10-22-2013, 01:21 PM
Ouroboros نوشته: بیجا نیست چراکه شما شاخص پیشرفت جامعه را در نظر نمیگیرید و نمیتوانید بفهمید این پیشرفت اگر مداوم و بلافصل باشد بالاخره یک جایی فرا میرسد که شما ناگزیر هستید میان ارتقاء سطح دستمزد و پیرو آن سطح زندگی و پدید آمدن طبقات اجتماعی-اقتصادی جدید، و یا سرکوب پیشرفت و برابر نگاه داشتن جامعه یکی را انتخاب بکنید. برای کار برابر باید دستمزد برابر داد، و تنها معیار عینی اندازهگیری کار هم ساعتیست که برای انجام آن هزینه شده + تخصصی که برای انجام آن لازم بوده. داوری بر مبنی راندمان و اینکه چه کسی تنبل بوده و چه کسی نبوده باز نیازمند تعیین کردن یک خط افقی برمبنی معیاریست که از بیرون کنش اقتصادی به آن تزریق شده، و از «هرکس به اندازهی توانایی، به هرکس به اندازهی نیاز» تضاد دارد.
...
همان گونه که گفتم، "رده" از دید ما با سنجه ی بهرهکشی سنجیده میشود.
پولدار هم به بایستگی، همان سرمایه دار نیست. من مانند شما با دگرسانی
تراز زندگی دشورای ندارم و تنها میگویم که کمترین ترازی هومنی باید برای هر
کسی هم که توان کار هم از بیخ ندارد، ، بسته به توان فراورش همبود، پدید بیاید.
ولی من نمیتوانم مانند شما ، قانون فرگشت را به زیر پرسش ببرم. من تنها
میگویم که فرگشت باید هومنی بوده و دروغ پرداز و دزد و برده دار و فئودال و ...
نباید به بهزیستی و فرازیست برسند، بساکه سنجه ی فرازیست و فرگشت باید
کارو فراورش و هوشمندی و خردورزی در ان باشد. این چیزی بود که فیلسوف
یونانی هم آرزو داشت. از بیخ، هیچ گروه جانوران و هیچ استخر ژنتیک نمیتواند
بی چالش ، پیشرفت و فرگشت نماید و دچار کژزادمانی (دژنراسیون ) و ایستایی
شده و از میان میرود. ما نیاز به بیماری آبله نداریم که مارا بکشد، یا زشترو نماید،
ولی نیاز به واکسن آبله داریم که پیکر ما راه جنگ و فرگشت را فراموش ننماید.
اگر این قانون جداگر فرگشت نبود ما همان بوزینه هنوز مانده بودیم.
از بیخ، همین ستیز میان بهره دها و بهره کشان هم چالشی است که میتواند
هومنی را به تراز بالاتری از هستی برساند و به یک جهش سودمند فرهنگی و
تراز بالای فرگشتی همبودین برساند. (خود همبود هم چو جانوری ست که درگیر
فرگشت فرهنگی است چنان که ما درگیر فرگشت ژنتیک هستیم)، درست مانند
"منشور حقوق بشر" که برای نخستین بار در ان نوشته شد که برده داری هومنی
نیست و نباید باشد. پس، پس از کمونیسم و سوسیالیم هم دگرسانی میان
بهرمندی ها باید باشد تا فرگشت بگونه ای هومنی براه خویش پی بگیرد. همچنان
که ما امروزه میتوانیم خود ژن هارا دستکاری کنیم و فرگشت هوشمند را پدید بیاوریم .
----
کارآمدی و توانایی های هر کس مانند هوش او سنجش و آزمون پذیر است و بایسته
نیست که از کنش سرایداشتی اندازه گیری شود. در اروپا اگر به اداره ی کار بروید،
میتوانید چنین آزمونی را بدهید و به شما بگویند به درد چه کارهایی و چه آموزش هایی
میخورید. هر سرکارگر و کارفرما هم در همین شش ماه نخست میتواند ببیند که چه
کسی کار میکند و چه کسی جیم میشود.
***
همانگونه که ما نمیتوانیم از نژاد های سرخ و زرد و سیاه و سپید، یک نژاد همگون
شکلاتی بسازیم، نمیتوانیم نیز برتری فرگشتیک گروهی بر گروه دیگر نیز پیشگیری
نماییم. ولی مهند این است که این روند فرگشت ، با درد و رنج، کار کودکان،بمب و
کشتار, گرسنگی، زادو زای ملخ گونه، سرکوب زن، برده داری، کاری سخت و ناهومنی ،
نبود بهداشت و زنهار، و ... نباشد.
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد