Ouroboros نوشته: اولین ایراد ِ استدلال شما(و نه بزرگترین ِ آنها!)اینست که چماقداران ِ ج.ا «فقط» مزدوران استخدامی(پلیس-سپاه)نیستند، بلکه یک نیروی ِ «عقیدتی» هم هست بنام بسیج که بدنهی آن را اغلب باورمندان ِ به ایدئولوژی ِ حاکمیت تشکیل میدهد، اینها «تشنگان شهادت» و بچههای کم سال یا بزرگسالان ِ کم عقلی هستند که در شرایط صلح نوستالژی ِ جنگ دارند و من ِ متریالیستی که اول از همه ارزش والای ِ زندگی را فهمیدهام بعد برای ارتقای ِ چگونگی ِ آن وارد عمل شدهام هیچ شانسی دربرابر یک جهادی ِ بیمُخ نخواهم داشت! هر میزان خشونت نه فقط «ترسی» در اینها ایجاد نمیکند(جانوری که شلاق میزند و سر میبرد و خودش را وسط میدان ِ پر از جمعیت منفجر میکند از مشت ِ بازوهای لاغر ِ من میخواهد بترسد؟)، بلکه برایشان نوید جنگ مقدس و شهادت ِ ارزشمند و جندهخانهی الهیست!
یک ایراد ِ دیگر اینست که شما تصور میکنید ما واقعا توانایی اعمال خشونت داریم، و فقط بخاطر حرفهای لیبرالهای اصلاحطلب از آن استفاده نمیکنیم! در مقابل حکومتی که سرباز دارد، پلیس دارد، مزدور دارد، آن مزدور تفنگ دارد و باتوم دارد و گاز اشکآور دارد، یک عدد آدمیزاد ِ دموکرات منش ِ آزادیخواه ِ متمدن که اصلا یکی از دلایل ِ اعتراضش برچیدن ِ خشونتمحوری و چماقسالاریست با چند پارهسنگ یا حداکثر ترقهی دستساز چه کار میتواند بکند؟
خوب قبل از هر چیزی من طرفدار خشونت نیستم و این رو هم نگفتم و البته در جایگاهی هم نیستم که بخوام برای افراد تعیین تکلیف کنم در صورتی که خودم در اون شرایط نیستم ، فقط و فقط دارم نظرم رو میگم ، ولی رفتار مردم در ایران به جایی رسیده که تو سری خوردن و عدم دفاع از خود براشون شده مبارزه ی مدنی !
این افراد هر چه قدر هم که کله خر ، نفهم و نترس باشند (که این طور نیست چون خودم با چند تا از اون کله خر هاشون در ایران رفت و آمد داشتم و از نزدیک میشناسمشون) باز هم تعدادشون بسیار بسیار از مردم کمتر است ، به لطف سربازی اجباری در ایران تقریبن هر مرد 25 سال به بالا سربازی رفته و طرز کار با اسحه را بلد است - اسلحه لازم دارید ؟ بر میدان آزادی مثل نقل و نبات میفروشند ، کافیست آدمش را پیدا کنید .
Ouroboros نوشته: ایراد دیگر موضع شما اینست که هزینهای که ج.ا برای بقا آمادهی پرداخت آنست را دستکم گرفتهاید، در ماجرای ِ آتش زدن ِ مسجد کذایی یک مشت رذل از بالای ساختمان شروع به تیراندازی به سمت مردم کردند، نه تیر هوایی، نه تیر مشقی، اسلحهی جنگی، تیر واقعی، و تازه آن تظاهرات سکوت بود، عکس العمل این عنها را تصور بکنید وقتی کسی علناً برویشان آتش بگشاید. در یکی از اسناد ِ کمتر خوانده شدهی ِ ویکیلیکس(1)از آمادگی سران سپاه ِ مزدوران برای «کشتار میلیونی» مردم سخن رفته بود، و من چنین چیزی را اصلا «بعید» نمیدانم، بلکه اتفاقا تنها سناریوی ِ ممکن است: مبارزه با چنگ و دندان، تا آخرین نفس، توسط کسانی که دستشان همین حالا تا آرنج به خون ِ مردم آلوده است و از فردای ِ آزاد و قانونمند ایران میترسند. اینجا دیگر موضوع مزدوری که بخاطر ساندیس یا زمین یا موقعیت اقتصادی/اجتماعی آمده مطرح نیست، قاتلهایی هستند که بیست سال توسط شخص خامنهای دستچین شدهاند، تعمدا و برای ِ تضمین وفاداری دستشان به خون مردم آغشته شده و برای «بقا» میجنگند. اینها مثل کارکتر ِ تونی مونتانا در فیلم صورت زخمی، وقتی معترضین به دفتر کارشان میرسند یک اسلحه در میآورند و میگویند «به رفیق کوچولوم سلام کن!».
بلطبع (عجب عربی خفنی شد !) اگر قرار است حکومتی مانند ج.ا را سرنگون کرد باید هزینه ی زیادی هم بابت آن داستان پرداخت و طبیعی است که آنها هم برای بقای خود هزینه میپردازند - طرفی که هزینه ی بیشتری بپردازد و باهوش تر هم باشد برنده است - تا به اینجای کار جمهوری اسلامی برنده بوده .
Ouroboros نوشته: یک ایراد دیگر اینست که شما(و همینطور دوست عزیزمان راسل)«بهایی» که «مردم» باید بپردازند را خیلی ساده گرفتهاید. دوستان، این «مردمی» که از آنها در جایگاه کسانی که همین دور و برها هستند یاد میکنید من و شما هستیم، من حاضر نیستم زندگی ِ خود را بخاطر هیچ چیز بدهم. هیچ چیز ارزش مردن ندارد. همین زندگی ِ سگی ِ ذلت بار، بپذیریم یا نه، با صدای بلند بگوییم یا نه، از مردن و «ابدیتی از هیچی» به مراتب بهتر است. میلیونها نفر دیگر هم مثل من فکر میکنند، و حق هم دارند. ترس غریزهای فرگشتیست که برای پرهیز از آسیب دیدن و ارجحیت مطلق جان بر هر چیز در ما بوجود آمده و فقدان ِ آن در روانشناسی نوعی بیماری ِ روانی و در پزشکی نوعی بیماری ِ ژنتیکی/نورولوژیک است!
حقیقت این است که اگر بهایی سنگین به خاطر اشتباهات گذشتگان پرداخت نشود نه تنها آب از آب تکان نخواهد خورد ، بلکه بواسطه ی وجود جمهوری اسلامی ممکن است کشور در معرض خطر جنگ با ابر قدرت ها قرار گیرد و بدیهی است که این هزینه بسیار بسیار بسیار سنگین تر از هزینه ای است که قرار است در تقابل مردم با جمهوری اسلامی پرداخت شود . جمهوری اسلامی اگر خود را در خطر ببیند میشود یک جانوری بد تر از این یارو قذافی (اگر اسمش رو درست نوشته باشم) و اگر کشور در شرایط جنگی هم باشد مردم از دو طرف آسیب خواهند دید - اسرار مملکت به دلیل اشغال احتمالی نظامی فاش خواهد شد و زیر ساختهای کشور به دلیل حمله نظامی نابود خواهد شد که 100 تای در آمد های نفتی کنونی هم توان جبران آن را نخواهد داشت و البته افراد بیشماری هم کشته میشوند هم به دست نیروی مهاجم و هم به دست ج.ا - یک بار تجربه اش را داریم که جمهوری اسلامی چگونه با سوء استفاده از شرایط جنگی مردم خودش را سلاخی میکند و اگر این شرایط بسیار وخیم تر از قبل باشد شما حساب کنید چه تعدادی از مردم معترض و غیر معترض جمهوری اسلامی کشتار خواهد کرد .
هیچ کشوری هم در دنیا در حدی نیست که بتونه قبل از این مدل اقدامات جمهوری اسلامی - حکومت رو سرنگون کنه . عراق زپرتی که قبلش سالها بمباران شده بود و هیچ چیزی نداشت 30 روز طول کشید تا سقوط کند .
Ouroboros نوشته: ایرادات ِ موضع «خشونت طلب» بیشمار است، میشود یک هزار برگ در این تاپیک پست زد، و دلایل برای ِ پرهیز از آن در تقابل با حکومتی همچون ج.ا به مراتب بیشتر. ساده اینست که ما نه توانایی اعمال خشونت داریم، نه از آن سودی خواهیم برد و نه در شرایطی هستیم که آن را تجویز بکنیم. مبارزهی مدنی شاید به «سرنگونی» ج.ا نیانجامد(شاید هم بیانجامد)، اما حداقل مبارزه را با کمترین هزینهی ممکن(که اصلا هم کم نیست!)دائمی و زنده نگه میدارد. بیشترین چیزی که الان برای رفتن به خیابان ما را نگران میکند باتوم و گاز اشکآور و یک هفته در بازداشتگاه است، کمترین چیزی که پس اولین نشانههای خشونت ِ عینی و افسارگسیختهی متقابل در انتظارمان خواهد بود گلولهی جنگی و حکم اعدام انقلابی.
بله موضع خشونت ایرادات بسیار دارد ، ولی باید طرف مقابل رو هم دید که چه کاره است - یقینن اینها دولت فخیمه ی انگلیس نیستند و موسوی و کروبی هم گاندی !
Ouroboros نوشته: دربارهی ایرادی که به اعتصاب وارد کردهاید، اگر اعتصاب سراسری باشد به نظر من چنین اتفاقی مطلقا غیرممکن خواهد بود. تصور بکنید تمام بازار، بخش حمل و نقل، انرژی، صنعت و غیره با هم متحد بشوند و دست به اعتصابی نامحدود بزنند. با توجه به اولویت گرفتن دوبارهی مسائل اقتصادی برای قشر متوسط پس از تقریبا یک دهه، چنین چیزی آنقدرها هم که به نظر میرسد غیرممکن نیست.
اعتصاب بازار را که کلن فراموش کنید چون تمام بازار در دست حزب اللهی ها و مومنان دو آتشه و قشری خرافی است و اگر از جنس حکومتی ها نباشند از قیام در مقابل حکومت دینی بواسطه ی سنگ شدن و سوزانده شدن در جهنم میترسند حسابی - تنها چیزی که ممکن است آنها را قلقلکی دهد که یک داد و بیدادی بکنند افزایش نرخ مالیات است که آن هم معمولن خیلی سریع جمع میشود میرود پی کارش .
در مورد شرکتهای دولتی : هر چه قدر هم که اعتصابات گسترده و همه گیر باشد جمهوری اسلامی به راحتی کارکنان اعتصابی را با نیرو های بسیج و اراذل اوباش لبنانی ی وارداتی تعویض میکند و آب از آب تکان نمیخورد .
در جمهوری اسلامی به هیچ عنوان به تخصص افراد کار ندارند فقط و فقط به تعهدشان کار دارند نمونه اش هم رئیس جمهور جمهوری اسلامی ! وقتی بالاترین پست اجرایی کشور یک مردیکه ی الدنگ بیسواد است که نیداند سیاست درست است یا صیاثط ! ما بقی را خود حساب کنید .
در مورد نپرداختن قبوض برق و آب و گاز هم که توضیح دادم ، در اسرع وقت خدمات تمام کسانی که هزینه را پرداخت نکرده اند قطع میشود و مازادش صادر میشود به افغانستان و ترکیه و گند و گوز .
اگر آن قطعی برق در اکثر نقاط ایران را حدود 5 تا 6 سال پیش به خاطر داشته باشید - امتحان همین سیستم بود که در چنین شرایطی چه کنند و چگونه انرژی اضافی را از طریق خطوط انتقال نیرو به خارج از مرزها هدایت کنند که موفق هم بودند و دست آخر با یک خبر دروغ که یکی از ایستگاه های مرکزی دچار مشکل شده بود سر و ته اش را هم آوردند .
Ouroboros نوشته: 1) یکی از اصلیترین دلایل قرار گرفتن جنبش سبز در موقعیت بسیار بد و نفرتانگیز فعلی، ناتوانی ِ اعضای فعال آن در باور ضعفها و ناتواناییهایشان بود. نوعی خودارضایی ِ مداوم روانی که بجای حرکت در جهت تشخیص درست و عینی شرایط، دائما از «وحشت» ناموجود حاکمیت(که به نظر من بسیار خوب اوضاع را کنترل کرد)و «عظمت» لاوجود جنبش داستان سرایی میکرد. خیلی دیر رادیکال شدیم(اگر اصلا شده باشیم)، خیلی دیر به فکر مقابله به مثل افتادیم، خیلی دیر در جهت بازسازی دوبارهی جنبش پس از سرکوب عاشورای 88 افتادیم، و همیشه یک قدم از حکومت عقب بودیم.
دقیقن همیشه یک قدم از حکومت عقب بوده ایم ، من حتا گاهی این طور برداشت میکنم که این جنبش سبز و ... گویی تمامش بازی خود حکومت بوده که کماکان ادامه دارد .
به نظر من بعید نیست که جمهوری اسلامی دست به اقدامی شبیه به اقدام لیبی در برخورد با مردم بزند ولی یک تفاوت بنیادین وجود دارد - آنها توانستند حد اقل یکی دو شهر را در کنترل خود در آورند و از ناتو ارتش ابر قدرتها برای دفاع از خود کمک بگیرند و ما نتوانستیم و یحتمل نمیتوانیم چون از رویارویی با حکومتیان میترسیم و حکومت هم این را به خوبی درک کرده و میداند .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری