Russell نوشته: ی بابا،قدرت را برای تمامیتخواهی میخواهد،تمامیتخواهی را که نمیشود برای قدرت بخواهد،با قدرت یا مثلا ثروت خالی میخواهد چه کند.
اها:)
درست میگید:))
ولی خوب قبول دارید که دین ازادی را محصور میکند که به اعمال قدرتش بپردازد تا تمامیت خواهیش را ارضا کند؟
بنا براین توصیف ,دین سر راست آزادی را نشانه میگیرد تا قدرتش تضمین شود و از این رو حقوق افراد را وارونه نشان میدهد
.بنا براین لازم نیست ما در یک کار فرهنگی داد بزنیم که قدرت دین را بپایید کافیست که بگوییم حقوق خود را در نظر داشته باشید.
Russell نوشته: مساله اینست که انسان چیزی نیست که با یک سخنرانی و آگاهی از حقوق و... منافعش را در این یا آن ببیند،انسان حیوانیست دارای رانههایِ مختلف و حتی دارای تضاد،آزادی خواهی هست از طرفی پیشنهاد امنیت و آسودگی و حتی ترس از آزادی با زیاد شدن گزینهها هم هست.
مثلا با تعبیر شما ما فقط در مقابل گرمایش زمین یا بد بودن سیگار یک اعلامیه باید برای هر انسان بخوانیم از آن پس انسانها منافعشان را در آن خواهند دید و مشکل گرمایش زمین حل خواهد شد.این نبرد خیر و شر و رانه زندگی و مرگ و آزادی و امنیت و... فعلا با ما خواهد بود از نگر من.البته شاید اگر اینطور نبود بهتر بود ولی فعلا همین است دیگر...
خوب این مسئله در مقابل ازادی اجتماعی که مطرح نیست.
وقتی در مورد حقوق صحبت می کنیم در مورد آن دسته ازآزادی سخن می گوییم که جزو بدیهیات حقوق انسان هستند و ممکن نیست انسان در برابر پذیرش آن مقاومت کند.
خصوصا اینکه شاهد این باشد که در فرهنگ های دیگر,انسانهای دیگر از این آزادی ها استفاده می کنند پس نپذیرفتنش بی معناست.
البته من هم نمی گویم با اگاه سازی کار تمام است ولی اثر این نوع از برخورد را به مراتب از آن نوع ازآزادی ای که رضا خان (مثلا) به زور اعمال کرد کارگر تر است و واکنش ها منطقی تر است