m@hdi نوشته: با سلام

انسان 2 میلیون سال پیش شکل گرفت و انسان هوشمند 200 هزار سال پیش. انسانها با سکس هم میتوانند نسلشان را ادامه بدهند هم لذت ببرند ولی سوال من این است که قرار گرفتن عصب های محرک جنسی بر روی آلت مرد با توجه به عمل سکس منطقی هست و مردان ارضا میشوند ولی چرا این مسئله در مورد زنان صدق نمیکند؟! زنان عصب های محرک جنسیشان بیشتر بر روی دهانه واژن قرار دارد و مقدار اندکی از عصب ها در درون واژن هست که تازه بیشترش هم در چند سانتیمتر ابتدایی هست و به همین دلیل خیلی کم از طریق سکس مستقیم ارضا میشوند (که در بیشتر موارد قبل از سکس باید اورال سکس رخ داده باشد و همچنین آلت مرد باید قطور باشد) و بیشتر بطور مستقیم از اورال سکس ارضا میشوند.

چرا در طول فرگشت انسان زنان عصب های محرک جنسیشان به داخل دیواره واژن نرفته که هم مردان راحت تر باشند هم زنان؟! نگید که اشکال از مردان است که این را نمیدانند چرا که در طول تاریخ به هر حال اکثر مردان به زنان اورال نمیدادند و فقط خودشان سکس میکردند پس باید زنان تطابق پیدا میکردند نه مردان.

با تشکر

به قول کوروش فرگشت که تمام نشده! اصولن فرگشت تمام نمیشود و مادامی که تولید مثل و ترکیب ژنها و در نتیجه اش جهش های ژنتیکی هست فرگشت هم هست.
فرگشت خواه نا خواه منجر به حفظ ژن میشه - یعنی اگر ژنی معیوب باشد یا موجب شود تولید مثل با مشکل مواجه بشه اون موجود منقرض میشه و فرگشتش هم همانجا به پایان میرسه.
حالا پرسش اینه : آیا این عدم جابجایی اعصاب تحریک جنسی منجر به خطر افتادن و یا در معرض انقراض قرار گرفتن نسل بشر شده ؟ پس اگر هم زنی به دنیا آمده باشد که اعصابِ تحریک جنسی اش داخلتر باشد و ژنش توضیع شده باشد به خاطر اینکه تاثیر خاصی در روند زاد و ولد بشر نداشته به چشم نمیاد! (به فرض وجود جهش)

بذارید براتون با یک مثال ساده توضیح بدم که بیشتر متوجه بشید :

در نظر بگیرید شرایط منطقه ای را که در آن چندین گونه جانوری زندگی میکنند - یکی از این گونه ها خرگوش! وی دیگری روباه است.
رفته رفته و با فرا رسیدن دوران یخبندان و سرد شدن زمین و ... آن منطقه بیشتر از اینکه سر سبز و رنگی باشد سفید میشود و میرود زیر برف! این بدین معناست که گیاهان کمتری خواهد رویید پس غذا کمتر است.
حالا در طی این فرایند خرگوشهایی جثه کوچکتری دارند به خاطر جثه کوچک به خوراک کمتری نیاز دارند! یعنی میتوانند با خوراک کمتر زنده بمانند پس در این میان آن ژنی که باعث متولد شدن خرگوشهای کوچکتر میشود شانس بقا پیدا میکند و خرگوشهای گنده تر رفته رفته به خاطر شکار شدن توسط روباه یا به خاطر گشنگی از میان میروند!
از سوی دیگر به خاطر شرایط زمستانی و سفید بودن تشخیص خرگوشهای سفید برای روباه شکارچی سخت تر است! پس شانس شکار شدنشان هم کمتر میشود - رفته رفته و با انقراض کامل خرگوشهای تیره و بزرگتر گونه ی تقریبن یکدستی از خرگوشهای سفید ریز جثه باقی خواهد ماند.
عین همین داستان البته برای روباه هم اتفاق میوفته! با سخت شدن شکار به خاطر فرگشت و انقراض خرگوشها فقط آن دسته از روباه هایی باقی میمانند که چشمانی تیز بین تر، جثه ای کوچکتر و تحمل بیشتری در برابر گشنگی دارند.
به این روند میگویند انتخاب طبیعی که نتیجه اش در طول نسلهای متمدامی میشود فرگشت - یعنی موجودات بر اساس شرایط زندگی و بر حسب یک سری شانسها و جهشهای ژنتیکی تصادفی موفق به حفظ گونه خود میشوند و اگر جهش ژنتیکی خاص در گونه شان پدید نیاید منقرض خواهند شد!

حالا که قضیه بالا رو خوندید خودتون بگید آیا شرایطی برای نوع بشر پیش اومده که در نتیجه اون زنهایی که اعصاب جنسیشان به قول شما تکامل پیدا نکرده منقرض بشوند و فقط آنهایی که در نتیجه یک جهش ژنتیکی تصادفی اعصاب جنسی شان به داخل دیواره رفته باقی بمانند ؟! اگر چنین شرایطی محیا نشده پس فرگشت هم در آن جهت پیش نرفته و اگر هم ژنی به چنین مسیری رفته باشد با ترکیب با باقیه ژنها، نُرم فعلی توانسته باقی بماند.
حتا نیازی به انجام تحقیقات پزشکی در مورد زنانی که اعصاب جنسی حساس تری دارند هم احساس نشده چون اساسن خطری برای بقای نسل بشر ندارد.

یعنی ایرادی که شما وارد کردید اساسن وارد نیست و نیازی نیست که بخواهیم نگرانش باشیم.