09-15-2013, 01:38 PM
برای اینکه بفهمیم چه چیزی نژاد پرستی یا جنسیت گرایی هست باید به یک نکته توجه کنیم و اون هم مسئله "قدرت" و سیستماتیک بودن عمل هست.
یعنی اگر کسی به خاطر نژاد یا جنسیت شما آسیبی بهتون رسوند یا شما رو از چیزی محروم کرد، کارش تبعیض آمیزه ولی خب این عمل سیستماتیک نیست، با این حال اگر گروه های قدرتمند جامعه یا نهادهای اجتماعی-دولتی بخش غالبی از یک نژاد یا جنسیت رو از چیزی محروم کنند اون وقت ما با نژادگرایی یا جنسیت گرایی در ابعاد بزرگ رو به رو هستیم.
برای نمونه اگر زنی شما رو به خاطر مرد بودن یک یک شرکت شما رو به خاطر ایرانی بودن استخدام نکرد ما با تبعیض رو به رو هستیم ولی اگر در سطحی وسیع و به خاطر معیارهای قانونی یا اجتماعی مثلا زن ها به خاطر پیش فرض هایی چون "احتمال داشتن خانواده و تمرکز کمتر" و سیاهان به خاطر "احتمال خلافکار بودن" یا "تنبل بودن"استخدام نمیشدند اون وقت ما با تبعیض سیستماتیک رو به رو هستیم که واژه نژادگرایی یا جنسیت گرایی کاملا مناسبش هست.اینجا فارق از اینکه معیار درست یا نادرسته، مسئله اصلی پیش فرض هایی برای جنسیت یا نژاده.
خب میپردازم به مسئله بعدی،از دید من برای روشن تر کردنش مثال "دوستی خاله خرسه" واقعا مناسبه، یعنی ظاهرا تبعیضی در کار نیست و امتیاز برای اشخاص وجود داره ولی در نهایت مثل دوستی خاله خرسه این "امتیاز" تبدیل به "مشکل" میشه.
بنابراین میشه تبعیض رو به دو شکل بدخواهانه و نیک خواهانه دسته بندی کرد، اونهایی که مشخصا به جنسیت یا هویت حمله میشه و اونهایی که در ظاهر سودرسان هست ولی پیامی که منتقل میکنه و نتایجش زیان آوره.
این رو با یک نمونه در مورد بچه ها میتونم مشخص تر بکنم البته تفاوت هایی هم داره که باید بهشون توجه کرد:
فرض میکنیم(چون کشورهای مختلف قوانینشون فرق داره یک کشور فرضی رو مثال میزنم) که در قانون کشوری مجازات اشخاص تبه کار زیر 18 سال بسیار کمتر هست.خب مشخصا این یک مزیت محسوب میشه چون شخص برای انجام جرمی دقیقا مساوی شخصی بالای 18 سال مجازات بسیار کمتری رو میبینه ولی خب بیاییم به دلیل این قانون گذاری توجه کنیم"اشخاص زیر 18 سال فاقد توانایی های ذهنی و شعور اشخاص بالای 18 سال هستند" بنابراین "مجازات کمتری براشون در نظر گرفته میشه"
اینجا نتایج منفی تبعیض نیک خواهانه خودش رو نشون میده"این اشخاص نمیتونند رای بدند"، "این اشخاص نمیتونند گواهینامه رانندگی بگیرند"، "به کلاب ها و بارها راهشون نمیدند یا سرو نوشیدنی های الکلی براشون ممنوع هست"، "این اشخاص نمیتونند همه اموال یا دارایی یا تجارتشون رو کامل کنترل کنند" و. بسیاری محدودیت های قانونی دیگه.
تبعات اجتماعیش هم معمولا جدی نگرفته شدن، ضعیف انگاشته شدن و کنترل شدن توسط بزرگسالان هست.
خب در این مثال البته همونطور که گفتم نکاتی هست که با تبعیض های نیک خواهانه در مورد جنسیت یا نژاد فرق داره و اون هم اینه که به طور کلی سر اینکه کودکان ادراک کمتری نسبت به بزرگسالان دارند توافق موجوده و بحث سر محدوده سنی هست.
در مورد مباحث جنسیتی چیزی که معمولا نادیده گرفته میشه و تبعا به همین خاطر هم حتی از سوی بسیاری زنان "مثبت" انگاشته میشه همین تبعیض نیک خواهانه هست، یعنی تبعضی که در اون زن موجودی خالص و ظریف انگاشته میشند که باید محافظت، حمایت و تحسین بشند.
پیام و نتیجه این تبعیض این هست که زنان "شکننده و ضعیف" هم انگاشته میشند و به همین خاطر در هر موردی (عملا بسیاری از موارد) که ضعیف و شکننده بودن ضعف محسوب بشه پیش فرض ها و کلیشه ها رای به جلوگیری از ورود زنان به اون زمینه رو میدند، در این مورد حتما بیشتر در آینده توضیح میدم.
یعنی اگر کسی به خاطر نژاد یا جنسیت شما آسیبی بهتون رسوند یا شما رو از چیزی محروم کرد، کارش تبعیض آمیزه ولی خب این عمل سیستماتیک نیست، با این حال اگر گروه های قدرتمند جامعه یا نهادهای اجتماعی-دولتی بخش غالبی از یک نژاد یا جنسیت رو از چیزی محروم کنند اون وقت ما با نژادگرایی یا جنسیت گرایی در ابعاد بزرگ رو به رو هستیم.
برای نمونه اگر زنی شما رو به خاطر مرد بودن یک یک شرکت شما رو به خاطر ایرانی بودن استخدام نکرد ما با تبعیض رو به رو هستیم ولی اگر در سطحی وسیع و به خاطر معیارهای قانونی یا اجتماعی مثلا زن ها به خاطر پیش فرض هایی چون "احتمال داشتن خانواده و تمرکز کمتر" و سیاهان به خاطر "احتمال خلافکار بودن" یا "تنبل بودن"استخدام نمیشدند اون وقت ما با تبعیض سیستماتیک رو به رو هستیم که واژه نژادگرایی یا جنسیت گرایی کاملا مناسبش هست.اینجا فارق از اینکه معیار درست یا نادرسته، مسئله اصلی پیش فرض هایی برای جنسیت یا نژاده.
خب میپردازم به مسئله بعدی،از دید من برای روشن تر کردنش مثال "دوستی خاله خرسه" واقعا مناسبه، یعنی ظاهرا تبعیضی در کار نیست و امتیاز برای اشخاص وجود داره ولی در نهایت مثل دوستی خاله خرسه این "امتیاز" تبدیل به "مشکل" میشه.
بنابراین میشه تبعیض رو به دو شکل بدخواهانه و نیک خواهانه دسته بندی کرد، اونهایی که مشخصا به جنسیت یا هویت حمله میشه و اونهایی که در ظاهر سودرسان هست ولی پیامی که منتقل میکنه و نتایجش زیان آوره.
این رو با یک نمونه در مورد بچه ها میتونم مشخص تر بکنم البته تفاوت هایی هم داره که باید بهشون توجه کرد:
فرض میکنیم(چون کشورهای مختلف قوانینشون فرق داره یک کشور فرضی رو مثال میزنم) که در قانون کشوری مجازات اشخاص تبه کار زیر 18 سال بسیار کمتر هست.خب مشخصا این یک مزیت محسوب میشه چون شخص برای انجام جرمی دقیقا مساوی شخصی بالای 18 سال مجازات بسیار کمتری رو میبینه ولی خب بیاییم به دلیل این قانون گذاری توجه کنیم"اشخاص زیر 18 سال فاقد توانایی های ذهنی و شعور اشخاص بالای 18 سال هستند" بنابراین "مجازات کمتری براشون در نظر گرفته میشه"
اینجا نتایج منفی تبعیض نیک خواهانه خودش رو نشون میده"این اشخاص نمیتونند رای بدند"، "این اشخاص نمیتونند گواهینامه رانندگی بگیرند"، "به کلاب ها و بارها راهشون نمیدند یا سرو نوشیدنی های الکلی براشون ممنوع هست"، "این اشخاص نمیتونند همه اموال یا دارایی یا تجارتشون رو کامل کنترل کنند" و. بسیاری محدودیت های قانونی دیگه.
تبعات اجتماعیش هم معمولا جدی نگرفته شدن، ضعیف انگاشته شدن و کنترل شدن توسط بزرگسالان هست.
خب در این مثال البته همونطور که گفتم نکاتی هست که با تبعیض های نیک خواهانه در مورد جنسیت یا نژاد فرق داره و اون هم اینه که به طور کلی سر اینکه کودکان ادراک کمتری نسبت به بزرگسالان دارند توافق موجوده و بحث سر محدوده سنی هست.
در مورد مباحث جنسیتی چیزی که معمولا نادیده گرفته میشه و تبعا به همین خاطر هم حتی از سوی بسیاری زنان "مثبت" انگاشته میشه همین تبعیض نیک خواهانه هست، یعنی تبعضی که در اون زن موجودی خالص و ظریف انگاشته میشند که باید محافظت، حمایت و تحسین بشند.
پیام و نتیجه این تبعیض این هست که زنان "شکننده و ضعیف" هم انگاشته میشند و به همین خاطر در هر موردی (عملا بسیاری از موارد) که ضعیف و شکننده بودن ضعف محسوب بشه پیش فرض ها و کلیشه ها رای به جلوگیری از ورود زنان به اون زمینه رو میدند، در این مورد حتما بیشتر در آینده توضیح میدم.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-