Spehr نوشته: درود
سپاس که در راستای جستار سخن گفتی.
من کلاً یک کمی آدم کمرویی هستم و آن زرنگیهایی که باید آدم در بازار کار ایران را داشته باشد را ندارم. البته کار می کنم. ولی همیشه تماشاگر جلوزدن دیگرانی هستم که هیچ چیز بهتر از من ندارند به جز زبان درازتر و کاراکتر بازاری تر.
می خوام بدانم برای یکی همچون من ایران بهتر است یا آلمان و .. . یعنی اگر من بیایم آنجا راحتتر کار می کنم؟؟؟
یا آنجا هم مثل ایران زبان-دراز-پرور است؟
ممنون
اگر کارشناسی یا زبردستی والا در کاری دارید, هر کجا بهرهکش بود بیگمان از شما بخوبی کار خواهند کشید, نگران نباشید! (:
جدای آن, برای زندگی رویهمرفته همهیِ کشورها از ایران بهتر هستند, آلمان هم جایِ خوبیست و کاریابی هم در آن
آسان است. بهترین ویژگی اروپای غربی, بویژه آلمان و هلند در زینهار بالا است. من از همهیِ زمانیکه اروپا
بودهام تاکنون هتّا یکبار! با کسی برخورد و درگیریِ فیزیکی نداشتهام, ولی در ایران هر چند هفته یکباری درگیر
بودم: با بسیج, با پیر, با جوان, با راهنمایی رانندگی, با راننده تاکسی, با سپاه, با گشت ارشاد, با ...
پارسیگر
دوست عزیز در غرب شما ظرف بشورید از یک مهندس داخل ایران درامد چندین برابر بیشتر دارید ، بروید روی صندلی وسط خیابان به خدا ، محمد علی ، رئیس جمهور کشور پادشاه اینها هرچه میخواهید بگویید کسی با شما کاری ندارد ، کافی است مزه آزادی را چشیده باشید که دیگر هرگز پا در ایران نمیگذارید
Theodor Herzl نوشته: دوست عزیز در غرب شما ظرف بشورید از یک مهندس داخل ایران درامد چندین برابر بیشتر دارید
این سادهاندیشی است, درآمد بالا به چه درد میخورد, زمانیکه هزینهیِ زندگی بالاست؟
همین کوبا که شما بودید گرچه درآمد پایین, ولی از روی هزینهیِ زندگی پایین بهتر نبود؟
Theodor Herzl نوشته: دوست عزیز در غرب شما ظرف بشورید از یک مهندس داخل ایران درامد چندین برابر بیشتر دارید ،
در اکراین یک آموزگار خوب ماهی 400$ بگیرد خیلی است!
یه چیز دیگر اینکه غرب کجاست؟ استرالیا و آمریکا . اروپا همه غرب هستند؟
پارسیگر
خیر ، اکنون ایران هم آنچنان هزینه زندگی با غرب فرق نمیکند ، قیمتها یا برابر یا بیشتر از غرب است ، حداقل در غرب این است که پول شما کافی است و دخل و خرج میخواند
homayoun نوشته: در اکراین یک آموزگار خوب ماهی 400$ بگیرد خیلی است!
یه چیز دیگر اینکه غرب کجاست؟ استرالیا و آمریکا . اروپا همه غرب هستند؟
غرب منظورم آمریکا ، کانادا ، اروپای غربی و استرالیا هست. در کانادا در بدترین حالت ماهی ۱۵۰۰ -۱۶۰۰ درامد دارید
پس فنلاند و لاتویا و مسکو و سنت پیترزبرگ غرب نیستند؟
بهتر نیست بگویید کشور های پیشرفته؟ جهان نخست
پارسیگر
Mehrbod نوشته: اگر کارشناسی یا زبردستی والا در کاری دارید, هر کجا بهرهکش بود بیگمان از شما بخوبی کار خواهند کشید, نگران نباشید! (:
پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: دوست عزیز در غرب شما ظرف بشورید از یک مهندس داخل ایران درامد چندین برابر بیشتر دارید ،
سپاس از شرکت شما در این جستار
لیک یکی از دوستان میگفت فامیلشان رفته در فرانسه ، بعد از ده سال دوباره به ایران بازگشته و گفته که در ایران آسانتر می توان پولدار شد. البته منظورش پولدارشدن بدون کار کردن بود.
گویا در اروپا نمی گذارند مردم از یک اندازه ای بیشتر پولدار شوند و ساو(مالیات) زیاد میگیرند.
من می گویم به همین دلیل اروپا خوب است. چون هرکس اهل کار و کوشش باشد به رنجش گنج می دهند.
نه مانند ایران که دنیا به کام زباندرازان می گردد.
البته گمان می کنم در آمریکای سرمایه داری مثل ایران باشد.
Spehr نوشته: گویا در اروپا نمی گذارند مردم از یک اندازه ای بیشتر پولدار شوند و ساو(مالیات) زیاد میگیرند.
درسته, ولی همچنان سرمایهداری هست و برخی باز با دزدی
و بهرهکشی پولهای آنچنانی درمیاورند و اینجور نیست مفتخور بیکار نبینید.
اروپا تنها تراز بهزیستیِ بسیار بالاتری در همسنجی با ایران دارد, آنهم از همینرو که پاژ بالایی
— باز در همسنجی با ایران, یا آمریکا — از همین بهرهکشان میگیرد و به خود مردم برمیگرداند.
Spehr نوشته: من می گویم به همین دلیل اروپا خوب است. چون هرکس اهل کار و کوشش باشد به رنجش گنج می دهند.
نه مانند ایران که دنیا به کام زباندرازان می گردد.
در نگاه نخست شاید اینگونه بسَهد, ولی در فرهود این هزینهها را بهرهکشان باهوشترِ آنجا میکنند تا زینهار و آسایش خودشان براه باشد (شهر ما خانهیِ ما).
اگرنه نیک بنگرید, همهیِ جهان نمیتوانند مانند آلمان باشند, دهها کشور با نیروی کار ارزان و یامفت مانند چین و ... باید آنجا باشند تا تاوان یک آلمان را بدهند.
پارسیگر
Dariush نوشته: خب البته لازم نیست بترسید، در روز میلیونها انسان در این شهر به کارشان میرسند و اتفاقی هم برایشان نمیافتد. اما باید به خاطر باشید که در این شهر به راستی چیزی به نام اخلاق و انسانیت یافت نمیشود. مردم در این شهر آنقدر پلیدی و پلشتی و زشتی دیدهاند که کاملا به آن خو کردهاند. بدی در این جا دیگر هیچ درجهای از قباحت را به همراه ندارد. اینکه کسی با دروغ سر شما را کلاه میگذارد، گناهِ او نیست، تقصیر نازرنگ بودنِ خودتان است. آدمهای خوبِ این شهر کسانی هستند که به شما کاری ندارند و مرگتان جلوی چشمشان هیچ واکنشی را در آنها برنمیانگیزاند. آدمهای نه خوب و نه بدش کسانی هستند که وقتی در حال جان دادن هستید، جیبهایتان را خالی میکنند و کار دیگری با شما ندارند. بدها آنها هستند که در همان موقع لگدی هم بهتان میزنند. بدترینها اما کسانی هستند که کلیههایتان را برای فروختن میدزدند.
شوش و مولوی و راهآهن و آذری و ... هم براستی جاهای خطرناکی هستند در تهران. اگر یکبار بروید متوجه منظورم میشوید.
آری زینهار تهران براستی نزدیک به صفر است, ولی خب هر کس کجا زاده میشود یکجورهایی
به همانجا دلمیبنند, من هنوز هم تهران پرهیاهو و سرزنده و بزرگ را دوست دارم و گاه دلتنگ
پاتوقهایِ فراوان از شهرک غرب و .. که میشناختم و میپلاسیدیم میشوم. هتّا همین گویش تهرانی را
هم میپرستم, واژهها آسان و بی تاکید (stress) چندان به زبان میایند و یک جور سهش لختی و آسانگیری میدهند.
رویهم شهر زیبایی است و همهیِ مردم هم آن اندازه که آوردید بد
نیستند تازه کجا همچو راننده تاکسیهایِ فرهیختهای هرگز پیدا میکنید؟ (;
پارسیگر