10-11-2013, 03:27 AM
Theodor Herzl نوشته: هیچ نقل قولی برای اثبات وجود معجزه کافی نیست ، شما از کجا میدانید که آن نقل قولها صحیح است؟بسیاری از مخالفت ها با دین بر اساس همین نقل قول هاست اگر صحیح نیست مستند مخالفت نیز نمی تواند قرار گیرد.
Theodor Herzl نوشته: هیچ نقل قولی برای اثبات وجود معجزه کافی نیست ، شما از کجا میدانید که آن نقل قولها صحیح است؟بسیاری از مخالفت ها با دین بر اساس همین نقل قول هاست اگر صحیح نیست مستند مخالفت نیز نمی تواند قرار گیرد.
kourosh_bikhoda نوشته: کدوم تاریخ؟ کتب دینی منبع تاریخی حساب نمیشند گرامی. منابع تاریخی باید ویژگی هایی از قبیل بی طرفی تاریخ نویس، ارتباط منطقی قضایا به هم، خردناستیزی وقایع و غیره رو داشته باشند تا تاریخ به حساب بیان.منظور منابع تاریخی موجود است نه کتابهای دینی.
Mehrbod نوشته: یعنی برای نمونه, این کسانیکه از خودآزاریهایِ روانی و فیزیکی تیغ کشیدنمی شود استاندارد هایی را تعریف کرد مثلا ضرر وارد نکردن به بدن خود و دیگری.
به سر و روی خود لذت میبرند هم نباید دنبال راهکار باشند و بهتره به کارشان دنباله بدهند؟
نقل قول:یا اینکه, اگر بیشتر مردم میخواستند خودفریبی نموده و به خدایی مهربان و بخشاینده و ... بباورند و به اینکهاشکال کار کجاست، همین قدر که شما بدون دلیل اعتقاد داری بعد از مرگ نیست می شوی اجازه بدهید دیگری هم بدون دلیل اعتقاد داشته باشد که زندگی دیگری در راه است و با این اعتقاد خود خوش باشد.
پس از مرگ نیست نمیشوند که هیچ, بجایش میروند بهشت و ٤٠ حوری, خوب این مایهیِ این نمیشود بجای کوشش و
اندیشه در همین جهان برای درمانیابی بیماریها و دستیابی به پردیسی زمینی (نه بهشتی آسمانی), در خودفریبی و پندارههایِ شیرین زندگی اشان را دور بریزند؟
نقل قول:بگفت زنده یاد صادغ هدایت, «بهشت بزرگترین فریب برای جهنم کردن دنیا است».ایشون یه چیزی گفته در ظاهر تفاوت معنا داری بین زندگی دو گروه دیده نمی شود اگر نگوییم مومنان زندگی سالم تری داشته و لذت بیشتری می برند به خصوص از میان سالی به بعد.
sonixax نوشته: هیچ کجای تاریخ سخنی از معجزه به میان نیامده !قال الواقدى: قتل شیرویه أباه كسرى لیله الثلاثاء لعشر لیال مضین من جمادى الاولى من سنه سبع لست ساعات مضت منها- رجع الحدیث الى حدیث محمد بن إسحاق، عن یزید بن ابى حبیب.
کوشا نوشته: اینها همان تکرار ادعای شما در گذشته است.
دلیل؟
کوشا نوشته: قال الواقدى: قتل شیرویه أباه كسرى لیله الثلاثاء لعشر لیال مضین من جمادى الاولى من سنه سبع لست ساعات مضت منها- رجع الحدیث الى حدیث محمد بن إسحاق، عن یزید بن ابى حبیب.
فدعاهما فأخبرهما، فقالا: هل تدرى ما تقول! انا قد نقمنا علیك ما هو ایسر من هذا، ا فنكتب هذا عنك، و نخبره الملك! قال: نعم، اخبراه ذلك عنى، و قولا له: ان دینی و سلطانی سیبلغ ما بلغ ملك كسرى، و ینتهى الى منتهى الخف و الحافر، و قولا له: انك ان اسلمت اعطیتك ما تحت یدیك، و ملكتك على قومك من الأبناء، ثم اعطى خرخسره منطقه فیها ذهب و فضه، كان أهداها له بعض الملوك.
فخرجا من عنده حتى قدما على باذان، فأخبراه الخبر، فقال: و الله ما هذا بكلام ملك، و انى لأرى الرجل نبیا كما یقول، و لننظرن ما قد قال، فلئن كان هذا حقا ما فیه كلام، انه لنبی مرسل، و ان لم یكن فسنرى فیه رأینا.
فلم ینشب باذان ان قدم علیه كتاب شیرویه، اما بعد فانى قد قتلت كسرى، و لم اقتله الا غضبا لفارس لما كان استحل من قتل اشرافهم و تجمیرهم فی ثغورهم، فإذا جاءك كتابی هذا فخذ لی الطاعة ممن قبلك، و انظر الرجل الذى كان كسرى كتب فیه إلیك فلا تهجه حتى یأتیك امرى فیه.
فلما انتهى كتاب شیرویه الى باذان قال: ان هذا الرجل لرسول فاسلم و اسلمت الأبناء معه من فارس من كان منهم بالیمن، فكانت حمیر تقول سنه 6 لخرخسره: ذو المعجزه، للمنطقه التی اعطاه إیاها رسول الله ص- و المنطقه بلسان حمیر المعجزه- فبنوه الیوم ینسبون إلیها خرخسره ذو المعجزه.
تاریخ طبری،ج2،ص:657
خلاصه قصه اینکه فرستادگان کسری جهت کشتن پیامبر، توسط پیامبر از قتل کسری توسط شیرویه مطلع می شوند و این را نشانه (معجزه) پیامبری او دانسته و ایمان می آورند.
Anarchy نوشته: ضمنا کتب تاریخی هم به طور مطلق قابل استناد نیستن...
کوشا نوشته: بسیاری از مخالفت ها با دین بر اساس همین نقل قول هاست اگر صحیح نیست مستند مخالفت نیز نمی تواند قرار گیرد.من تا جایی که خاطرم هست این دینداران و مسلمین هستند که ادعاهای بسیار دارند، از جمله:
یه نفر نوشته: دوستان عزیزم، پرچم اسلام بالاست :-)دین کافه تریای پس چه شد، خدعه بود؟