Russell نوشته: البته میهنپرستی یک خصیصه هست و میتونه با خطا همراه باشه ولی
اگر مصدق واقعا بدنبال قدرت اون هم به شیوهیِ پوپولیستی اون بوده اون وقت باید در رفتارهای بظاهر میهنپرستانهیِ اون هم
شک کرد،شاید مثال چندان خوبی نباشه ولی مثلا آیا واقعا میشه احمدینژاد رو میهنپرست دونست؟
بله به تعبیری خمینی هم میهن پرست بوده. خامنه ای هم همینطور. در عمل نتایج واقعی و قابل اندازه گیری این میهن پرستی ها رو میشه با هم مقایسه کرد و شاید اینجا بشه
نظری قابل اندازه گیری و واقعی در این باره داد.
اگر قضیه وجاهت شخصی مصدق مطرح نبود و اگر در مورد مساله نفت انقدر پافشاری نمیکرد، کشور به اون سمت نمیرفت که الان بعد از 60سال هنوز سایه عصبیت و توهم و داستانسرایی بر کربلای 28 مرداد (به تعبیر میرفطروس) احساس میشه. من نزدیکی بی نظیری در مساله هسته ای امروز و نفت اونروز میبینم. به شخصه فکر میکنم ج.ا داره لجاجت مصدق واری رو در مساله هسته ای پی میگیره که باعث همون بن بست ها و قحطی ها و ضعف ها میشه. آخرین پیشنهاد نفت که مشترکن توسط دولت امریکا و انگلیس مطرح شد ملی بودن شرکت نفت رو پذیرفت ولی پیشنهاد داد که عواید ناشی از اون 50-50 بین دو کشور تقسیم بشه که این برای ایران قبلن 20 یا 30 درصد بود فکر میکنم. گناه رزم آرا هم درست همین بود که معتقد به سازش و پیشرفت پله پله در امور بود تا به بن بست خوریم. رزم آرا میگفت به فرض که تمام منافع عاید ایران بشه، ما نه تجهیزات استخراج داریم، نه مهندسینش رو داریم، نه دانش و نه مهمتر از همه اینها بازار برای فروش. ایران هتا یک نفتکش هم نداشت. این شد که از طرف مصدق تهدید به مرگ شد و 4-5 روز بعدش خلیل طهماسبی فتوای قتل او رو که توسط کاشانی و مصدق صادر شده بود اجرا کرد و الله اکبر گویان سر صحنه قتل ایستاد.
قضیه نفت مختص دولت مصدق نبود. قبلن در دولت های ساعد و قوام و رزم آرا هم پیگیری شده بود. خیلی پیشتر از همه اینها این رضاشاه بود که اولین جرقه های استیفای حق ایران از شرکت نفت انگلیس رو روشن کرد. رضاشاه در یکی از جلسات دولت با عصبانیت متن قرارداد 1901 دارسی رو پاره کرد و برای رئیس شرکت نفت پیغام داد که ایران دیگه نمیتونه ببینه درآمدهای سرشار نفت راهی جیب خارجیان میشه.
ولی امروز این ملی مذهبی ها هستند که با ساختن بت از مصدق، سند 6 دانگ جنبش نفت رو به نام خودشون زدند. در حالیکه مصدق ادامه دهنده راهی بود که از پیش تعیین شده بود. مصدق مامور اجرای قانون ملی کردن نفت بود که در مجلس قبلن به تصویب رسیده بود. از نظر بعضی ها اصلن این کله شق بازی و عدم انعطاف در مساله نفت به این خاطر بود که اگر نفت به سرانجام میرسید مصدق می بایست از نخست وزیری کناره گیری میکرد چون ماموریتش تموم شده بود.
نقل قول:رضاشاه هم تا آخرین لحظات به سیستم وفادار بود. رضاخان چه در زمان فرماندهی قشون قزاق چه در زمان وزارت جنگ و چه در زمان نخست وزیری خودش وفادار به پادشاه و قانون بود. وقتی رضاخان به وزارت جنگ رسید 3،4 نخست وزیر یکی پس از دیگری در مدت کوتاهی تعویض شدند. همه اینها به خاطر ناسازگاری با وزیر جنگ متودیک و سختگیری مثل رضاخان اتفاق افتاد.
پس یعنی وزیر جنگ اینقدر قدرت یا تاثیر داشته که نخست وزیر ها بر اساس هماهنگی با اون انتخاب میشدند!(قطعا چنین چیزی در اختیارات قانونیش نبود و این تاثیرگذاری فراقانونی بوده)
نقل قول:با مخالفت تقریبن تمامی فعالان سیاسی به خصوص روحانیونی مثل حاج آقا طهرانی و اصفهانی و اینها واقع شد
منبع؟
نقل قول:خب مشخصه در شرایط بی نظمی و قانونی اون زمان هتا اگر فردی مثبت و با نیت خیر بخواد کاری کنه باید این کار از روش زور و اجبار به انجام برسه
چرا مسائل امنیتی-انتظامی رو با کل مسائل کشور قاطی میکنید! قبول برای سرکوب شورشیان و اخلال گران مسلح نیاز به زور و سرکوب بوده ولی این راه حل که چکمه نظامیان رو روی گلو همه بزاریم تا از قانون تبعیت کنند بیشتر بهانه ای برای کسب قدرت هست.
undead_knight نوشته: پس یعنی وزیر جنگ اینقدر قدرت یا تاثیر داشته که نخست وزیر ها بر اساس هماهنگی با اون انتخاب میشدند!(قطعا چنین چیزی در اختیارات قانونیش نبود و این تاثیرگذاری فراقانونی بوده)
کشور در اون زمان به این مرد نیاز داشته. رضا خان سردار سپه شرهای زیادی رو خوابونده. برید در مورد شیخ خزعل و جنبش جنگل و کلنل محمدتقی خان پسیان و غائله خراسان در دوران احمدشاه تحقیق کنید. رضا خان میرپنج بود که قزاق خانه رو از دست افسران و فرماندهان روسی درآورد و به دست افسران لایق و جدی مثل خودش سپرد. سر و سامان دادن به شهربانی و پلیس جنوب که قبلن دست انگلیسی ها بود از کارهای دیگه او بود. طبیعیه که همچین شخصیت اثرگذار و ذی نفوذی با صاحبان قدرتی که در جهت او گام برندارند سر ناسازگاری میذاره. روند تدریجی قدرت گیری رضا خان این موضوع رو ثابت میکنه. اگر فرمانده قزاق خانه روسی و ناهماهنگ هست باید برکنار بشه، اگه در کسوت فرمانده قزاق وزیر جنگ همراهی نمیکنه باید او هم برکنار بشه، اگه در کسوت وزیر جنگ، نخست وزیران بیخود و نالایقی سر کار باشند او هم باید برکنار بشه. هیچکدام از نخست وزیران هتا اگه میخواستند هم قدرت و نفوذ و در یک کلام اراده نداشتند که کاپیتولاسیون رو لغو کنند، تعرفه گمرکی وضع کنند، امتیاز بانک شاهنشاهی و ضرب سکه رو لغو کنند و به بانک ملی بسپارند! اینها فقط از عهده رضاخان بر میومد.
و البته باز هم تاکید میکنم که شرایط اون زمان با 20 سال بعد و الان فرق داره. نگاه شما نگاه قانونی و متودیک هست. اگر قانون اون زمان حاکم بود هر گوشه کشور دست یک قوم و قبلیه اداره نمیشد. شرایط کشور ایجاب میکرد که رضاخان چکمه پوش با تو سری قدرت رو قبضه کنه. خوشحالیم که قدرت به دست مرد وطن پرست و مثبت اندیشی چون رضاشاه افتاد.
undead_knight نوشته: منبع؟
این رو هتا توده ای ها هم بهش اذعان میکنند. مراجعه کنید به مکتوبات علی دشتی، بهرام چوبیه و حسین مکی.
undead_knight نوشته: چرا مسائل امنیتی-انتظامی رو با کل مسائل کشور قاطی میکنید! قبول برای سرکوب شورشیان و اخلال گران مسلح نیاز به زور و سرکوب بوده ولی این راه حل که چکمه نظامیان رو روی گلو همه بزاریم تا از قانون تبعیت کنند بیشتر بهانه ای برای کسب قدرت هست.
متوجه منظورتون نشدم. کدوم همه؟
بحث داره منحرف میشه،البته دلیلش اینه که من علاقه زیادی به دفاع از مصدق ندارم،چون چیز زیادی در موردش نمیدونم.
[
QUOTE]کشور در اون زمان به این مرد نیاز داشته. رضا خان سردار سپه شرهای زیادی رو خوابونده. برید در مورد شیخ خزعل و جنبش جنگل و کلنل محمدتقی خان پسیان و غائله خراسان در دوران احمدشاه تحقیق کنید. رضا خان میرپنج بود که قزاق خانه رو از دست افسران و فرماندهان روسی درآورد و به دست افسران لایق و جدی مثل خودش سپرد. سر و سامان دادن به شهربانی و پلیس جنوب که قبلن دست انگلیسی ها بود از کارهای دیگه او بود. طبیعیه که همچین شخصیت اثرگذار و ذی نفوذی با صاحبان قدرتی که در جهت او گام برندارند سر ناسازگاری میذاره. روند تدریجی قدرت گیری رضا خان این موضوع رو ثابت میکنه. اگر فرمانده قزاق خانه روسی و ناهماهنگ هست باید برکنار بشه، اگه در کسوت فرمانده قزاق وزیر جنگ همراهی نمیکنه باید او هم برکنار بشه، اگه در کسوت وزیر جنگ، نخست وزیران بیخود و نالایقی سر کار باشند او هم باید برکنار بشه. هیچکدام از نخست وزیران هتا اگه میخواستند هم قدرت و نفوذ و در یک کلام اراده نداشتند که کاپیتولاسیون رو لغو کنند، تعرفه گمرکی وضع کنند، امتیاز بانک شاهنشاهی و ضرب سکه رو لغو کنند و به بانک ملی بسپارند! اینها فقط از عهده رضاخان بر میومد.[/
QUOTE]
به هر حال رضاشاه قبل از کودتا هم خیلی قانونی رفتار نمیکرد و بحث ما قانون مداریه،پس قبل اینکه قدرت کامل رو بدست بیاره از روش های "غیر قانونی"(ولی درست؟!) استفاده میکرد . خب امیدوارم این منبع مناقشه نباشه.
نقل قول:و البته باز هم تاکید میکنم که شرایط اون زمان با 20 سال بعد و الان فرق داره. نگاه شما نگاه قانونی و متودیک هست. اگر قانون اون زمان حاکم بود هر گوشه کشور دست یک قوم و قبلیه اداره نمیشد. شرایط کشور ایجاب میکرد که رضاخان چکمه پوش با تو سری قدرت رو قبضه کنه. خوشحالیم که قدرت به دست مرد وطن پرست و مثبت اندیشی چون رضاشاه افتاد.
ببین من بین دیکتاتورها تفاوت قائل میشم ولی اساسا به چیزی به نام دیکتاتور مصلح باور ندارم،برای هر دیکتاتوری بالاترین قانون خودش هست و آیا تعجب داره که قوانینی رو وضع کنه که باعث قدرتمندتر شدنش میشه؟البته که من این رو رد نمیکنم اون قوانین میتونند جامعه رو منظم کنند، هر قانونی میتونه این کار رو بکنه ولی هزینه این "حاکمیت قانون" چی هست؟!از نظر من همیشه هزینش بیش از حد قابل قبوله.
نقل قول:این رو هتا توده ای ها هم بهش اذعان میکنند. مراجعه کنید به مکتوبات علی دشتی، بهرام چوبیه و حسین مکی.
منبع رسمی وجود نداره پس؟
نقل قول:متوجه منظورتون نشدم. کدوم همه؟
همه؟!هر کسی که با جناب شاه موافق نباشه!تعریف سیستم دیکتاتوری این هست که یا با دیکتاتور موافق هستی یا سرکوب میشی!
شاید رضاشاه واقعا انگیزه های جمهوری خواهانه داشته شاید هم وانمود میکرده ولی به هرحال در دوران حکومتش و "بعد از" حاکمیت قانون این رو عملی نکرد،پس من به خودم حق میدم ادعای قانون دوستی و مهمتر از اون "آزادی دوستی" رو جدی نگیرم.
undead_knight نوشته: بحث داره منحرف میشه،البته دلیلش اینه که من علاقه زیادی به دفاع از مصدق ندارم،چون چیز زیادی در موردش نمیدونم.
خب اینجا موضوع اصلی مصدق هست ولی من مخالف بحث های حاشیه ای مثل موضوع رضاشاه نیستم به شرطی که در حد اشاره باشه.
undead_knight نوشته: به هر حال رضاشاه قبل از کودتا هم خیلی قانونی رفتار نمیکرد و بحث ما قانون مداریه،پس قبل اینکه قدرت کامل رو بدست بیاره از روش های "غیر قانونی"(ولی درست؟!) استفاده میکرد . خب امیدوارم این منبع مناقشه نباشه.
قبل از کدام کودتا؟ کودتای اسفند 1299؟
اتفاقن رضاخان در همه پست ها خیلی خیلی قانونی رفتار کرده. رضاخان از کانال قانونی به پادشاهی رسید. هتا تاسیس دولت موفقت و مجلس موسسان یک مصوبه مجلس شورای ملی بود. در اینکه رضاخان همواره قانون مدار بوده شکی ندارم و سر این موضوع میتونیم بحث کنیم و برای نمونه بهتره برای شروع یک نمونه بیارید (البته به جز مورد کودتای اسفند 1299). ولی در اینکه رضاشاه قانونی رفتار میکرده یا خیر بله جای تردید هست البته موضوع خیلی مهمی نیست. مثلن میخواهیم بگیم رضاشاه در کسوت پادشاه کدام قانون رو پایمال کرده؟ کدام بی قانونی کرده که به ضرر کشور بوده؟ این پرسشیه که خیلی مهمه. یعنی بی قانونی هم اگه کرده
درست بوده.
undead_knight نوشته: منبع رسمی وجود نداره پس؟
تاریخ از نظر شما منبع رسمی نیست؟ مثلن اظهارات علی دشتی که در بتن وقایع بوده یا تاریخ 20 ساله ایران نوشته حسین مکی یار غار مصدق که خودش مخاف تراز اول پادشاهی رضاخان بود آیا منبع موثق نیست؟ در همون کتاب اگه اشتباه نکنم ارجاع داده به اسناد مجلس شورای ملی که تعدادی از مراجع شیعه در اون (فکر میکنم آیت الله اصفهانی) زمان نامه نوشتند به مجلس که طرح ضدملی میهنی جمهوریت باید از نوبت بررسی خارج بشه. همه فعالین سیاسی و آخوندان نظرشون این بود که اساس کشور رو نظام پادشاهی نگه داشته و در صورت فروپاشی پادشاهی، کشور تکه پاره میشه. علی دشتی این احتمال رو ممکن میدونه که ممکنه رضاخان با خودش فکر کرده که بله، اگر جمهوری تاسیس بشه چه تضمینی هست که من رئیس جمهوری بشم؟
undead_knight نوشته: همه؟!هر کسی که با جناب شاه موافق نباشه!تعریف سیستم دیکتاتوری این هست که یا با دیکتاتور موافق هستی یا سرکوب میشی!
من هنوز متوجه نشدم الان دقیقن انتقاد شما به رضاشاه یا رضاخان چیه؟ اصلن به کدوم این دو نفر هست؟
undead_knight نوشته: منبع رسمی وجود نداره پس؟
شما از مخالفت کسانی مثل مدرس با جمهوریت اطلاع ندارید؟ تظاهرات هایی که در تهران به رهبری روحانیون انجام میشد رو خبر ندارید؟
[
QUOTE=kourosh_bikhoda;76777]شما از مخالفت کسانی مثل مدرس با جمهوریت اطلاع ندارید؟ تظاهرات هایی که در تهران به رهبری روحانیون انجام میشد رو خبر ندارید؟[/
QUOTE]
خب روحانیون که همیشه یک نیروی موثر در سیاست ایران بودند ولی اون "تقریبا همه" سیاست مداران منبع درست حسابی میخواد.
نقل قول:کدام بی قانونی کرده که به ضرر کشور بوده؟ این پرسشیه که خیلی مهمه. یعنی بی قانونی هم اگه کرده
درست بوده.
پس روح یا نص قانون پشمک،در نهایت مهم اینه که کاری که انجام داده "درست" بوده یا دقیق تر بگیم "به سود" کشور بوده؟
undead_knight نوشته: خب روحانیون که همیشه یک نیروی موثر در سیاست ایران بودند ولی اون "تقریبا همه" سیاست مداران منبع درست حسابی میخواد.
من فکر میکنم منظورت از منبع درست حسابی یک لینک اینترنتی هست. متاسفانه من چنین لینکی ندارم. در عوض کتاب فاخر تاریخ 20 ساله ایران حسین مکی رو بهت معرفی کردم که فکر میکنم به ارزش این کتاب آگاه نیستی که هی منبع منبع میکنی. ضمن اینکه خود علی دشتی در بطن وقایع بوده اظهار میکنه در کتاب 55 که ما فکر میکردیم مردم دل خوشی از قاجار ندارند و اگه ندای جمهوری بلند بشه همه حمایت میکنند ولی در عمل هتا آزادی خواهان دو آتشه هم مخالفت کردند.
undead_knight نوشته: پس روح یا نص قانون پشمک،در نهایت مهم اینه که کاری که انجام داده "درست" بوده یا دقیق تر بگیم "به سود" کشور بوده؟
ببین من حرفم این نیست که رضاشاه مثلن خیلی قانونمدار بوده یا خیلی فرد دموکراتی بوده. خیر رضاشاه در مقام یک دیکتاتور چیزهایی رو دیکته میکرده از جمله وکلای مجلس. ولی خب نظرم اینه که رضاشاه دیکتاتور مفید و مصلحی بوده.
در عوض حرف مصدقیون اینه که مصدق قانونمدار بوده. مثلن در مورد تصاحب فرماندهی کل قوا که قانون اساسی به پادشاه محول کرده بوده میگن که وظایف شاه در قانون اساسی جنبه تشریفاتی داشته و با توجه به
روح قانون باید امور اجرایی به عهده منتخبین واقعی گذاشته بشه. مصدقی ها بی قانونی رو از سوی مصدق قبول نمیکنند.
من کمکم دارم شک میکنم اصلا چیزی بنام دموکرات مصلح وجود داشته باشه.
ستارههایِ آسمان دموکراسی گویا همین امثال چرچیل و مصدق هستند !!
تا وقتی مصدق از حضرت آیت الله کاشانی حرفشنوی داشت مردم از او حمایت کردند بعد که فهمیدند مصدق می خواهد ایران را مثل اروپا متجدد و لیبرال کنند هوشیار شدند و گفتند ما مسلمانیم و پیرو قرآنیم و می خواهیم حکومتمان اسلامی باشد و مثل مدینة النبی حکومت شود پس از مصدق حمایت نکردند تا حدود ۳۰ سال بعد امام خمینی حکومت برحق ولایت فقیه برپاکرد و حلاوت اسلام ناب محمدی کام ملت را شیرین کرد و در جهان به عزت و سربلندی رسیدیم. من خودم در لبنان و سوریه پاسپورت ایرانی ام را نشان میدادم کلیپذیرایی میشدم که حکایت از ارزش پاسپورت ایرانی است. انشا الله با ظهور آقا امام زمان حلاوت حکومت اسلامی کام جهانیان را شیرین می کند.