11-07-2012, 04:34 AM
واداریِ سخنگو | اندرکنش[sup][aname=rpa9d72][[/aname][anchor=pa9d72]1][/anchor][/sup] همبود[sup][aname=rpa8a10][[/aname][anchor=pa8a10]2][/anchor][/sup] و زبان بر یکدیگر
اگر همسنجی[sup][aname=rpa22a8][[/aname][anchor=pa22a8]3][/anchor][/sup] با زبانهای رایانهای در پیک پیشین را خوانده باشید، به این پرداختیم که زبان و ساختار آن میتوانند - اگرچه وادار نمیکنند - سخنگو را به نگرش ویژهای رهنمود سازند و اندیشهیِ وی را نیز در در همان راستا تقویت کرده و سوگیرانند.
برای آسانیِ دریافت ما میتوانیم همین را در زبانهای زنده نیز بیابیم. یکی از بهترین جاها برای یافتن آن نیز بخشهایی از زبان است که سخنگو را به دادهدهی میوادارند.
ما با بررسی سه زبان آلمانی، انگلیسی و پارسی میبینیم که در یک سناریویِ روزانهیِ پیش پا افتاده، اگر نمونهوار یکی برگشته و به دیگری بگوید:
از آنجاییکه در زبان آلمانی جاینامهای[sup][aname=rpa071a][[/aname][anchor=pa071a]4][/anchor][/sup] جنسیتی داریم که به نام میچسبند (Freund/ Freundin)، پس سخنگو نیز از همینرو وادار به آشکاردن جنسیت دوست خود خواهد بود.
هر آینه، در زبان انگلیسی میتوان همین را بچهرهیِ زیر گفت:
و بدرستی از روی همین ویژگیِ بی جنسیتی زبان، اگر شنونده از وی بپرسد که «دوست شما دختر بود یا پسر؟»، سخنگوی انگلیسی میتواند این را گونهای بینزاکتی دیده و ارجمندانه از پاسخدهی خوددارد.
فرهنگ در اینجا با زبان میاندرکند[sup][aname=rpaef44][[/aname][anchor=paef44]5][/anchor][/sup]: جایی که زبان دادهدهی نمیکند، فرهنگ نیز خود را همتراز آن میدگراند[sup][aname=rpa4774][[/aname][anchor=pa4774]6][/anchor][/sup] (و وارونه).
با این همه، یک انگلیسیزبان در دنبالهیِ گفتگو نمیتواند دادههایِ بیشتری نداده و همچنان جنسیت دوست خود را پنهان و خودویژه[sup][aname=rpa467f][[/aname][anchor=pa467f]7][/anchor][/sup] نگه دارد، چرا
که در گفتگوی بیشتر ناچار به کاربرد جاینامهای him/her خواهد شد و جنسیت دوست او نیز خواه ناخواه میآشکارد.
در اینجا ما پارسیک را خواهیم داشت که هیچ کدام از این مرزمندیها را نداشته و سخنگو میتواند
همه کارهایی که دیشب انجامیده را کمابیش بازگوییده، بی اینکه کیستیِ جنسیتی دوست خود را بیاشکارد.
برای همه دوستان بیگمان پیش آمده که دوست پسر/دخترشان یکی از داستانهایش را بازگویی میکند و شما
پابهپای داستان پیش خودتان میگاسید[sup][aname=rpa5c9b][[/aname][anchor=pa5c9b]8][/anchor][/sup] (حدس) که جنسیت این دوستِ نامبرده در پایان چیست، یا سرانجام مانند
من میکوشید در ریخت یک پاسخ معصومانه "راستی عزیزم دوستت برادر شیلا نبود؟" آنرا در بیاورید.
ولی از سوی دیگر، اگر ما بخواهیم یک کُنش، بگوییم «شام خوردن با دوستمان» را بازگوییم، در هر سه
زبان نامبرده وادار به دادن تکههای دیگری از آگاهی، بنمونه زمان رویداد آن میباشیم:
ولی در دست دیگر، در زبانی مانند چینی سخنگو وادار به بازگوییِ زمان کُنش نیز هتا نیست، چرا که یک دیسِ[sup][aname=rpa4c55][[/aname][anchor=pa4c55]9][/anchor][/sup] کارواژه[sup][aname=rpaaff6][[/aname][anchor=paaff6]10][/anchor][/sup] (verb form) میتواند برای گذشته، اکنون و آینده بکار رود!
بروشنی، این به این چم[sup][aname=rpa386a][[/aname][anchor=pa386a]11][/anchor][/sup] نیست که چینیها نمیتوانند اگر خواستند بگویند که رویداد شام خوردن در چه زمانی رخ داده است، ولی وادار به بازگویی آن نیز نمیباشند.
این ویژگیهای واداریکِ زبان را میتوانیم هنود[sup][aname=rpa10fb][[/aname][anchor=pa10fb]12][/anchor][/sup] گرفته از فرهنگی که زبان در آن فرگشته[sup][aname=rpa937d][[/aname][anchor=pa937d]13][/anchor][/sup] (برخاسته) و همچنین باز هنودی که خودِ زبان بر فرهنگ گذاشته در پیوندی دیالکتیک بیانگاریم.
----
[aname=pa9d72]1[/aname]. [anchor=rpa9d72]^[/anchor] andar+kon+eš::Andarkoneš || اندرکنش: تعامل; فرایند اندرکردن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ interaction
[aname=pa8a10]2[/aname]. [anchor=rpa8a10]^[/anchor] ham+bud::Hambud || همبود: اجتماع Ϣiki-En society
[aname=pa22a8]3[/aname]. [anchor=rpa22a8]^[/anchor] ham+sanjidan::Hamsanjidan || همسنجیدن: مقایسه کردن to compare
[aname=pa071a]4[/aname]. [anchor=rpa071a]^[/anchor] jây+nâm::Jâynâm || جاینام: ضمیر (جانشین اسم) Ϣiki-En, Ϣiki-De, Ϣiki-Pâ pronoun pronomen
[aname=paef44]5[/aname]. [anchor=rpaef44]^[/anchor] andar+kardan::Andarkardan || اندرکردن: تعامل داشتن/کردن Ϣiki-En to interact
[aname=pa4774]6[/aname]. [anchor=rpa4774]^[/anchor] Degarânidan <— Degarândan || دگرانیدن: تغییر دادن to change
[aname=pa467f]7[/aname]. [anchor=rpa467f]^[/anchor] xod+viž+e::Xodviže || خودویژه: محرمانه; شخصی Ϣiki-En private
[aname=pa5c9b]8[/aname]. [anchor=rpa5c9b]^[/anchor] Gâsidan || گاسیدن: حدس زدن Dehxodâ, Ϣiki-En to guess
[aname=pa4c55]9[/aname]. [anchor=rpa4c55]^[/anchor] dis+idan::Disidan || دیسیدن: فرم گرفتن; دیس گرفتن to form
[aname=paaff6]10[/aname]. [anchor=rpaaff6]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname=pa386a]11[/aname]. [anchor=rpa386a]^[/anchor] Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning
[aname=pa10fb]12[/aname]. [anchor=rpa10fb]^[/anchor] Hanud || هنود: اثر, تاثیر effect
[aname=pa937d]13[/aname]. [anchor=rpa937d]^[/anchor] far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
اگر همسنجی[sup][aname=rpa22a8][[/aname][anchor=pa22a8]3][/anchor][/sup] با زبانهای رایانهای در پیک پیشین را خوانده باشید، به این پرداختیم که زبان و ساختار آن میتوانند - اگرچه وادار نمیکنند - سخنگو را به نگرش ویژهای رهنمود سازند و اندیشهیِ وی را نیز در در همان راستا تقویت کرده و سوگیرانند.
برای آسانیِ دریافت ما میتوانیم همین را در زبانهای زنده نیز بیابیم. یکی از بهترین جاها برای یافتن آن نیز بخشهایی از زبان است که سخنگو را به دادهدهی میوادارند.
ما با بررسی سه زبان آلمانی، انگلیسی و پارسی میبینیم که در یک سناریویِ روزانهیِ پیش پا افتاده، اگر نمونهوار یکی برگشته و به دیگری بگوید:
دیشب با دوستم بیرون بودیم
از آنجاییکه در زبان آلمانی جاینامهای[sup][aname=rpa071a][[/aname][anchor=pa071a]4][/anchor][/sup] جنسیتی داریم که به نام میچسبند (Freund/ Freundin)، پس سخنگو نیز از همینرو وادار به آشکاردن جنسیت دوست خود خواهد بود.
هر آینه، در زبان انگلیسی میتوان همین را بچهرهیِ زیر گفت:
I spent yesterday evening with a friend of mine
و بدرستی از روی همین ویژگیِ بی جنسیتی زبان، اگر شنونده از وی بپرسد که «دوست شما دختر بود یا پسر؟»، سخنگوی انگلیسی میتواند این را گونهای بینزاکتی دیده و ارجمندانه از پاسخدهی خوددارد.
فرهنگ در اینجا با زبان میاندرکند[sup][aname=rpaef44][[/aname][anchor=paef44]5][/anchor][/sup]: جایی که زبان دادهدهی نمیکند، فرهنگ نیز خود را همتراز آن میدگراند[sup][aname=rpa4774][[/aname][anchor=pa4774]6][/anchor][/sup] (و وارونه).
با این همه، یک انگلیسیزبان در دنبالهیِ گفتگو نمیتواند دادههایِ بیشتری نداده و همچنان جنسیت دوست خود را پنهان و خودویژه[sup][aname=rpa467f][[/aname][anchor=pa467f]7][/anchor][/sup] نگه دارد، چرا
که در گفتگوی بیشتر ناچار به کاربرد جاینامهای him/her خواهد شد و جنسیت دوست او نیز خواه ناخواه میآشکارد.
در اینجا ما پارسیک را خواهیم داشت که هیچ کدام از این مرزمندیها را نداشته و سخنگو میتواند
همه کارهایی که دیشب انجامیده را کمابیش بازگوییده، بی اینکه کیستیِ جنسیتی دوست خود را بیاشکارد.
برای همه دوستان بیگمان پیش آمده که دوست پسر/دخترشان یکی از داستانهایش را بازگویی میکند و شما
پابهپای داستان پیش خودتان میگاسید[sup][aname=rpa5c9b][[/aname][anchor=pa5c9b]8][/anchor][/sup] (حدس) که جنسیت این دوستِ نامبرده در پایان چیست، یا سرانجام مانند
من میکوشید در ریخت یک پاسخ معصومانه "راستی عزیزم دوستت برادر شیلا نبود؟" آنرا در بیاورید.
ولی از سوی دیگر، اگر ما بخواهیم یک کُنش، بگوییم «شام خوردن با دوستمان» را بازگوییم، در هر سه
زبان نامبرده وادار به دادن تکههای دیگری از آگاهی، بنمونه زمان رویداد آن میباشیم:
خوردیم، میخوردیم، داریم میخوریم، خواهیم خورد.
dined, have been dining, are dining, will be dining.
dined, have been dining, are dining, will be dining.
ولی در دست دیگر، در زبانی مانند چینی سخنگو وادار به بازگوییِ زمان کُنش نیز هتا نیست، چرا که یک دیسِ[sup][aname=rpa4c55][[/aname][anchor=pa4c55]9][/anchor][/sup] کارواژه[sup][aname=rpaaff6][[/aname][anchor=paaff6]10][/anchor][/sup] (verb form) میتواند برای گذشته، اکنون و آینده بکار رود!
بروشنی، این به این چم[sup][aname=rpa386a][[/aname][anchor=pa386a]11][/anchor][/sup] نیست که چینیها نمیتوانند اگر خواستند بگویند که رویداد شام خوردن در چه زمانی رخ داده است، ولی وادار به بازگویی آن نیز نمیباشند.
این ویژگیهای واداریکِ زبان را میتوانیم هنود[sup][aname=rpa10fb][[/aname][anchor=pa10fb]12][/anchor][/sup] گرفته از فرهنگی که زبان در آن فرگشته[sup][aname=rpa937d][[/aname][anchor=pa937d]13][/anchor][/sup] (برخاسته) و همچنین باز هنودی که خودِ زبان بر فرهنگ گذاشته در پیوندی دیالکتیک بیانگاریم.
----
[aname=pa9d72]1[/aname]. [anchor=rpa9d72]^[/anchor] andar+kon+eš::Andarkoneš || اندرکنش: تعامل; فرایند اندرکردن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ interaction
[aname=pa8a10]2[/aname]. [anchor=rpa8a10]^[/anchor] ham+bud::Hambud || همبود: اجتماع Ϣiki-En society
[aname=pa22a8]3[/aname]. [anchor=rpa22a8]^[/anchor] ham+sanjidan::Hamsanjidan || همسنجیدن: مقایسه کردن to compare
[aname=pa071a]4[/aname]. [anchor=rpa071a]^[/anchor] jây+nâm::Jâynâm || جاینام: ضمیر (جانشین اسم) Ϣiki-En, Ϣiki-De, Ϣiki-Pâ pronoun pronomen
[aname=paef44]5[/aname]. [anchor=rpaef44]^[/anchor] andar+kardan::Andarkardan || اندرکردن: تعامل داشتن/کردن Ϣiki-En to interact
[aname=pa4774]6[/aname]. [anchor=rpa4774]^[/anchor] Degarânidan <— Degarândan || دگرانیدن: تغییر دادن to change
[aname=pa467f]7[/aname]. [anchor=rpa467f]^[/anchor] xod+viž+e::Xodviže || خودویژه: محرمانه; شخصی Ϣiki-En private
[aname=pa5c9b]8[/aname]. [anchor=rpa5c9b]^[/anchor] Gâsidan || گاسیدن: حدس زدن Dehxodâ, Ϣiki-En to guess
[aname=pa4c55]9[/aname]. [anchor=rpa4c55]^[/anchor] dis+idan::Disidan || دیسیدن: فرم گرفتن; دیس گرفتن to form
[aname=paaff6]10[/aname]. [anchor=rpaaff6]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname=pa386a]11[/aname]. [anchor=rpa386a]^[/anchor] Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning
[aname=pa10fb]12[/aname]. [anchor=rpa10fb]^[/anchor] Hanud || هنود: اثر, تاثیر effect
[aname=pa937d]13[/aname]. [anchor=rpa937d]^[/anchor] far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
.Unexpected places give you unexpected returns