12-25-2012, 10:15 PM
من متریالیست هستم و متریالیست ها را دوست دارم:)))
undead_knight نوشته: ترکیب متریایلسم و سود گرایی چه میکنه :)))
nirvana نوشته: هی میخوام این اشفتگی رو مرتبش کنم هی میزنم بدترش میکنمخوبه که:)))
درونم ریخت و پاشه اصلن:)))
iranbanoo نوشته: خوبه که:)))حالا کی سخت گرفت:)))
ریخت و پاش باش خودش خود به خود مرتب میشه...
چه اصراریه به خودت سخت بگیری:))
Mehrbod نوشته: من این نگره دوستمان راسل در proxy کردن خودمان در دیگران را نمیباورم، هر کس اگر به اندازه بجایی خودخواه باشد، زندگی همه ما آسانتر و زیباتر میشود.من نظرش رو قبول دارم با این تفاوت که بازهم اون رو نوعی خودخواهی میبینم،اصولا دیگر خواهی هم نوعی خودخواهی هست چون هر عملی حتی ناخوشایند با انگیزه ای انجام میشه که رضایت بخش هست.
نقل قول:لنین( 1920): آمریکا در حال نابودی است.این طنز نبوی رو هر وقت میبینم فقط قهقهه میزنم :)))
استالین( 1940): امپریالیسم زیر گامهای آهنین پرولتاریا خرد خواهد شد.
مائو( 1960): سقوط امپریالیسم آمریکا بزودی رخ می دهد.
فیدل کاسترو(1980): امپراطوری آمریکا بزودی فرومی پاشد.
آیت الله خمینی( 1985): لکن آمریکا در حال از بین رفتن است.
هوگو چاوز(2000): آمریکا در حال نابودی است.
آیت الله خامنهای(2001): آمریکا و دشمنان در حال نابودی هستند
احمدی نژاد( 2005): آمریکا و اسرائیل در حال فروپاشی است.
احمدی نژاد( 2006): آمریکا بزودی نابود می شود.
احمدی نژاد( 2007): آمریکا تا همین پس فردا نابود می شود.
احمدی نژاد( چند روز پیش): مناسبات فعلی جهان دوام نمی یابد و آمریکا نابود می شود.
نتیجه گیری اخلاقی:
فعلا که بقیه نابود شدهاند و بقایایشان به آمریکا مهاجرت کردهاند تا محکم نگهش دارند.
Mehrbod نوشته: من این نگره دوستمان راسل در proxy کردن خودمان در دیگران را نمیباورم، هر کس اگر به اندازه بجایی خودخواه باشد، زندگی همه ما آسانتر و زیباتر میشود.اساسا دوست داشتن زوری که نداریم،بنابراین استفاده از فعل برای آن یمعنیست.بعد هم من حرفی بر خلاف دوست داشتن خودمان نزدم،من تا خدی موافقم که کسی که خودش را دوست ندارد دیگران را هم نمیتواند دوست داشته باشد.
undead_knight نوشته: من نظرش رو قبول دارم با این تفاوت که بازهم اون رو نوعی خودخواهی میبینم،اصولا دیگر خواهی هم نوعی خودخواهی هست چون هر عملی حتی ناخوشایند با انگیزه ای انجام میشه که رضایت بخش هست.بگمانم اگر دیگر خواهی هم نوعی خودخواهی باشد اساسا خودخواهی بیمعنی خواهد بود.از نظر فرگشتی هم یادمان نرود (حالا خودخواهی هر معنی داشته باشد) واحد رپلکیتورها ژن است نه فرد و ارگانیسم.اساسا این مفهوم خودخواهی در مورد ژن هم یک نوع تشبیه و متافور است و درباره چند مولکول بیمعنیست.چیزی که مسلم است در بعد روانی در انسانها چنین چیزهایی داریم.اینطور نیست که خودخواهی افراد یک قانون باشد و ما بخواهیم مشاهدات را با آنها توجیه کنیم،بلکه ما دنبال توضیح یکسری پدیده های پیچیده هستیم و خودخواهی و دگرخواهی و اینها هم تشبیهات هستند.
دیدگاه من رادیکال تر هست،من میگم ما فقط خودمون رو دوست داریم و اگر از کسی خوشمون میاد به این خاطره که فقط این دوست داشتن خود با دوست داشتن اون شخص تقویت میشه :)
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Russell نوشته: بگمانم اگر دیگر خواهی هم نوعی خودخواهی باشد اساسا خودخواهی بیمعنی خواهد بود.از نظر فرگشتی هم یادمان نرود (حالا خودخواهی هر معنی داشته باشد) واحد رپلکیتورها ژن است نه فرد و ارگانیسم.اساسا این مفهوم خودخواهی در مورد ژن هم یک نوع تشبیه و متافور است و درباره چند مولکول بیمعنیست.چیزی که مسلم است در بعد روانی در انسانها چنین چیزهایی داریم.اینطور نیست که خودخواهی افراد یک قانون باشد و ما بخواهیم مشاهدات را با آنها توجیه کنیم،بلکه ما دنبال توضیح یکسری پدیده های پیچیده هستیم و خودخواهی و دگرخواهی و اینها هم تشبیهات هستند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound