kourosh_bikhoda نوشته: خیر راسل گرامی. دو علت داره. یک اینکه این گروه، میهن پرستی رو مگه میخواد چکار؟ جز اینکه میخواد مثلن به بهبود شاخص های کمی و کیفی زندگی در اون میهن بپردازه؟ این هدف منافاتی با اون راه نداره. میهن پرستی و ملی گرایی و اینها یک حرف یا یک شعاره. اگر دخالت خارجی منجر به اون هدفگیری بشه دلیلی برای مخالفت باهاش وجود نداره.
من اول از همه بگم که مقصود من متهم کردن رضاشاه به وطنفروشی نبوده.
من اتفاقا همین چندوقت پیش مستند رضاشاه رو دیدم و با اینکه اینها مسائل
تاریخی هست که باید دقیق و کارشناسانه و با سواد کسی بهتر از من دربارهیِ
بررسی بشه ول، بنظرم تا حد زیادی درست اومد. حتی بنظرم نگاه طرفگیرانه(و
نه خیلی مغرضانه) باعث شده خیلی چیزها رو از طرف رضاشاه بعهده بگیره
که در حالت عادی مدافعان رضاشاه از قبول مسئولیت اونها شانه خالی میکنند.
پس این از بحث دربارهیِ در نظر گرفتن منافع ملی از طرف رضاشاه.
بله، عالم سیاست عالم ممکنات هست، ولی قرار هست اولویت این ممکنات رو بر ممکنات
دیگر بر اساس یک سری اصول مشخص شود، و قرار هست که وقتی قرار هست در راه استراتژی
در نظر گرفته شده هزینه داده بشه کسانی به تعداد کافی باشند که اون هزینه رو بدند.
اگر وطنپرستی شعار هست، یا حداقل بعدتر شعار شده. پس چی شعار نیست؟
شما وقتی از «منافع ملی» میگی، مهمتر از «منافع»، «ملی» بودن اون هست. حالا یکوقت
هزینهیِ دفاع از این منافع کمتر هست و یکوقت بیشتر. راهپیمایی در ماجرای 88 در راستای
منافع ملی بود یا نبود مستلزم دادن هزینه بود. خب اگر وطندوستی تنها یک شعار هست
چطور قرار هست کسی رو ترغیب کرد که بجای همکاری با رژیم بیاد تو خیابون کتک بخوره؟
پیدا کردن راه بهتر برای بستن قرارداد نفتی و تهیه سلاح هستهای یک چیز هست، فرار کردن
از کشور در زمان انقلاب یکچیز دیگر. زمان رها کردن کشور، یا زمان فرار سربازان در هنگام
حملهیِ اعراب چه ممکنی قرار بود که حفظ شود؟ من گمان نمیکنم اگر آن کوچ بزرگ
بعد از انقلاب اتفاق نمیافتاد نسل ایرانیان منقرض میشده.