهوری ≠ شهرداری ≠ کارمندی
ولی در آنارشیستم ما به دنبال ساخت چنین سامانهای هستیم:
[ATTACH=CONFIG]559[/ATTACH]
همتا به همتا - Peer to Peer
نفوذ و توانایی هر کس، بسته به جایگاهی است که از کُنش و واکنش او با دیگران درست میشود.
افسوس از کاربر امیر پیدایی نیست ...
مهربد نوشته: افسوس از کاربر امیر پیدایی نیست ...
واقعاً همینطوره،چند وقت پیش یکسری لاگین شده بود با این اکانت،امیدوارم خوش باشند و علت غیبشون اتفاقات ناخوشایند نباشه.