sonixax نوشته: به عکس این یک حکومت کمونیستیست که افراد را مایملک خود میداند.. .
بازهم که سخنی از شکم خود گفتید!
اینرا هنوز خود سرمایه داران نتوانسته اند به ما بگویند!
خجسته باد بر شما !
فرمانروایی کمونیستی که بر روی باد نبوده، گروهی با جان و نبرد از ان پدافند
کرده و ستون او بودند و این گروه همانا کارگران و رنجبران آن کشور بودند,
و گرنه کدام کشور را دیدید که در ان چنین از خودگذشتگی هایی شده باشد که
با دوجنگ جهانی و جنگ درونی اَبَرکشور هم بشود!! پس شما هرگز نمیتوانید
پیشتیبانی مردم از کمونیست ها و دولت را نادیده بگیرید و چنین یاوه ببافید!
[SIZE=3]•[/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: بازهم که سخنی از شکم خود گفتید!
اینرا هنوز خود سرمایه داران نتوانسته اند به ما بگویند!
خجسته باد بر شما !
خوب است پیشتر نشان داده شده کره شمالی و آلمان شرقی چه طور ملت را میکشند برای اینکه از گنداب کمونیسم میخواهند/میخواستند خارج شوند .
مزدك بامداد نوشته: فرمانروایی کمونیستی که بر روی باد نبوده، گروهی با جان و نبرد از ان پدافند
کرده و ستون او بودند و این گروه همانا کارگران و رنجبران آن کشور بودند,
و گرنه کدام کشور را دیدید که در ان چنین از خودگذشتگی هایی شده باشد که
با دوجنگ جهانی و جنگ درونی اَبَرکشور هم بشود!! پس شما هرگز نمیتوانید
پیشتیبانی مردم از کمونیست ها و دولت را نادیده بگیرید و چنین یاوه ببافید!
آها پس چون یک مشت اراذل رفته اند جان داده اند که کشور کمونیستی بشود و اعتبار و نام کارگران را هم به نام خود مصادره کرده اند سیستم حق دارد هر کسی که دوست ندارد در کمونیسم بماند را بکشد !!!
صد رحمت به جمهوری اسلامی !!!!
این جوک اَبر کشوری شوروی هم به راستی فرسایشی و مسخره شده و دیگر اندازه اوایلش خنده دار نیست انقدر تکرارش نکنید برای خودتان خوب نیست .
مزدك بامداد نوشته: اینهم بیجاست، هومن یک جانور همبودین است و نمیتوان اورا درا ینگونه گفتمان ها به گوشت فروکاست!
اونهم بجاست. قرار نیست به دلیل اجتماعی بودن انسان، ویژگی های ژنتیکی و طبیعیش نادیده گرفته بشه.
مزدك بامداد نوشته: اینهم بیجاست، سرشت کهن هومنی[1] همان جانوری چند میلیارد ساله است
و فرایافت[2] نوین آزادی و برابری و برادری و حقوق بشر و دادگری[3] همبودین[4] ...
دیری نیست که پدید امده و با ان "آزادی" که جانور گونه بوده، که من آزادم
که هر جا بخواهم برینم و هرچه خواستم بکنم، یکی نیست.
بیجاست. بشر یا یک موجود اجتماعی ست یا نیست. اگر اجتماعی است دیریست که اجتماعی شده است. یعنی خیلی وقته اجتماعی شده! بنابر این خود میل به آزادی و تملک و آز و حرص و طمع هم میوه ی فرگشت است و در جوار اجتماعی بودن بشر رشد پیدا کرده.
kourosh_bikhoda نوشته: اونهم بجاست. قرار نیست به دلیل اجتماعی بودن انسان، ویژگی های ژنتیکی و طبیعیش نادیده گرفته بشه.
گفتیم که بیجاست، اینجا گفتمان در باره ی کمونیسم و اینهاست ،
شما رفتید سراغ ژن و جنین و اینها که چه شود؟
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda نوشته: بیجاست. بشر یا یک موجود اجتماعی ست یا نیست. اگر اجتماعی است دیریست که اجتماعی شده است. یعنی خیلی وقته اجتماعی شده! بنابر این خود میل به آزادی و تملک و آز و حرص و طمع هم میوه ی فرگشت است و در جوار اجتماعی بودن بشر رشد پیدا کرده.
ما از تاریخ گواه آوردیم و تازه بودن فرایافت هایی مانند آزادی سخن و برابری و برادری
دیری نیست که پدید امده و هزاران هزار سال نیاکان هومنی سر همدیگر را با چماق میکوبیدند!
پس از پیدایش بهره کشی با ابزار فراورش بود که نیاز به آزادی از یوغ بهره کشان و فرایافت های
آزادی و برابری و .. این چنین که میشناسیم کم کم ریخت گرفته است !
پس یا شما هم گواه و فرنود و برگه بیاورید که نئاندرتال ها برای ازادی و حقوق بشر میجنگیدند
یا اینکه دست از یاوه سرایی بردارید!
•
پارسیگر
sonixax نوشته: آها پس چون یک مشت اراذل رفته اند جان داده اند که کشور کمونیستی بشود و اعتبار و نام کارگران را هم به نام خود مصادره کرده اند سیستم حق دارد هر کسی که دوست ندارد در کمونیسم بماند را بکشد !!!
صد رحمت به جمهوری اسلامی !!!!
این جوک اَبر کشوری شوروی هم به راستی فرسایشی و مسخره شده و دیگر اندازه اوایلش خنده دار نیست انقدر تکرارش نکنید برای خودتان خوب نیست
:e057:
همچنان که گفتیم، به گفتن شما نیست ، به برگه و فرنود و گواه است
و تاریخ نشان میدهد که کارگران و رنجبران، که در دید شما شیفتگان
سرمایه داری، "اوباش" هستند، از لنین و کمونیست ها پشتیبانی کردند
که واژگشت توانست به انجام برسد. همچنین نیز در اَبَرکشور بودن
شوروی هیچ گمانی نیست، هتّا اگر شما نپدیرید ، که آنهم گرفتاری
ما نیست و شما باید یک جوری با خودتان کنار بیایید!
:e057:
•
پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: گفتیم که بیجاست، اینجا گفتمان در باره ی کمونیسم و اینهاست ،
شما رفتید سراغ ژن و جنین و اینها که چه شود؟
مثل اینکه متوجه نیستید. بحث سر اینه که میل بشر به آزادی و داشتن، یک میل مادرزادی است. ولی میل بشر به برده بودن یا برده داشتن مادرزادی نیست. و آنچه که مادرزادیست رو باید یا به رسمیت شمرد ولی کنترل کرد، یا با چوب کمونیسم بر سرش کوبید. چیزی شبیه یا روسری یا توسری.
مزدك بامداد نوشته: پس یا شما هم گواه و فرنود[6] و برگه[7] بیاورید که نئاندرتال ها برای ازادی و حقوق بشر میجنگیدند
یا اینکه دست از یاوه سرایی بردارید!
مگه من از این دفاع میکنم که براش گواه بیارم؟
حالتون خوبه؟
kourosh_bikhoda نوشته: بیجاست. بشر یا یک موجود اجتماعی ست یا نیست. اگر اجتماعی است دیریست که اجتماعی شده است. یعنی خیلی وقته اجتماعی شده! بنابر این خود میل به آزادی و تملک و آز و حرص و طمع هم میوه ی فرگشت است و در جوار اجتماعی بودن بشر رشد پیدا کرده.
اینها رویهم چیزی بیشتر از سفستهیِ فرگشت نیستند. در فرگشت ما میل به کشتن یا دستدرازی (تجاوز) را هم داریم, پس اینها پذیرفتنیاند؟
زابهایِ آز و آزمندی هم در کنار فروزههایِ آزادیخواهی و گرایش به دادگری فرگشتهاند و در همبود درست یا جاهایی که نیازهای
نخستینی شما برآورده میشود, مانند همین اروپا و آلمان, میبینیم بیشتر مردم اشان در همسنجی با کشورهای سرمایهداری آزِ بسیار
کمتری دارند و یک زندگی آسوده و خوش را به کوشش بیخود برای دزدی و "زرنگی" و کلاهبرداری و پول روی پول گذاشتن, برمیگزینند.
kourosh_bikhoda نوشته: مگه من از این دفاع میکنم که براش گواه بیارم؟
حالتون خوبه؟
حال شما ولی انگار خوب نیست, نخست میگویید آزادی در سرشت هومنی است, سپس که از شما میخواهند نشان دهید چرا
پس نئاندرتالها بجای گرز و جنگ و درّیدن همدیگر دنبال آزادی و حقوق بشر نبودند (اگر این اندازه اینها در سرشت هومنی است) میگویید به من چه!؟
پس همین فروزههایِ آزادیخواهی و ... نیز بسیار بیشتر از آنکه برآمدهیِ ژن باشند, برآمدهیِ
فرهنگ و زیستبوم هم هستند و با کاهش آز و افزایش بهزیستی و آسودگی همگان, زیانی به کسی زده نمیشود.
پارسیگر