Dariush نوشته: تمسک به اسماعیلِ خوئی که چرند است. شرایطِ سیاسی و اجتماعیِ ایران و کرهی شمالی از زمین تا آسمان فرق میکند و تبدیل شدنِ ایران به کرهی شمالی پس از حزب توده پیشبینیاست شبیه به تبدیل شدنِ ایران به افغانستانِ طالبانی پس از جمهوری اسلامی. به نظر من که شانسِ دموکراتتر شدنِ ایران پس از حزب توده بیشتر بود چرا که هر چه بود کمونیستهای ایرانیِ آنزمان از این جانورهای اسلامی بس پیشروتر بودند و اهلِ فرهنگ و هنر و ادب بودند.
خود کهنه کار حزب توده میگوید ایران مثل پل پوت میشد شما میگویی نه غیر این هست؟ خامنهای هم ستار مینواخت و شعر میخوند! اینها دلیلی بر دمکرات بودن که نمیشود!
Theodor Herzl نوشته: خود کهنه کار حزب توده میگوید ایران مثل پل پوت میشد شما میگویی نه غیر این هست؟ خامنهای هم ستار مینواخت و شعر میخوند! اینها دلیلی بر دمکرات بودن که نمیشود!
وقتی به شما یادآوری میکنند که این توسل به مرجعیت هست چرا روش اصرار میکنی؟!شاید چون سفسطه هست استدلال خوبیه؟!:))
Dariush نوشته: عجب! بعد دوستان ما را متهم به کینهورزی نسبت به شاه میکنند. بانی کودتا هم مصدق بود؟
نه پدر من بود که با رفتارهای غیر قانونیش و سوق دادن مملکت به سمت ناکجا آباد باعثش شد!
undead_knight نوشته: اصولا گویا از نظر دوستان "کننده" کم تقصیرترین شخص هست این وسط:))
شما اول از همه برو ببین کی داشته غیر قانونی عمل میکرده بعد!
من قبلن هم گفتم اگر مصدق از اول میگفت گور پدر قانون و من شورشی هستم و میخوام شاه و نظام پادشاهی رو بر اندازی کنم خیلی هم کارش درست بود.
وقتی با قبول قوانین مملکت سمتی رو قبول کرده باید هم تحت اون قوانین بمونه وگرنه کار غیر قانونی کرده.
تازه اینها بماند که دوستان کم کم دارند از دوران مصدق سوئیس تحویل میدند :))
2x2=4
Dariush نوشته: در این مورد قبلا به اندازهی کافی بحث شده میلاد..
و همونجا هم همین طوری این ادعا رو بدون اینکه بخواید ثابتش کنید گفتید و رفتید!
Theodor Herzl نوشته: قانون امنیت اجتماعی مشتمل بر 9 ماده بود كه چند ماده آن مانند مواد یك، دو و پنج خلاف اصول تمام قوانین دموكراتیك دنیاست. در این قانون حتی تجدیدنظر هم برای محكومین قائل نشده است. طبق مواد یك و دو این قانون هر نوع اعتصاب و... در كارخانهها، كارگاهها و ادارات دولتی ممنوع شده بود و مرتكبین آن مجازات و زندانی میشدند. ماده پنج نیز «گزارش مسئولان، مؤسسات، ادارات دولتی، مراجع قضایی و همچنین مأموران انتظامی» را معتبر دانسته بود، مگر اینكه خلافش ثابت شود. مواد قانون امنیت اجتماعی كه در آن حتی تجدیدنظر هم برای محكومین قائل نشده، بهقدری شدید بود كه دكتر مظفر بقایی آن را بدتر از یاسای چنگیز دانست: «یاسای چنگیز را بیاورید روی سرمان بگذارید و این قانون را اجرا نكنید». بقایی در بخش دیگری از سخنانش در مخالفت با قانون مذكور گفته است: «بهجای اینكه این قانون، كوچكترین فایدهای برای ملت ایران و ملیون ایران داشته باشد، یك حربه برندهای به دست دشمنان این ملت بهوسیله این قانون داده شده است...».
این متنی که از جوانآنلاین کپی کردهاید تعمدا فاقد توضیحاتِ ضروری است: این قانونی بود که قرار بود تنها سه ماه اجرا شود برای جلوگیری از اعتصابها و فلج شدنِ دولت. بعد آن مادهی پنجم در کجای جهانِ دموکرات به شکلی دیگر است؟ یعنی در کشورهای دموکرات الان گزارشهای پلیس فاقد اعتبار است؟
sonixax نوشته: شما اول از همه برو ببین کی داشته غیر قانونی عمل میکرده بعد!
من قبلن هم گفتم اگر مصدق از اول میگفت گور پدر قانون و من شورشی هستم و میخوام شاه و نظام پادشاهی رو بر اندازی کنم خیلی هم کارش درست بود.
وقتی با قبول قوانین مملکت سمتی رو قبول کرده باید هم تحت اون قوانین بمونه وگرنه کار غیر قانونی کرده.
تازه اینها بماند که دوستان کم کم دارند از دوران مصدق سوئیس تحویل میدند :))
2x2=4
قانون"به تنهایی" که معیار درستی نیست،اصولا "مرجع" قانون گذار اهمیت داره و وقتی قانون گذاران مردم نباشند دیگه قانون چه اهمیتی داره؟!قانونی که یه اقلیت تائیدش بکنند به درد همون اقلیت میخوره!
اینی که محمدرضا برای بازگشت مجبور شد کودتا بکنه و مصدق وابسته به حمایت مردمی بود خیلی چیزها رو نشون میده(اصولا هم اختلاف بین پایگاه های مردمیش،چه توده ای ها، چه مذهبی ها و چه سایر گروه ها) باعث موفقیت کودتا بود.
جالب هم این هست که دوره کوتاه حکومت مصدق رو با دوره چندین ساله شاهنشاهی رضاشاه و محمدرضا مقایسه میکنید، مصدق "قطعا" اشتباهاتی داشته ولی قانون شکنی از کم اهمیت تریناش بوده،در اینجا اینکه قانون شکنی کرده نشون دهنده اشتباه بودن کارش نیست،باید به چیزهای دیگه ای متوسل بشید.
sonixax نوشته: و همونجا هم همین طوری این ادعا رو بدون اینکه بخواید ثابتش کنید گفتید و رفتید!
کنتور که ندارد ولی خب خواننده اگر دنبال کرده باشد یادش هست که آخر ما نفهمیدیم چطور رضاشاه بر اساسِ همان قانون مشروطه و مجلس ملی ابتدا فرمانده کل قوا میشوند و بعد تاجگذاری میکنند همزمان که پیش از رضاشاه مشروطه کلا مرده بود؟
sonixax نوشته: نه پدر من بود که با رفتارهای غیر قانونیش و سوق دادن مملکت به سمت ناکجا آباد باعثش شد!
بیربط است؛ کارِ مصدق در موردِ برگزاریِ رفراندوم را که قبلا به روشنی نشان دادیم نادرست نبوده چرا که تقلب گسترده در انتخابات ِ مجلس اظهر من الشمس بود. درخواست برای در دست گرفتن وزارت جنگ هم که باز غیرقانونی نبود. بعد هم در نهایت دیدیم چه کسی کشور را بر باد داد. ارتشِ شاه را هم دیدیم که چطور تمام قد رفت زیر خایههای خمینی!
sonixax نوشته: شما اول از همه برو ببین کی داشته غیر قانونی عمل میکرده بعد! من قبلن هم گفتم اگر مصدق از اول میگفت گور پدر قانون و من شورشی هستم و میخوام شاه و نظام پادشاهی رو بر اندازی کنم خیلی هم کارش درست بود. وقتی با قبول قوانین مملکت سمتی رو قبول کرده باید هم تحت اون قوانین بمونه وگرنه کار غیر قانونی کرده. تازه اینها بماند که دوستان کم کم دارند از دوران مصدق سوئیس تحویل میدند :)) 2x2=4
این غیرقانونی غیرقانونی که همین طور تکرار میکنید را یکبار به ما نشان دهید که ببینیم چیست؟ بعد یک پرسش: شما که میگویید مشروطه و این چیزها کلا قبل از رضاشاه مرده بود و از بین رفته بود، پس قانون دیگر چیست؟
undead_knight نوشته: قانون"به تنهایی" که معیار درستی نیست،اصولا "مرجع" قانون گذار اهمیت داره و وقتی قانون گذاران مردم نباشند دیگه قانون چه اهمیتی داره؟!قانونی که یه اقلیت تائیدش بکنند به درد همون اقلیت میخوره!
اینی که محمدرضا برای بازگشت مجبور شد کودتا بکنه و مصدق وابسته به حمایت مردمی بود خیلی چیزها رو نشون میده(اصولا هم اختلاف بین پایگاه های مردمیش،چه توده ای ها، چه مذهبی ها و چه سایر گروه ها) باعث موفقیت کودتا بود.
فرق نمیکنه قانون رو کی گذاشته باشه وقتی قبولش کردی باید تحتش باقی بمونی! این 1 .
2 اینکه شاه فرمان خلع قدرت مصدق رو میده (کاملن قانونی و در محدوده قدرت شاه) ولی مصدق با گردن کلفتی و توسل به نیروهای نظامی تحت فرمانش سر باز میزنه!
پس تا اینجا این مصدقه که کودتا کرده نه شاه - بعد از اون در 28 مرداد آقای قانون شکن رو میگیرند و باقی داستان که میدونید.
undead_knight نوشته: جالب هم این هست که دوره کوتاه حکومت مصدق رو با دوره چندین ساله شاهنشاهی رضاشاه و محمدرضا مقایسه میکنید، مصدق "قطعا" اشتباهاتی داشته ولی قانون شکنی از کم اهمیت تریناش بوده،در اینجا اینکه قانون شکنی کرده نشون دهنده اشتباه بودن کارش نیست،باید به چیزهای دیگه ای متوسل بشید.
اتفاقن یکی از بزرگترین گندهاشه. تحت یک قانونی یک سری مسئولیتها رو قبول کردی پس باید تحت همون قانون بمونی و وقتی حاکمیت در صورت قانون شکنی خلق قدرتت میکنه و به دادگاه میکشنوتت دیگه باید خیلی پررو باشی که حرف از کودتا بزنی.
Dariush نوشته: کنتور که ندارد ولی خب خواننده اگر دنبال کرده باشد یادش هست که آخر ما نفهمیدیم چطور رضاشاه بر اساسِ همان قانون مشروطه و مجلس ملی ابتدا فرمانده کل قوا میشوند و بعد تاجگذاری میکنند همزمان که پیش از رضاشاه مشروطه کلا مرده بود؟
شما اول نشان بده که مشروطه ای بوده بعد به اینجاهاش هم میرسیم.
چه طور در شرایطی که مجلسی وجود نداره و نیروهای روس و انگلیس هر کاری دلشون میخواد میکنند شما حرف از مشروطه میزنید ؟ بار اثبات ادعا به دوش مدعیست داریوش جان و لازم به ذکر نیست که شما اینجا مدعی هستید نه من.
پس مهر ورزیده نشان دهید که قبل از رضاشاه مشروطه ای بوده و گند و کثافت مجلس دوم و سوم و چهارم را ابتدا ماست مالی بفرمایید بعد میرسیم به اینکه رضاشاه دقیقن کدوم مشروطه رو از بین برد!:e405:
Dariush نوشته: بیربط است؛ کارِ مصدق در موردِ برگزاریِ رفراندوم را که قبلا به روشنی نشان دادیم نادرست نبوده چرا که تقلب گسترده در انتخابات ِ مجلس اظهر من الشمس بود. درخواست برای در دست گرفتن وزارت جنگ هم که باز غیرقانونی نبود. بعد هم در نهایت دیدیم چه کسی کشور را بر باد داد. ارتشِ شاه را هم دیدیم که چطور تمام قد رفت زیر خایههای خمینی!
تقلب ؟ :))) جوک میگویید ؟ مصدق چون دید داره اکثرت رو از دست میده ننه من غریبم بازی در آورد. شرح کاملش رو میتونید در کتاب ایران بین دو انقلاب یراوند آبراهامیان بخونید.
پس با استناد به این استدلال شما اگر گناه به باد دان مملکت بر گردن شاه باشد پس گناه به گند کشیده شدن کشور و کوتای 28 مرداد و تمام بلایای بعدش بر گردن مصدق است دیگر :))
Dariush نوشته: این غیرقانونی غیرقانونی که همین طور تکرار میکنید را یکبار به ما نشان دهید که ببینیم چیست؟ بعد یک پرسش: شما که میگویید مشروطه و این چیزها کلا قبل از رضاشاه مرده بود و از بین رفته بود، پس قانون دیگر چیست؟
این را پیشتر هم گفته بودم ولی از آنجایی که یک وقتهایی که به صرف نیست حافظه شما نشتی پیدا میکند دوباره میگویم :
انجمن پژوهشی ایرانشهر دکتر مظفر بقایی: رفراندوم مصدق غیر قانونی بود
عزل مصدق از نگاه عباس میلانی:قانونی یا غیرقانونی | DIROOZ2EMROOZ ایران در گذار تاریخ
نقل قول:۱۷ امرداد ۱۳۳۲
ابوالحسن حائریزاده نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشت و در آن از سازمان ملل درخواست کمک برای نجات ایران کرد.
“.. محمد مصدق که به موجب رأی مجلس شورای ملی ایران به نخستوزیری انتخاب شده بود در تاریخ ۱۷ خردادماه ۱۳۳۲ طبق اختیاری که در قانون اساسی ایران به مجلس داده شده به اتهام ایراد شکنجه و آزار بدنی زندانیان و پایمال ساختن اعلامیهٔ حقوق بشر مورد استیضاح قرار گرفته و برای جوابگویی به مجلس خوانده شد ولی نامبرده چون احساس نمود که در مجلس شورای ملی فاقد اکثریّت است، برخلاف قانون اساسی ایران از حضور در مجلس استنکاف و اعلام داشت که پارلمان را منحل خواهد نمود و برای اجرای مقصود خود و جلوگیری از قیام ملت، مخالفان سیاسی خود را دستگیر و زندانی نمود و مطبوعات آزاد را توقیف و مدیران آنها را تبعید ساخت
و، در حالی که هیچگونه آزادی عقیده و عمل برای هیچکس وجود نداشت، در سایهٔ قدرت حکومت پلیسی و نظامی، با کمک حزب کمونیست (توده) و تمام وسائل دولتی، به مفتضحترین صورتی اقدام به رفراندم عجیبی نموده و کیسههای رأی را مانند کشورهای دیکتاتوری دیگر به نفع خود پرساخت و اکنون قصد دارد به اتکای این عمل خلاف قانون اساسی ایران یک رژیم خشن دیکتاتوری کمونیستی را بر ملت وطنپرست ایران مسلط سازد…”
نقل قول:دکتر عباس میلانی: این را به صورت قاطع مى توانم بگویم- كه من نامه اى پیدا كرده ام از خود مصدق خطاب به شاه. در واقع نه به صورت مستقیم خطاب به شاه بلكه خطاب به هژیر- رئیس دربار- نوشته است. اما مخاطبش شاه بوده است. وقتى كه اینها در دربار تحصن مى كنند، بعد از آن تحصن، مصدق نامه اى به شاه مى نویسد و مى گوید كه الان مملكت در دوران فترت است و مجلس فعال نیست، شما این حق را دارید كه نخست وزیر را منصوب كنید. چرا نخست وزیر خدمت كار منصوب نمى كنید؟یعنى خود مصدق به تصریح آن نامه، این حق را مى پذیرد./// مى پذیرد كه شاه حق عزل و نصب را در دوران فترت دارد، در دورانى كه مجلس وجود ندارد.
[ATTACH=CONFIG]3874[/ATTACH]
این هم استدلال آقای زیباکلام :
آیا دولت دكتر مصدق در فاصله 25 تا 28 مرداد، قانونی بود یا غیر قانونی؟
پس نه تنها عزل مصدق از طرف شاه کاملن قانونی بوده بلکه اعمال مصدق در برپایی رفراندوم و برپایی حکومت نظامی و ... غیر قانونی بوده.
سوای اینها مگر شما مدعی نیستید که مشروطه به دست رضاشاه از بین رفته بوده ؟ پس این همه زور زدن برای اینکه رفتار مصدق رو قانونی نشون بدید برای چیه ؟
اگر مشروطه بوده که کلن ادعای شما مبنی بر از بین رفتش توسط رضاشاه کشک است!
اگر نبوده (که من هم میگم نبوده) به این معنی نیست که کلن مملکت بی قانون بوده که! تازه اون هم قوانینی که خود مصدق قبولشون داشته .