sonixax نوشته: ما میبینیم هر جایی که کمونیسم پا گذاشته فقر ، دیکتاتوری ، جنایت ، کشتار ، بدبختی ، فلاکت ، نقض فاحش حقوق بشر و ... را به همراه داشته و
بیجاست، چون به جا کمونیسم پا نهاده آمریکا و نوکران امپریالیسم به سراغش
رفته اند، از ویتنام گرفته تا کره و هتّا ایران که در زمان مصدق، به بهانه ی
ترس از کمونیسم ولی برای بالا کشیدن نفت، سازمان دوست داشتنی شما، CIA
کودتا کرد. شما یکجا را به ما نسان بدهید که آمریکا به گزینش مردم ارج نهاده
و انگشت خود را بیرون کشیده باشد. با اینهمه ، پیشرفت کشور کمونیستی که از
هیچ آغازیده بودند، با همه ی نداری شان، و با همه ی کارشکنی ها و بمب های
ناپالم امپریالیستی، چشمگیر بوده!
sonixax نوشته: اگر یورش آمریکا و دفاع از جنوبی ها نبود امروزه تمام آن سرزمین به بلایی که شمالی ها گرفتارش هستند گرفتار شده بودند! و ما میبینیم هر جایی که کمونیسم پا گذاشته فقر ، دیکتاتوری ، جنایت ، کشتار ، بدبختی ، فلاکت ، نقض فاحش حقوق بشر و ... را به همراه داشته و نه شما و نه هیچ رفیق کمونیست دیگری نمیتوانید کشوری را نشان دهید که به آنچه بالاتر نوشتم ختم نشده باشد و کمونیستی هم باشد!!!
کشتار و بدبختی از انگشت کردن آمریکا و مزدورانش بوده. ملتی و رژیمی که از بیرون
بیمداد و آزار نشود، دچار ترس و ناچار از کنترل و سخت گیری بیش از اندازه نمیشود.
نمونه ی کوبا را هم برای شما گفتیم، یا نمونه ویتنام که در سنجش با همان تایلند که
روسپی خانه ی امپریالیسم است، مردمی خوشبخت تر و سامانه ای دادگرانه تر دارد.
•
پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: ببینید از نظر من باید سیستم کاپیتالیستی نابود بشه! و سرمایه عمومی بشه ، یعنی این چیزی که شما میگویید رو من در اصل اخلاقی نمیدونم ، حالا شما میپرسید که به فرض در یک سیستم کاپیتالیستی چه چیزی اینجا از نظر من انسانی میشه؟ از نظر من مقدار سرمایه در تقسیم سود بی تاثیر هست ، سود از مقدار کار مشخص میشه یعنی شما ۷۰ درصد سرمایه بذاری طرف مقابل ۳۰ درصد ولی شما کار نکنی و اون شخص کار کنه ، شما هیچ حقی در سود نداری ! این از principle من که من ترجیح میدهام سیستم اینگونه باشد! ولی حالا مثلا در آمریکا یا کانادا که همچین چیزی امکان ندارد چگونه سیستم را انسانی تر کنیم؟ مثلا ۲ نفر باشند یکی ۶۰ و دیگری ۴۰ از سرمایه گذاشته ، باید یک فرمولی ترسیم شود که برای هر ساعت کار که در تولید سود رفته چقدر از سرمایه اولیه تولید شده ، آن شخصی که کار میکند باید سرمایه آن شخصی که کار نمیکند را بزند ، چون در ذهن من نمیگنجد که کسی که کار نمیکند چگونه میتواند در سود نقش برد؟ لطفا شما توضیح بدهید!
من هی میخوام پله پله برم جلو ولی نمیدونم شما چرا به جای اینکار هی کار خودتونو میکنید. پس بذارید من حرف آخرمو بزنم.
شما اگر کار برابر بیارید ولی سرمایه نابرابر، به نظرتون انسانی هست که سود به طور مساوی تقسیم بشه. ولی اگر کار نابرابر بیارید و سرمایه برابر/نابرابر این تقسیم سود مساوی براتون غیرانسانی میشه. اینو یه کم برامون تشریح کنید که چطور ممکنه؟
البته اگر اشاره کنید به اینکه ارزش اضافه از کار ایجاد میشه، خب همونطور که توضیح دادم ارزش نهایی کالا چیزی جز ارزش افزوده هم هست دیگه! یعنی روی یک کالای نیمه تمام یه کاری انجام میشه و باعث میشه حالا گرونتر بفروشنش. این ارزش افزوده همواره بخشی از ارزش نهایی کالاست. و این یعنی بخشی از سود عایدی هست. پس بقیش چیه؟ سرمایه اولیه. خود اون کالای نیمه ساخته هم نیاز به خرید داره. یعنی سرمایه میخواد. اگر سرمایه بیشتر باشه، خری بیشتره و در نتیجه کار بیشتره و در نتیجه سود بیشتره. خب حالا اینجا اگه یه کم انصاف داشته باشید متوجه میشید که جز کار، سرمایه هم در تعیین سود نقش داره.
پس حالا شاید بتونید بهتر توضیح بدید و پرسشمو پاسخ بدید.
Theodor Herzl نوشته: خیر! federal reserve آمریکا وام با سود نزدیک به صفر میده به بانکها و شرکت ها!
ای بابا. گفتم که ورشکستگی یک بانک، کل سیاست های پولی یک کشور رو تحت تاثیر قرار میده. اصلن بانک ها مهمترین رکن بازار پولی هستند. بازار پولی ها، نه بازار سرمایه (money market). ورشکستگی یک بانک میتونه حتا به ورشکستگی اقتصاد منجر بشه. ممکنه چندین شرکت بیمه ورشکست بشن، پول های مشتریان از بین بره. اصلن دولت ها بیشتر "سیاست های پولی" خودشونو از طریق همین بانک ها اعمال میکنند. چرا؟ چون بازار پول هدفش پول و دارایی های جانشینی با سررسید کمتر از یک سال هست. این یعنی مقدار زیادی از نقدینگی رایج در کشور. اصلن اگر بانک ها نباشند بخش بزرگی از نقدینگی سرگردان میتونه اقتصادو فلج کنه. مثلن هر روز به یه سمتی متمایل بشه، یه روز ارز، یه روز طلا، یه روز ماشین یه روز ملک. از طرفی هم همین بانک ها عامل درآمدزایی برای دولت هستند. بانک ها یکی از بزرگترین سرمایه گذارن در اقتصاد هستند. یک بانکی که میاد برای یک بخش کشور جاده سازی میکنه یا سد سازی میکنه از طرفی هم از دولت انتظار کمک داره. خب مشخصه که ورشکستگی بانکی برای یک دولت خیلی دارای اهمیته و سعی میکنه جلوش رو بگیره.
Mehrbod نوشته: چیستان مزدائیک[١] درآوردهاید؟ ((:
دو دو تا چارتای اینکه یکی ٦٠% سرمایه و ٤٠% کار, دیگری ٦٠% کار و ٤٠% سرمایه گذاشته, چه پیوندی به دادگری[٢] فرایند دارند؟
اگر این دو تن خود در سامانهیِ[٣] کمونیستی نباشند باز میشود همان بهرهکشی از جای دیگر. تنها زمانی بهرهکشی رخنمیدهد که سود و زیان همگان هر دو
یک کاسه شده باشند, که در چنین جایی سرمایه (= پولِ در گردش برای کار) نمیتواند چند درسد دست این و چند درسد دست آن باشد, بجای آن هر
کس بفراخور و اندازهیِ کاری که در جایِ سرمایهگذاشته (براه دولت و بمیانجی بگوییم رایزنگاهها[٤]) میانجامد بهرهیِ آنرا نیز میبرد,
ولی آنهم نه آنجوریکه یکی ١ میلیارد دلار درآمد سالانه داشته باشد, یکی ٢٠ هزار دلار!!
اوه اوه. ببخشید قربان. چیستان البته ممکنه برای سوسیالیست ها باشه بله
این حرفها چیه میزنید. سود و زیان همگان یک کاشه باشد چیه؟ ماهیت کارهای مختلف با هم فرق میکنه. حتا کارهای مشابه هم وابسته به تصمیمات سرمایه گذار هست برای سود و زیان دیدن. به چه حقی و با چه استدلال اخلاقی میشه سود ها و زیان های بنگاه های گوناگون اقتصادی رو یک کاسه کرد و تازه به قول مزدک هومنی هم بود؟
kourosh_bikhoda نوشته: سود و زیان همگان یک کاشه باشد چیه؟ ماهیت کارهای مختلف با هم فرق میکنه. حتا کارهای مشابه هم وابسته به تصمیمات سرمایه گذار هست برای سود و زیان دیدن. به چه حقی و با چه استدلال اخلاقی میشه سود ها و زیان های بنگاه های گوناگون اقتصادی رو یک کاسه کرد و تازه به قول مزدک هومنی هم بود؟
:e057:
یک کشور و یک ملت یک کاسه بیشتر نیست و سرنوشت ملت در دست
همین سرمایه دارانی هست که توی سر و کله هم میزنند و برای یک مشت
دلار بیشتر، از هر گونه هومنی چشم پوشیده و ادمهارا مانند الاغ به گاری
میبندند که هیچ، به همدیگر هم بخشایشی روا نمیدارند. تازگیها هم که
زیان هایشان را با گروگان گرفتن ملت، از کیسه ی همگانی راست و
ریست میکنند( مانند بیمه ها و بانکهای ورشکسته ی امریکا و اروپا 2009 ) .
پس باید سرانجام، همه انیها را ریخت بیرون و سرمایه و کارخانه هایشان
را براستی یک کاسه کرد و به این تئاتر مفت خوری پایان بخشید تا
سرنوشت ملت و کشور باردیگر در دست بیشینگان باشد و نه کمینگان
گرگ منش و ناهومنی. مهاد فرامنشی هم همین است که بهزیستی
۹۹% بالاتر و ارزشمند تر از بهزیستی انگلی ١% مفت خوران است!
مگر اینکه شما دلبستگی ویژه ای به پاریس هیلتون داشته باشید!
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda نوشته: ای بابا. گفتم که ورشکستگی یک بانک، کل سیاست های پولی یک کشور رو تحت تاثیر قرار میده. اصلن بانک ها مهمترین رکن بازار پولی هستند. بازار پولی ها، نه بازار سرمایه (money market). ورشکستگی یک بانک میتونه حتا به ورشکستگی اقتصاد منجر بشه. ممکنه چندین شرکت بیمه ورشکست بشن، پول های مشتریان از بین بره. اصلن دولت ها بیشتر "سیاست های پولی" خودشونو از طریق همین بانک ها اعمال میکنند. چرا؟ چون بازار پول هدفش پول و دارایی های جانشینی با سررسید کمتر از یک سال هست. این یعنی مقدار زیادی از نقدینگی رایج در کشور. اصلن اگر بانک ها نباشند بخش بزرگی از نقدینگی سرگردان میتونه اقتصادو فلج کنه. مثلن هر روز به یه سمتی متمایل بشه، یه روز ارز، یه روز طلا، یه روز ماشین یه روز ملک. از طرفی هم همین بانک ها عامل درآمدزایی برای دولت هستند. بانک ها یکی از بزرگترین سرمایه گذارن در اقتصاد هستند. یک بانکی که میاد برای یک بخش کشور جاده سازی میکنه یا سد سازی میکنه از طرفی هم از دولت انتظار کمک داره. خب مشخصه که ورشکستگی بانکی برای یک دولت خیلی دارای اهمیته و سعی میکنه جلوش رو بگیره.
پس دست پنهان بازار که adam smith از آن صحبت میکند و میگوید که دخالت دولت به سرمایه ضربه میزند فقط برای رفتن در ماتحت مردم است؟ حداقل این هست که در آمریکا کسانی که از نظر ایدئولوژیک واقعا کاپیتالیست هستند یعنی libertarianها مخالف کمک دولت به بانکها بودند ، این credit را میشود حداقل به آنها داد ، ولی یک عده دیگر مثل نئو کانها که فقط سگ زنجیری سرمایه دار هستند از این سوسیالیسم برای سرمایه دار و کاپیتالیسم برای مردم حمایت میکنند!
Invisible hand - WiKi
مزدك بامداد نوشته: این هم بیجاست،
چرا که با پای گرفتن آمریکا در کره ی جنوبی، سرمایه های
امپریالستی هم بدانجا سرازیر شدند. یا اینکه شما ساده اندیش[١]
هستید و گمان میکنید که سامسونگ با کار خود مردم کره ی
جنوبی که پس از جنگ و پس از رهایی از یوغ[٢] و تاراج ژاپن،
چمن میخوردند درست شده ؟
البته سامسونگ قبل از جنگ دوم جهانی و ورود آمریکا و سرمایه هاش به اون کشور بوده :e405:
Samsung - WiKi
سوای اینها باز هم همینکه سرمایه های سرمایه داران به آنجا سرازیر شده و از آنجا به راستی یک ابر کشور ساخته نشان از برتری سرمایه داری نسبت به کمونیسم دارد.
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، چون به جا کمونیسم پا نهاده آمریکا و نوکران امپریالیسم به سراغش
رفته اند، از ویتنام گرفته تا کره و هتّا ایران که در زمان مصدق، به بهانه ی
ترس از کمونیسم ولی برای بالا کشیدن نفت، سازمان دوست داشتنی شما، CIA
کودتا کرد. شما یکجا را به ما نسان بدهید که آمریکا به گزینش مردم ارج نهاده
و انگشت خود را بیرون کشیده باشد. با اینهمه ، پیشرفت کشور کمونیستی که از
هیچ آغازیده[١] بودند، با همه ی نداری شان، و با همه ی کارشکنی ها و بمب های
ناپالم امپریالیستی، چشمگیر بوده!
شما هم یک جا را به ما نشان بدهید که شوروی توانسته باشد انگشت کند و انگشت نکرده باشد!!!
همان طور که پیشتر هم گفتم من جلوگیری آمریکا و جهان سرمایه داری رو از ایجاد کشورهای کمونیستی که به روشنی شعار کشتار مخالف را میدهند و میخواهند چوب در آستین سرمایه دار فرو کنند را اخلاقی و درست میدانم.
در مورد داستان مصدق و کودتا و اینها هم همان بهتر که کودتا شد و شاه برگشت و انقلاب شد و آخوندها آمدند ولی مملکت قلفتی دست کمونیستها نیوفتاد.
مزدك بامداد نوشته: کشتار و بدبختی از انگشت کردن آمریکا و مزدورانش بوده. ملتی و رژیمی که از بیرون
بیمداد[٢] و آزار نشود، دچار ترس و ناچار از کنترل و سخت گیری بیش از اندازه نمیشود.
نمونه ی کوبا را هم برای شما گفتیم، یا نمونه ویتنام که در سنجش[٣] با همان تایلند که
روسپی خانه ی امپریالیسم است، مردمی خوشبخت تر و سامانه[٤] ای دادگرانه[٥] تر دارد.
این کشتار نه از طرف ملت (انقدر از ملت مایه نگذارید) بلکه از طرف حکومتهای دیکتاتوری کمونیستی بوده و هستند که نه بر سر بیگانه!!!! بلکه بر سر همان ملتی که ازشان مایه میگذارید خراب شده!!!!
خوشبختی مردم کوبا و ویتنام را هم میشود از میزان آبادی و ثروت کشور و البته آزادی بیانی که درش جاریست دید :e405: ایران هم آزاد ترین کشور دنیاست و مردمش خوشبخت ترین مردم دنیا (پرزیدنت احمدی نژاد)
sonixax نوشته: شما هم یک جا را به ما نشان بدهید که شوروی توانسته باشد انگشت کند و انگشت نکرده باشد!!!
همان طور که پیشتر هم گفتم من جلوگیری آمریکا و جهان سرمایه داری رو از ایجاد کشورهای کمونیستی که به روشنی شعار کشتار مخالف را میدهند و میخواهند چوب در آستین سرمایه دار فرو کنند را اخلاقی و درست میدانم.
در مورد داستان مصدق و کودتا و اینها هم همان بهتر که کودتا شد و شاه برگشت و انقلاب شد و آخوندها آمدند ولی مملکت قلفتی دست کمونیستها نیوفتاد.
بیجاست!
شوروی آماج انگشت کردن و چاپیدن مردم کشور های دیگر نداشته چرا که بر پاد جهان بینی اش بوده است.
همواره هم در جایگاه
واکنشی بوده: آمریکا به کره یورش برد، شوروی ( و سپس چین) یاریشان کرد. آمریکا
به کوبا یورش برد، شوروی یاری کرد. آمریکا به ویتنام که تازه از یوغ چپاولگران فرانسوی رها شده بود،
یورش برد، شوروی یاری شان کرد. شوروی به مردم آنگولا و موزامبیک و افغانستان و مغولستان و چین
و لائوس و .. یاری کرد که زندگانی بهتری داشته باشند. هتّا به ایران هم که دوستان امپریالیست شما ، ساختاوری
آهنگدازی (ذوب آهن ) را نمیدادند، این کارخانه هارا به ارزانترین بها فروخت که مردم ایران بی نیاز تر شوند.
همین که شما، آخوند واپسگرای هومن ستیز را به کمونیست ها,[ که دستکم در همان باور شما، به مستراح رفتن
شما کاری نداشتند]، برتر میگزینید، نشانگر دید نا دانشیک و فربود ستیز شماست که بهره کشی را در هر چهره ی
آن ( از لیبرالیسم امریکایی یا توتالیتاریسم آخوندی) از دادگری همبودین بهتر میدانید.
اینهم که ملت ها میخواهند از یوغ بهره کشی دربیایند، خودبخود همان چوب کردن در آستین امپریالیسم
به شمار میرود که در دید شما و کاپیتالیستها یک گناه است و مردم جهان باید یوغ های خود را کشیده و
دم بر نیاورند که نکند پاریس هیلتون مبادا چوب توی استینش فرو برود!!
•
پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: یک کشور و یک ملت یک کاسه بیشتر نیست و سرنوشت ملت در دست
همین سرمایه دارانی هست که توی سر و کله هم میزنند و برای یک مشت
دلار بیشتر، از هر گونه هومنی[١] چشم پوشیده و ادمهارا مانند الاغ به گاری
میبندند که هیچ، به همدیگر هم بخشایشی[٢] روا نمیدارند. تازگیها هم که
زیان هایشان را با گروگان گرفتن ملت، از کیسه ی همگانی راست و
ریست میکنند( مانند بیمه ها و بانکهای ورشکسته ی امریکا و اروپا 2009 ) .
پس باید سرانجام، همه انیها را ریخت بیرون و سرمایه و کارخانه هایشان
را براستی یک کاسه کرد و به این تئاتر مفت خوری پایان بخشید تا
سرنوشت ملت و کشور باردیگر در دست بیشینگان[٣] باشد و نه کمینگان[٤]
گرگ منش[٥] و ناهومنی[١]. مهاد[٦] فرامنشی[٧] هم همین است که بهزیستی[٨]
۹۹% بالاتر و ارزشمند تر از بهزیستی انگلی ١% مفت خوران[٩] است!
مگر اینکه شما دلبستگی ویژه ای به پاریس هیلتون داشته باشید!
حالا شما دلتون برای جناب پاریس نمیلرزه شاید دلایل فیزیولوژیکی داشته باشه
در این یه مورد زیاد ما رو با خودتون مقایسه نکنید انصافن.
بقیه حرفهاتونم در زمینه اجتماع و فرد، برمیگرده به فایده گرایی که البته چیز زیاد مناسبی نیست و بیشتر چرند هست