Parastesh نوشته: همه ارتباط ها را که نباید نشان دهند پس IQ برای چیست ؟
اشاره به ایکیو ارتباط بین آن جملات را معلوم و اثبات نمی کند.
نقل قول:انقلاب بلشویک ها انقلاب میلیونی کشاورزان بوده است ؟ عجب ! شما هم بهتر است بروید کمی تاریخ بخوانید ...... اتفاقا بیشترین قربانیان کمونیسم در شوروی از همین کشاورزان و زحمت کشان بوده است که نمیخواستند محصول خود را مفت بدهند . اصلآ انقلاب کمونیستی هم قرار نبود در شوروی روی دهد قرار بود در کشور های صنعتی و اروپا روی دهد و شبح کمونیسم در اروپا چرخ میزند اما نفهمیدیم چطور شد در روسیه ظاهر شد . :e057:
ابتدا توجه کنید که شما درباره انقلاب های کمونیستی به طور عام سخن گفتید، نه درباره انقلاب 1917 روسیه به طور خاص:
نقل قول:Parastesh:
دیگر اینکه این انقلاب ها قرار بود بر پاد سرمایه داری باشند و آن را ساقط کنند
اما همه انقلابهای کمونیستی که صورت پذیرفت همه به شکست انجامید و
سرمایه داری از آنها پیروز بیرون آمد پس اینکه این انقلاب ها شرق را فرا گرفت
و به شکست انجامید تنها یک پوان بزرگ برای سرمایه داران و لیبرال ها میباشد که
اگر شما از آن اگاهی داشتید مدام آن را نمیگفتید .
از این رو پاسخ ما هم به شما (با بر شمردن دستاوردها برای اثبات اینکه شکستی در کار نیست) درباره انقلاب ها به طور عام بود، همچنین من نگفتم که فقط کشاورزان انقلاب کرده اند، بلکه گفتم کشاورزان و کارگران (زحمت کشان) انقلاب کرده اند. همچنین من اصلا درباره تعداد افراد حاضر در انقلاب ها ادعایی نکردم بنابراین این که "انقلاب روسیه انقلاب میلیونی کشاورزان بوده" به هیچ وجه از سخنان من نتیجه نمی شود و با هیچ سریشی به من نمی چسبد، و یک سفسطه حمله به آدم پوشالین ناجوانمردانه است.
با این حال متاسفانه شما درباره انقلاب روسیه و به طور کلی انقلاب هم دانش کافی ندارید، اولا طبق تعریف هیچ انقلابی بدون جنبش مردمی رخ نمی دهد، ثانیا در هر دو انقلاب فوریه و اکتبر 1917 کارگران و کشاورزان به طور مستقیم و غیر مستقیم انقلاب کردند. اگر تاریخ بخوانید، خواهید دانست در انقلاب فوریه، اعتصاب ها و شورش های کارگری و تمرد نظامیان از سرکوب کارگران، نیکلای دوم را وادار به استعفا کرد، و حکومت موقت لیبرال بعدی را هم باز شورش های طبقات کارگری و شوراهای کارگران و دهقانان و در راس آن ها بلشویک ها (همگی به عنوان نمایندگان کارگران و زحمت کشان)، به رهبری لنین ساقط کردند (انقلاب اکتبر). اصولا هیچ انقلابی بدون رهبر نیست و هیچ رهبری الیتی هم به تنهابی و بدون وجود توازن قوای حاصل از حمایت عظیم توده ای و مردمی نمی تواند در ساقط کردن حکومت قدمی بردارد.
نقل قول:ابن هم بیجاست و تنها نشان از نا آگاهی شما دارد ! زیرا همه انقلاب ها به شکست انجامیده و چیزی که به شکست می انجاد دیگر نمیتواند اعتماد به نفس بیاورد بلکه تنها میتواند گستاخی بیارود که آن راه را دوباره ادامه دهند . شما هم بهتر است بروید با دیگر دوستان مارکس ِ اصیل را بخوانید تا بفهمید مارکس چه پیش بینی کرده بود و چه شد تا دیگر حرف انقلاب نزنید .
بیمه بیکاری و بازنشستگی و حداقل دستمزد و ..... هم از قضا حاصل تلاش خود کارگران در جوامع کپیتالیستی بوده که نشان میدهد که در چنین جامعه ای مبارزه برای خواسته های گوناگون افراد وجود دارد و نیازی نیست الیت مونولوگ وار برای آنها تصمیم بگیرند .
اولا آگاه باشید که همه این انقلاب ها به شکست نینجامیده (انقلاب کوبا).
ثانیا دستاوردهایی که من برشمردم لزوما به زمان کنونی برنمیگردد، دیرزمانی شوروی مهمترین دلیل اعتماد به نفس انقلابیون شریف جهان بود.
ثالثا اینکه ما برویم مارکس بخوانیم و ببینیم چه پیش بینی کرده بود هیچ ربطی به این دستاوردهایی که برشمرده ایم ندارد، گویا خواسته اید برای خودنمایی یک معلقی هم وسط بحث زده باشید.
رابعا بیمه و حداقل دستمزد و ... امتیازهایی بوده که کارگرانِ دارای اعتماد به نفسِ جهان (در دوره ای که شوروی هنوز وجود داشت) که به کمک کمونیسم آگاهی طبقاتی به دست آورده بودند، از کاپیتالیسمی گرفتند که خوف شورش این کارگران و نابودی خودشان را داشتند، و اینها همه دستاورد های کمونیسم و انقلاب های کمونیستی است.
ما هم جایی نگفتیم الیت برای کارگران تصمیم گرفته اند و می گیرند و این یک پهلوان پنبه دیگر است، الیت بدون کمک کارگر قدرت انقلاب ندارند، و همه تلاش ما ایجاد آگاهی طبقاتی برای طبقه کارگر است.
همچنین من به دستاورد دیگری هم اشاره کردم (دستاوردِ موجبِ حق وتو و نتایج آن) که گویا به درستی آن اشاره معترفید و از این رو بوده که در پاسختان اشاره ای به آن نکرده اید.
نقل قول:این هم بیجاست ! گرایش به سوسیال دموکراسی حاصل شکست انقلاب ها و عدم توانایی طبقه کارگر در ایجاد انقلابی دیگر و درس گرفتن چپ جدید از اشتباهات گذشته و حاکم شدن نئو لیبرالیسم بر کلیه اقتصاد ها و ساختار های سیاسی اروپا و امریکا بوده است .
اولا که این آمارهای ادعایی شما را ما ندیدیم بالاخره.
ثانیا منظورتان را از "اشتباه" مشخص کنید، در مورد "شکست" هم با اشاره به دستاوردهای این انقلاب ها پاسختان را دادم، این دستاوردها آنقدر برای طبقه کارگر و جهان بزرگ و ارزشمند هستند که بتوانند زحمت کشان را از تاریخ معاصر مبارزات خود هم خشنود سازند.
ثالثا شما باید این "عدم توانایی طبقه کارگر در ایجاد انقلابی دیگر" را اثبات کنید، و توضیح دهید چه شده که طبقه کارگر و زحمتکش میتوانسته در کوبا و شوروی و ... انقلاب کند و حالا نمی تواند.
رابعا ما به پروپاگاندای امپریالیسم به خصوص بعد از سقوط شوروی اشاره کردیم که گویا آن را هم قبول دارید و از رو پاسخی به آن ندادید.