01-15-2013, 11:17 PM
Alice نوشته:Mehrbod نوشته: عامل مرگ پیرِش (aging) ئه
دوست گرامی واژه ی "پیرش" نادرست است ؛ برای بنواژه سازی (اسم مصدرسازی)
با پسوند «اِش» شما باید تنها به بن کنون کارواژه ، پسوند «اِش» را بیافزایید !
برای نمونه کارواژه ی «پریدن» را داریم ؛ آن را به امر واگردایند می شود «بپر» ، اکنون
وات /ب/ را بزدایید و به بن کنون آن «اِش» را بیافزایید ! می شود پرش (=بنواژه) ؛
مانند آموزش گردش خواهش و ...
--
برای بنواژه سازی پیر هم "بپیر" و سپس "پیر" و سرانجان "پیرش" نداریم ! برای برخی
زاب ها و فروزه ها و یا واژگان دیگر ، بسنده است که تنها پسوند "ای" را به پایان آنان
بیافزایید تا بسادگی بنواژه بسازید ؛ عامل مرگ پیری (پیر شدن) است ، نه عامل مرگ
پیرش است ؛
پیری بدی خوبی و .. همگی بنواژه اند و نمی توانیم از آنها پیرش بدش خوبش و ...
بسازیم !
رونوشت از بازدیسی زبان پارسی
...
۱۲- برساختن فعل از اسم
اگر چه مردم در بکار بردن این روش پیشرو هستند (ساخت فعلهایی مانند چتیدن، زنگیدن، تیغیدن، دردیدن و …) ولی روشنفکران و نویسندگان بهرهی چندانی نمیبرند و فرهنگستان هم آغازی لاکپشتی داشته است: انبوهیدن-انبوهش (to aggregate-aggregation)، هنجیدن- هنجیده- هنج (to norm-normed-normate)، هنجاریدن (to normalize)، پیریدن-پیرش (to age- aging)، سامانش (systematization)، پایانیدن-پایانش (terminate-termination)، سردیدن (to quench)، پخشیدن (to diffuse).
...
.Unexpected places give you unexpected returns