11-16-2014, 11:23 AM
بنظر من بیل و کلنگ ابزار تولید نیست، چون دیگران هم میتونن براحتی برای خودشون تهیه کنن. پس شما اگر بیل و کلنگ خودت رو بدی کسی باهاشون برات کار کنه اون با میل خودش و توافق دوطرفه منصفانه این کار رو کرده و بنابراین مشکلی نداره.
ولی یه چیزی اگر باشه که بصورت طبیعی محدودیت داشته باشه و مثلا یکی پیشدستی کرده و زودتر از دیگران اون منابع رو قبضه کرده، و اینطوری بدست آوردن مشابه اون چیز برای دیگران خیلی سخت تر شده باشه (نه اینکه اگر اونا هم همونقدر یا مقداری بیشتر تلاش کنن بتونن بدستش بیارن)، اون میشه اون ابزارهای تولید واقعی که باید برشون نظارت کافی باشه و از انحصار مطلق شخصی بر اونها جلوگیری بشه. البته کار و رقابت برای افراد تازه وارد مسلما مقداری سخت تر هست که اون طبیعیه و بخاطر اینه که نفر قبلی تقدم زمانی داشته و جا افتاده و بازار رو دور خودش چیده که تغییر این وضع مسلما اینرسی و هزینه داره، و این به خودی خودش مشکل اساسی و جرم و استثمار محسوب نمیشه.
احتمالا مثلا منابع طبیعی رو بتونیم بعنوان چیزهایی که نباید روش مالکیت شخصی باشه ذکر کنیم! اگر یکی یک معدنی رو مالک بشه اونوقت میتونه دیگران رو استخدام کنه براش کار کنن و چون معدن های خوب کم هستن بنابراین دیگران نمیتونن به سادگی به همون شرایط دست پیدا کنن. شاید مثلا یکی که 50 سال بعد به دنیا میاد تقریبا تمام منابع طبیعی رو دیگران قبلا مالک شده باشن!
اما این وسط بالاخره یه مسئله هم هست و اون اینکه طرف بالاخره زرنگ بوده و زحمت کشیده رفته منبع معدنی رو کشف کرده و راه اندازی کرده و اینا، که من فکر میکنم واسه این بالاخره باید یه مزیت و سودی بهش بدن نه اینکه هرچی زحمت کشیده و کشف کرده و بازار کار رو با تلاش و اراده آباد کرده بگن ابزار تولید و منابع طبیعی هست پس تو هیچ حق و امتیازی نسبت بهش نداری! فکر میکنم راهکاراندیشی برای این موارد کار آنچنان سختی هم نباشه و میشه سیستمهای پاداش دهنده و ایجاد انگیزه برای چنین افراد و فعالیت هایی رو ایجاد کرد!
ولی یه چیزی اگر باشه که بصورت طبیعی محدودیت داشته باشه و مثلا یکی پیشدستی کرده و زودتر از دیگران اون منابع رو قبضه کرده، و اینطوری بدست آوردن مشابه اون چیز برای دیگران خیلی سخت تر شده باشه (نه اینکه اگر اونا هم همونقدر یا مقداری بیشتر تلاش کنن بتونن بدستش بیارن)، اون میشه اون ابزارهای تولید واقعی که باید برشون نظارت کافی باشه و از انحصار مطلق شخصی بر اونها جلوگیری بشه. البته کار و رقابت برای افراد تازه وارد مسلما مقداری سخت تر هست که اون طبیعیه و بخاطر اینه که نفر قبلی تقدم زمانی داشته و جا افتاده و بازار رو دور خودش چیده که تغییر این وضع مسلما اینرسی و هزینه داره، و این به خودی خودش مشکل اساسی و جرم و استثمار محسوب نمیشه.
احتمالا مثلا منابع طبیعی رو بتونیم بعنوان چیزهایی که نباید روش مالکیت شخصی باشه ذکر کنیم! اگر یکی یک معدنی رو مالک بشه اونوقت میتونه دیگران رو استخدام کنه براش کار کنن و چون معدن های خوب کم هستن بنابراین دیگران نمیتونن به سادگی به همون شرایط دست پیدا کنن. شاید مثلا یکی که 50 سال بعد به دنیا میاد تقریبا تمام منابع طبیعی رو دیگران قبلا مالک شده باشن!
اما این وسط بالاخره یه مسئله هم هست و اون اینکه طرف بالاخره زرنگ بوده و زحمت کشیده رفته منبع معدنی رو کشف کرده و راه اندازی کرده و اینا، که من فکر میکنم واسه این بالاخره باید یه مزیت و سودی بهش بدن نه اینکه هرچی زحمت کشیده و کشف کرده و بازار کار رو با تلاش و اراده آباد کرده بگن ابزار تولید و منابع طبیعی هست پس تو هیچ حق و امتیازی نسبت بهش نداری! فکر میکنم راهکاراندیشی برای این موارد کار آنچنان سختی هم نباشه و میشه سیستمهای پاداش دهنده و ایجاد انگیزه برای چنین افراد و فعالیت هایی رو ایجاد کرد!