08-11-2014, 08:50 PM
Ouroboros نوشته: من سه مشکل بنیادین با خردگرایی دارم. اولی همان ایراد هیوم است که هیچگاه پاسخی درخور برای آن نیافتم، «مسئلهی ارزش». هیوم مطرح میکند که تفاوت میان کشتن سوسک حمام و انقراض بشریت نه یک تفاوت «عقلانی» یا «منطقی»، که تفاوتی در ارزشهاست، برای من و شما، منقرض نشدن نسل بشر مهمتر است از کشته نشدن سوسک حمام، و ارزشها و اولویتها را عواطف تعیین میکنند نه خرد. در حقیقت عواطف شما اهدافتان را مشخص میکنند و خرد راه رسیدن به آنها را نشان میدهد، خردگرایی در مقام تعمیم این ابزار به «همه» عرصههای شناخت چیزی بجز نسخهای برای فاجعه نیست.سنجشِ این فربودِ انکار ناپذیر که تمام زندگی و هستی ما با همه ی تجربیات مان در گرو محور گسترده "رنج ها و لذت ها" معنا می یابد، توسط خرد انجام می شود. به طور کلی در آن گستره، «ارزش» انگاشتن لذت و رنج نیز، جزء غیر قابل امتناع در موجودیت آدمی می باشد. خردگرایی، دادن آگاهانه ی قدرتِ " اراده" به خرد است، تا به جای لذت های ظاهری و یا لذت نما های طبیعت، لذت های با کیفیت تری در آن بیابد و خلق کند.
همچنین اگر با آن مقدمات فلسفی و معرفت شناسانه ای که در بستر خردگرایی در "کافه دومگو" بیان داشتم به موضوع بنگرید؛ برایتان قابل تبیین می گردد که معنا داشتنِ هرگونه تجربه، ادراک و شناخت جهان اطراف تنها با وجود فرد ادراک کننده معنا خواهند یافت. پس تمام آن جهان و حتی آنچه در آن ظاهرا ارزش و پاد ارزش ممکن است پنداشته شود، در گرو هستی آن انسانِ فاعل و مرکزیت یافته ی آن جهانِ ادراک شده،قابل ارزش دهی و معنادهی خواهند بود.
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...