Mehrbod نوشته: Ich wage Sie! (:
میپذیرم به خودرو از هرگونه تنش و فرسایشی آسیب میرسد, ولی من روی گسترش این پندارهیِ پادشکنندگی پیشتر کوشیده بودم: پادشکنندگی - Antifragility
دربارهیِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود, بجایش ولی
پیکر و تن هومنی با ورزش که چیزی بجز همان تنش ماهیچهها نیست ورزیده و سرزنده میشود, در فرجام میگمانم
اندکی ورتش و گاه دگرسانی در برنامه و روال زندگی هم بسیار سودمند باشد, کمی
بیخوابی اینجا, کمی بیبرنامگی آنجا و بگذاریم این تنشهای همیشگی تن و روان را زنده و پویا نگهدارند!
همانجور که گفتم این نگرش شما برای من پادستیزی ژرفی دربر دارد, از سویی دربارهیِ آموزههایِ سختکوشی و زاهدی (being ascetic) و همین دیسیپلین
و روالمندی و خوبیهایشان بسیار خواندهام, از سویی این با نگرهیِ پادشکنندگی چندان همنمیخواند و همین ورزش تن یا برزش مغز نمونههایِ روشنِ ستیزگر اش هستند ...
پارسیگر
خب دوست گرامی،
ژن ما تا اندازه ی بالایی پادشکننده است ولی
پیکر ما شکننده
است : خود من یکبار که سخت زمین بخورم لگنم میشکند . ورزش هم تا اندازه ای
باید کرد که طبیعت برای ما فرمان داده و نه اینکه همه جای مان تاب بردارد !
کار سخت و کارگری کانی ها و ساختمانی و .. میدانید که همه ی اسکلت و بند های
میان استخوان ها و .. را بدجور میفرساید و آنها دیگرهرگز بازسازی نمیشوند.
بویژه عصب که میدانید که دیگر، مانند پوست و استخوان، بازسازی نمیشود.
از کار هایی هم که طبیعت و فرگشت آگاهی نداشته و ژن ما آروین نکرده هم
باید دوری جست، مگر اینکه هزاران تن انجام داده باشند و آمار، نشان بدهد
که چیزی شان نشده. مانند چتربازی که نخست، بر پاد سرشت و آروین ژن است
که ما خودمان را از جایی پرت کنیم پایین. پس باید به راهی رفت که پیشتر
شناخته شده باشد: زبانزد لـُری:
ره برو ، بیره مرو، هرچن که ره دورس!
...
در نگاه کلان، اگر شما تنها نیازین ترین و بایسته ترین کارها و جنبش ها را
انجام دهید و انرژی دریافتی تان (خوراک) هم به اندازه ی همان انرژی باشد
که برای جنبش و زندگی میگسارید، کمترین شمار یاخته های شما میمیرند
و بیشترین بازه ی جوانی را خواهید داشت.
برای نمونه بهترین ورزش، چیزی که پزشک به من گفته، شنا است، چون هیچ فشاری
به بند های میان استخوانها نمی اید و فرسایش زانو و لگن و .. ندارید و تنها ماهیچه ها
اندکی انرژی می گسارند که تنبل نشوند. ولی دویدن و چه میدانم وزنه برداری = خودکشی!
سامانه هایی که دارای تراز کمترین انرژی هستند نیز همواره دیرنده ترند
و تنش و بیم نا استواری کمتری را در بر دارند.
پس برزش ما هم باید در تراز نیازین باشد مگر اینکه ناچار باشید که کشتی گیر بشوید!
همیگونه است نگه داشتن
ریتم و اهنگی که زیستبوم شما به شما پیشنهاد
میکند و ژن ما خود را با ان همساز کرده: شب خوابیدن، بهتر از شب زنده داری
و بی خوابی است و در یک تسوی ویژه ، خوراک گرفتن، بهتر از اینکه گاهی
نیمه شب و گاهی بامداد و گاهی ساندویچ را بدو بدو گاز بزیم که به اتوبوسمان
برسیم. اینها همه استرس نایسته و کاهنده ی دیرای* زندگانی هستند.
اکنون اگر با "رایکال ها " هم که ماده هایی هستند که یاخته های مارا میکشند،
با کاربرد پیاز و لیمو و .. نبرد کنید، در این رهگذر هم یاخته های کمتری میمیرند.
•
*
دیرا= طول در زمان
درازا = طول در مکان
پارسیگر