kourosh_bikhoda نوشته: خب در همین مثال خودتون اینو برای من توضیح بدید. مثال مربوط به سیب فروشی. یک مثال ذهنیه دیگه. اینو طبق پرینسیپل خودتون توضیح بدید.
۵ نفر نفری ۲۰ دلار پول دارند ، تصمیم میگیرند این ۱۰۰ دلار را در خرید و فروش سیب سرمایه گذاری کنند ، ۸۰ دلار از ۱۰۰ دلار را سیب میخرند و ۲۰ دلار را خرج حمل و نقل و فروش آن ۸۰ دلار سیب میکنند ، در پایان به علاوه ۱۰۰ دلار اولیه ۱۰۰ دلار نیز سود اضافه تولید شده است که هر نفر ۲۰ دلار سهم میبرد به علاوه سرمایه اولیه که گذاشته:e420:
Theodor Herzl نوشته: ۵ نفر نفری ۲۰ دلار پول دارند ، تصمیم میگیرند این ۱۰۰ دلار را در خرید و فروش سیب سرمایه گذاری کنند ، ۸۰ دلار از ۱۰۰ دلار را سیب میخرند و ۲۰ دلار را خرج حمل و نقل و فروش آن ۸۰ دلار سیب میکنند ، در پایان به علاوه ۱۰۰ دلار اولیه ۱۰۰ دلار نیز سود اضافه تولید شده است که هر نفر ۲۰ دلار سهم میبرد به علاوه سرمایه اولیه که گذاشته
نه این که نشد. این که مثال خودت نیست. مثال خودت این بود که یکی سیب میخره یکی دیگه فروشش رو انجام میده. همه که سرمایه ندارن به گردش دربیارند. بعضی ها فقط نیروی کار و توان اجرایی دارند. اون مثال خودتو توضیح بده لطفن.
sonixax نوشته: نه خیر من همچین حرفی نزدم!
مگه شما نمیگید ثروت تولیدی توسط کارگر باید به خودش برگردانده شود و اینکه از اون ثروت تولیدی سود کمی میبره بهره کشیه ؟! نکنه مرگ خوبه ولی فقط برای همسایه ؟
من هم میگم اگر شماها واقعن به چنین چیزی اعتقاد دارید از ثروت خودتون سرمایه بذارید من هم میشم کارگرتون شما هم فقط بشینید نگاه کنید . سرمایه اولیه تون مال خودتون سودش همه مال منِ کارگر که اون ثروت رو تولید کردم!!!!!
تازه 30% هم از چیزی که طبق گفته خودتون متعلق به من هستش رو میدم به خودتون با کمال میل و از این بابت نگران بهره کشی از من نباشید.
رابطه هم یک به یکه - یعنی فقط من کارگر و فقط شما سرمایه گذار!!!!!
حاضرید به چنین چیزی تن بدید بسم الاسپاغتیا .
بسیار خوب، من حاضرم. دلیلی ندارد که با این موضوع مشکلی داشته باشم، شما با ابزار تولیدی که فرضا من دارم کار کنید، همه سود را برای خود بردارید. این حق شماست.
در ضمن من آماده هستم که ابزار تولید خود را همگانی کنم، بیایید همه با هم با آن تولید کنیم و ارزش افزوده حاصل را عادلانه میان خود تقسیم کنیم.
kourosh_bikhoda نوشته: نه این که نشد. این که مثال خودت نیست. مثال خودت این بود که یکی سیب میخره یکی دیگه فروشش رو انجام میده. همه که سرمایه ندارن به گردش دربیارند. بعضی ها فقط نیروی کار و توان اجرایی دارند. اون مثال خودتو توضیح بده لطفن.
مثالی که من در زدم مثالی از یک جامه سوسیالیستی ایدهآل است. در مثال اولیه جستار یک جامعه کاپیتالیستی در نظر گرفته شده است که یکی دیگر به جای شما سیب میفروشد! در این جامعه انتخاب اول انقلاب سوسیالیستی است ، انتخاب دوم اینکه هرچه یک مو از خرس بکنید غنیمت است! با سیستم collective bargaining تا جایی که قانون حاضر کشور کاپیتالیستی و زور کارگران اجازه میدهد باید سود بیشتری را به سمت کارگر برد!
در جواب میلاد گرامی نیز اگر به فرض من سرمایهای داشتم ، با آن یک سیستم کیبوتز درست میکنم تا همه از آن بهره ببرند ، من هم به اندازه بقیه!
Theodor Herzl نوشته: در جواب میلاد گرامی نیز اگر به فرض من سرمایهای داشتم ، با آن یک سیستم کیبوتز درست میکنم تا همه از آن بهره ببرند ، من هم به اندازه بقیه!
بزرگترین سرمایه هر آدمی خودشه به شرطی که بلد باشه درست ازش استفاده کنه.
پول رو همیشه میشه به دست آورد ما بقی اینکه میگویند بیل گیتس این طوری اون یکی اون طوری همه حرفه . بیل گیتس و امثالهم هم نهایتن میمیرند ثروتشون میوفته دست بچه هاشون اونها هم همه رو به گا میدند.
Theodor Herzl نوشته: مثالی که من در زدم مثالی از یک جامه سوسیالیستی ایدهآل است. در مثال اولیه جستار یک جامعه کاپیتالیستی در نظر گرفته شده است که یکی دیگر به جای شما سیب میفروشد! در این جامعه انتخاب اول انقلاب سوسیالیستی است ، انتخاب دوم اینکه هرچه یک مو از خرس بکنید غنیمت است! با سیستم collective bargaining تا جایی که قانون حاضر کشور کاپیتالیستی و زور کارگران اجازه میدهد باید سود بیشتری را به سمت کارگر برد!
خب قانون که منعی نداره شما سودتون رو با کارگرتون شریک بشید. پس بگید ببینیم اگر شما سرمایه داشته باشید و تصمیم به سیب فروشی بگیرید، چند درصد از سود رو به اون کارگر میدید؟
kourosh_bikhoda نوشته: خب قانون که منعی نداره شما سودتون رو با کارگرتون شریک بشید. پس بگید ببینیم اگر شما سرمایه داشته باشید و تصمیم به سیب فروشی بگیرید، چند درصد از سود رو به اون کارگر میدید؟
من خودم هم کار میکنم و اگر مثلا یک کارگر داشته باشم سود را ۵۰-۵۰ تقسیم میکنم!
یک مثال دیگر دزدی سیستم کاپیتالیستی بانک داری آن هست! الان اگر شما یک حساب جاری ساده در بانک باز کنید ، هر ماه یک پولی از شما میگیرند ، پول بین حسابها واریز کنید یک پولی میگیرند ، هر بار که از پول خودتان بخواهید یک پولی خرج کنید یک fee اضافه میگیرند! از ATM استفاده کنید باز یک پول دیگر میگیرند!
نقل قول:مثال مربوط به سیب فروشی. یک مثال ذهنیه دیگه. اینو طبق پرینسیپل خودتون توضیح بدید.
پاسخ به این پرسش این است که در یک سامانه سیاه، شما نمیتوانید به تنهایی سپید باشید
برای همین کمونیسم، یک سامانه ی همگانی است، همه ی سرمایه ها و ابزار فراورش
همگان در یک دیگ گرد میاید و همه نیز در گردانندگی آن دیگ هنباز و دست اندرکارند.
داد و ستدی میان من تک و شمای تک نیست و نمیتواند باشد!
•
پارسیگر