نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

شیپورچی نوشته: در زایشگاه هم که بودیم استاد بلد نبود ویندوز نصب کنه شده بود استاد
حالا این‌ها را ولش کن،بگو ببینیم "زهن" را درست مینوشت یا نه؟
و از همه مهمتر شرط اولیه سواد را داشت و ارادت مخصوص به حیوانات مورد علاقه تو عمو استالین و هیتلر کبیر (!!) داشت یا نه؟
اگر نداشته که قطعا کرم بی‌سوادی‌ست !!



شیپورچی نوشته: این سایت به گفته مسول صهیونیستش اخراج ندارد پاچه اسراییل را نگیرید کسی کارتان ندارد ما هم ندارم و هلو گاست را هم محکوم میکنم

چنین خبرهایی اینجا نبوده و نیست ،شما علاوه بر انکار هلوکاست و ارادت به هیتلر کبیر (!!) ، آیدی سازی فله ای (که همین الان هم با بن بودن ایدی چندم و قاچاقی اینجا هستی اصلا)،ترولینگ،نژادپرستی،تشویق به کشتار و... را مرتکب شده‌ای و اینکه تا بحال برخورد بایسته‌ای صورت نگرفته و هر کاری خواسته‌ای کرده‌ای دلیل بر این نیست که در آینده هم چنین خبرهایی‌ست ، قوانین جدید بزودی نهایی و اعلام میشود ، بقول رفیق باسواد و منکر هلوکاست تو محموت ،آن ممه را لولو برد !!

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ

Russell نوشته: حالا این‌ها را ولش کن،بگو ببینیم "زهن" را درست مینوشت یا نه؟
زهن، ثر، مسول... همه ترول‌بازی به نظر می‌رسند. دم به تله ندهید دوستان، تنها راه برای مقابله با ترولها، خوراک به آنها ندادن و ایگنور کردنشان است. اصلا پستهای او را کوت نکنید!
پاسخ

جناب شیپورچی انگار هنوز تو کتت نرفته که اینجا پاتوق رانده شده ها، بی عرضه ها و عقده ای هاست. بمهر بدین اندازه نق نفرمایید. اگه تا چند دهه پیش گنگ و تروریسم و حزب راه مینداختن، حالا شده یه سیرک آنلاین که فقط باید از دور تماشا کنی و بخندی. یه deviant cesspool حقیقی که توش مسخره ترین املاها رو مینویسن وقتی لازم شد grammar nazi میشن. قوانین سایت هم به خاطر اینه که سرورش تو آلمانه و خوب میدونی که اون احمقا ..... چقدر عذاب وجدان دارن.راستی اون امضات چرا هی عوض میشه ما رو گرفتی؟

درود،
انکار هالوکاست در این انجمن ممنوع است. این موضوع برای چندمین بار به شما گوشزد شده.
رعایت بکنید.
Ouroboros
پاسخ

متاسفانه هر چه كردم انگار نمیشود نقل قول گرفت
ممنون از داریوش و راسل گرامی
امتحانات كه ترم پیش تموم شد رفت

میگم داریوش جان از نمایشگاه كتاب امسال توانستی كتاب به درد بخور پیدا كنی؟
من كه هر چی گشتم به جز نهج البلاغه صحیفه ی سجادیه اشعار امام خمینی چه كنیم كه مردها دوسمان داشته باشند و غیره و غیره چیزی پیدا نكردم!
و به دو سه تا نمایشنامه از سارتر قناعت كردم
پاسخ

Dariush نوشته: همیشه نقد کردن و ارائه دلایلِ عبث و مضر بودن، تنها راه ممکن نیستند و شما انتخابی گاها بس کارآ و مفید نیز در اختیار دارید به نام بی‌اعتنایی. در واقع گاه شما میتوانید با بی‌اعتنایی هم از تبلیغِ رایگان برای تفکرِ مقابل پرهیز کنید و هم استدلالهای طرفِ مقابل را چنان ضعیف و بی‌پایه نشان بدهید که ارزشی برای پاسخگویی نداشته باشند.
دوست گرامی, این راهکار برای وقتیه که اولا تفکر مقابل خودش ابزار کافی برای تبلیغ نداشته باشه و دوم اینکه افراد دیگه متوجه بشن که پاسخ ندادن شما به خاطر چرت و پرت بودن استدلال طرف مقابله, یعنی جامعه رو این موضوع "چرت و پرت بودن" اتفاق نظر داشته باشه, در مورد تفکری که همه گیر و قدرتمند شده که این بی اعتنایی کارآ نیست.

در مورد جمهوری اسلامی هم می خوام بدونم با به رسمیت نشناختن ما چه اتفاقی میفته؟ یعنی راه پیشنهادی شما برای برچیده شدنش بعد از این که اون رو به رسمیت نشناختیم چیه؟ مسلما آخوندها و خامنه ای جمع نمی کنند برن چون ما توی بازیشون شرکت نکردیم!

Ouroboros نوشته: بی اعتنایی مطلق، چون فمینیسم چیزی بجز طبیعت ایدئولوژیزه شده زن نیست.
این فقط درباره فمینیسم هست, درمورد بقیه تفکرهایی که می تونه حاکم بشه و مثلا شما باهاش مخالف باشید همین نظر رو دارید؟ بی اعتنایی مطلق؟

پاسخ

Ouroboros نوشته: همینکه می خواهید شما را «جدی» بگیرند و جنسیتتان در بحث مطرح نباشد می شود توقع بی جا برای احترام و اعتبار بیخود. مگر کسی اینجا مرد بودن مرا فراموش می کند و نوشته هایم را فارغ از شناسه ام می خواند که شما چنین توقعی دارید؟
البته که نه... چنین توقعی ندارم, ولی به همین دلیل میگم نظرات مردها درباره زنها بی ازرشه چون با پیش داوریهای ذهنی مردها انجام میشه
احترام و اعتبار بیخود اونی هست که شما مردان برای هم قائلید. هر مرد بی خاصیتی در ذهن شما و در ذهن بقیه مردان به شکل پیشفرض -به خاطر مرد بودن- شایسته اعتبار و احترامه, لازم هم نیست کاری کنه تا اون رو به دست بیاره, شاید کاری کنه که اعتبار و احترامش رو تا اندازه ای از دست بده ولی اعتبار و احترام "مرد بودن" دست نمی خوره

Ouroboros نوشته: وقتی تنها منافع گروه خودتان را مد نظر قرار می دهید و حاضر نیستید حتی یک قدم به پس بنشینید ذکر اینکه دلیل این رفتار برآمده از تعلق به آن گروه است نمی شود نگاه زن ستیز و جنسیتی، می شود یادآوری ریاکاری و بداخلاقی شما.
زنان فقط منافع خودشون رو در نظر ندارند, برعکس زنها خیلی وقتها توی نقش مادر فداکار و از خودگذشته و دلسوز و مهربان فرو میرن و "منافع شخصی" شون رو فدای مردها می کنند.
زنهای زیادی هستند که منافع شخصی, موقعیت اجتماعی و حتی احساسات و لذت از سکس شون رو فدای مردها کردند, برای بیشتر زنها این موضوع پیش اومده و این باید تغییر کنه.
مثلا شما می دونید که اگه نوشته هاتون رو با این شدت حمله به زنان ننوشته بودید بیشتر زنهای این انجمن تصمیم می گرفتند از حقوق شما حمایت کنند و از منافعشون برای برابری چشم پوشی کنند و از اونها بگذرند ( الان این کار رو نمی کنند نه به این خاطر که احترام رو باارزش تر از حقیقت می دونند, چون شما رو فقط در حال محکوم کردن می بینند و این که حکم صادر کردن برای شما مهمتر از حقیقت هست ) کاری که "اکثر" مردان به سختی انجام میدن, مردها فقط به منافع و مشکلات گروه خودشون فکر می کنند و فقط اونها رو "جدی" می دونند.

Ouroboros نوشته: «اربابی» وجود ندارد، وقتی نقش جنسیتی ده هزار سال توسط زنان و بخاطر زنان برجسته شده و مورد تاکید قرار گرفته، مسلم است که برای برطرف کردن آن حداقل یک نسل زمان لازم است، که آنهم می بینیم دارد در ایران هم مثل باقی جهان اتفاق می افتد، و برای هر تغییری زنان کافی ست «میان خودشان» به اتفاق تصمیم بگیرند چیزی را نمی خواهند تا آن چیز در دم از اعتبار ساقط بشود و چیز جدیدی جای آنرا بگیرد. پس بله مردی که «اجازه» نمی دهد زنش سر کار برود قربانی سیستمی‌ست که قرنها توسط همه ی عناصر اجمتماعی او را موظف به تامین وسایل رفاه و آسایش زن می کرده. ذهنیت زنانه‌ی شماست(lel)که جهان را خوب و بد و سفید و سیاه می بینید و نمی تواند بفهمد یک قربانی می تواند خودش هم قربانی داشته باشد و اینجا صحرای کربلا نیست که یکی شهید معصوم باشد و یکی یزید خنجرکش.
بله مرد هم قربانی سیستم اجتماعی بوده, ولی در رابطه متقابل با زن اون رو قربانی می کرده, که خوشبختانه این موضوع به سرعت داره تغییر می کنه
این ایراد زنان نیست که مردان پذیرای تغییر نبودند, یا خیلی بهشون خوش میگذشته یا می ترسیدند منافعشون به خطر بیفته... مردان انقلابی و مبارز با ذهن های خلاق و درخشان! وقتی به رابطه شون با زنها می رسند (به جز موارد انگشت شمار) امل و متحجر و تغییر ناپذیر میشن. چرا مردها بیشتر توی نقشهای جنسیتی شون می مونند تا زنها؟ برای زنهایی که خارج از نقشهای جنسیتی شون عمل می کنند فشار جامعه کم نیست.
همیشه هم شرایطی نبوده که زنها بتونند بین خودشون تصمیم بگیرند و عملی کنند. برای این موضوع باید حدی از حقوق اجتماعی و انسانی شناخته شده و پذیرفته میشده, وگرنه در گذشته های دورتر در برابر هر زن خواهان تغییری چندین مرد مخالف و مجازاتها و سرکوبهای شدید وجود داشته
همین الان هم در ایران در برابر زنان مردان سنتی و حکومت قرار دارند و نمی ذارن زنان تصمیماتی رو که بین خودشون گرفتند عملی کنند. به همین خاطر در مواردی نسبت به سالهای قبل پسرفت هم داشتیم.

Ouroboros نوشته: ما در اینجا، و در تمام دیگر ارکان زندگی به بیدارسازی مردان ادامه خواهیم داد و همین حالا هم که خبری از جنبش مردان نبوده و نیست می‌بینیم مردان باهوشتر به تشخیص خودشان حاضر به گردن انداختن قلاده ی ازدواج نیستند و زیر بار نمی روند، «مدرنها» دولت را بخاطر بد بودن شرایط اقتصادی در اینباره سرزنش می‌کنند و سنتی‌ها از ارزش افتادن نهاد خانواده و مسئولیت‌ناپذیر شدن مردان و ... را، دقیقا مشابه همانچه در غرب و ژاپن و روسیه و ... می‌بینیم، سرزنش کردن همه چیز و همه کس بجز مقصران حقیقی.
ادامه دهید و هر کسی رو میخواید سرزنش کنید. فمینیست ها خیلی قبل از شما ازدواج رو اسارت می دونستند.

Ouroboros نوشته: ببخشید بانو، اما خُب شما مگر چه چیزی دارید که بخواهید با گرو نگه داشتن آن سیستم را گرسنگی بدهید و در نهایت از پا دربیاورید بجز مهبل‌تان؟ که از آنهم قرنهاست دارید ...
....
می‌دانید چرا تهدیدهای شما اثری ندارند؟ چون خطاب «دگیر میوه‌های تو را نخواهم خورد» از سوی صاحب باغ به باغبان خبری‌ست خوش برای او،‌ نه چیزی دیگر.
شما می‌خواهید راه خودتان را از چه جدا بکنید؟!
خبری خوش باشه, شما نمی تونید باور کنید من نمی خوام تهدیدتون کنم نه؟!
من کاری ندارم که به نفع شماست, دلیلی هم نداره که کاری رو که به نفع شماست لزوما نخوام انجام بدم, برای من مهم اینه که به نفع زنهاست.
به نفع زنهاست که از نقش مادر فداکار حامی بیرون بیان و به خودشون فکر کنند و جدا بودن از مردها رو بپذیرند. این باعث میشه زنها به استقلال کامل و موفقیتهای بیشتر برسند. حداقل جوری که خودشون می خوان زندگی کنند نه برای مردها و به میل مردهایی که هیچ وقت راضی نمیشن.
البته در حرف خیلی از زنها این رو می دونند ولی در عمل موارد زیادی پیش میاد که خودشون رو فدا می کنند.
یه نگاه هم به دور و برتون بکنید. این همه زن که بیرون از خونه به اندازه مردها کار می کنند و خیلی وقتها مشکلات بیشتری رو تحمل می کنند, توی خونه هم مسوولیت کار خونه و بچه داری با اونهاست تا مرد بتونه استراحت کنه, تلویزیون ببینه و مطالعه کنه... باز هم این زنها مردها رو راضی نمی کنند و حتما میخوان بگن ما زنها رو جدی نمی گیریم و ما مردها هستیم که کارهای بزرگ رو انجام میدیم.

پاسخ

Angela نوشته: این فقط درباره فمینیسم هست, درمورد بقیه تفکرهایی که می تونه حاکم بشه و مثلا شما باهاش مخالف باشید همین نظر رو دارید؟ بی اعتنایی مطلق؟

این حرفها همه تازه هستند و من برای طرح هرکدام باید مقدمه چینی بکنم و پیشفرضهایم را توضیح بدهم و تشریح بکنم، مثل ادعاهای فمینیستی نیستند که صد سال است اینطرف و آنطرف به عنوان حقایق ازلی و ابدی تکرار شده‌اند و هزاران نفر، هزاران ساعت به روی آنها کار کرده باشند. اینست که من اغلب مجبور به زیاده گویی می‌شوم. ببخشید که پاسخ طولانی شد،

اشتباه شما اینست که گمان می‌کنید وضعیت طبیعی و نظم ذاتی چیزها حالت کنونی آنهاست. مرد قرار نیست چیزی به زن برساند،
تنها دلیلی که این فداکاریها را می‌کرده امتیازهایی‌ست که در مقابل آنها بدست می‌آورده، همانا دسترسی مداوم و بی‌وقفه به دستگاه تولید مثل زن. اکنون که زنان واگذاری این امتیازات را ناعادلانه تشخیص داده‌اند و نمی‌خواهند(و زنده‌باد، حقشان هم هست که انتخاب بکنند)، بر مردان است که ارائه‌ی خدمات سابق را نیز متوقف بکنند و دست از تقلای مذبوحانه در نقش سنتی مراقب/محفاظ/کارت‌اعتباری کشیده، از این منجلاب بیرون بیایند و منافع شخصی و گروهی خودشان را ارجح بگیرند.

پس مشکل تفکر حاکم نیست، مشکل در وضعیتی‌ست که تفکر حاکم بوجود آورده. من استدلال می‌کنم تنها راهی که مرد در شرایط کنونی بازنده‌ی «همه جانبه»ی ارتباط با زنان نیست، برقرار نکردن ارتباط است. البته که این مرد همچنان بازنده است، اما با اینهمه بهتر است از آلترناتیوهای دیگر و شدت باخت او و نیز هزینه‌ای که این باخت بر او تحمیل می‌کند به مراتب کمتر است. دعوت به رها کردن بازی و بخشیدن عطا به لقا بخاطر انتقام‌جویی نیست، اینکه «حال که زنان پس عمری سواری مفت ما را هر نام پستی در کتاب هست نامیده‌اند و شب را روز می‌خوانند و بالا را پائین، من با محروم کردنشان از حضور خودم ایشان را مجازات می‌کنم». این چیزی بجز نارسیسیم و خودفریبی نیست. همچنین این دعوت به دلیل اثربخشی احتمالی آن تجویز نمی‌شود، با آنکه من باور دارم اگر شمار کافی مرد دست از نوکری سیستم را کردن بکشند کل این بنا بر سر آنها که زیر سایه‌ی آن لمیده‌اند آوار خواهد شد، اما اثرات آنرا در بلند مدت چندان بهتر از ادامه‌ی همین وضعیت کنونی نمی‌دانم. دعوت به قطع باج دادن به زنان حتی بخاطر پایبندی و حفظ اصالت ایدئولوژیک هم نیست، اینکه ما ریاکاری پنهان در پس این بده بستان را ناعادلانه و غیراخلاقی می‌دانیم پس بیایید با آن بستیزیم و آنرا رها بکنیم و هرگز دستان خود را به آن نیالاییم!

تنها دلیل من از این دعوت آنست که قطع ارتباط با زنان در شرایطی که بهای این ارتباط به نرخ کنونی آن رسیده را پرسودترین گزینه‌ی ممکن برای فردفرد مردان می‌دانم. در حال حاضر هیچ شکلی از رابطه‌ی میان زن و مرد نیست که ما در آن به هر نحوی سود بیشتری از زنان ببریم، و از آنجاکه دیگر هیچ احترام، اختیار و از همه مهمتر تضمینی برای تداوم دریافت دسترسی به دستگاه تولید مثل زن یا حتی بچه‌های خودمان پس از طلاق/جدایی دریافت نمی‌کنیم، دلیلی برای ادامه‌ی این بازی نداریم.

من خیلی ساده به مردان نشان می‌دهم که هرقدر هم به ساز شما برقصند، هرقدر هم با مزخرفات PUA خود را آلفا جا بزنند و دختر رویاهایشان را بدست بیاورند، هرقدر هم خود را پیش میل و اراده و استاندارد زنان خفیف و حقیر بکنند، باز هم توانایی رقابت ندارند زیرا در این جهان آلفاسالار همیشه پنجاه‌تا از او بهتر، پول‌دارتر، خوشگل‌تر، خوش‌تیپ‌تر، خوش‌سر-زبان‌تر و دست به سینه‌تر دم در بار(یا معادل ایرانی آنها در این مورد: پاتوق) صف کشیده‌اند و منتظرند تا خودشان را به مراتب از شما پست‌تر بکنند. پس اگر ذره‌ای برای خود احترام قائلید، اگر حتی یک نقطه در کتاب زندگی شما هست که حاضر نیستید آنرا بخاطر هیچکس خط بزنید، او شما را رها خواهد کرد. حقیقتا می‌خواهید چه ماشین، دور بازو، مدل مو، برند لباس و حساب بانکی برای خود فراهم بکنید که هر دختر خرفت و بی‌سواد و بدبختی نتواند با یک پراید در «ایران‌زمین» و «اندرزگو» بهترش را در عرض پنج دقیقه پیدا نکند؟ پس به خود بیایید، و بجای دنبال کُس راه‌افتادن و زندگی خود را در دادگاه‌های خانواده باختن، این کار را نکنید. شاید چه بسی اثرات دیگر را هم که از آنها صحبت کردیم داشت، زیرا تنها راهی که جامعه‌ی کنونی می‌تواند وجود داشته باشد بر دوش مردانی‌ست که حاضرند از آسایش، رفاه و امنیت خود بخاطر تضمین همانهای زنان عبور بکنند، و اگر به اندازه‌ی کافی از این مردها محروم بشود از هم خواهد پاشید، همچون ژاپن که به بحرانهای اقتصادی بلندمدت و رشد جمعیت منفی و مهاجرت جنسی زنان دچار شده است، اگرهم نه، این به هرحال تنها راهی‌ست که دارید.

پس بی‌اعتنایی ما در مقام نخست بخاطر «کارا» بودن یا نبودن آن نیست، بخاطر آنست که تنها راه تضمین کمترین مقدار از آسایش برای مردان، قطع ارائه‌ی سرویس یکطرفه به زنان شده.
پاسخ

Angela نوشته: البته که نه... چنین توقعی ندارم, ولی به همین دلیل میگم نظرات مردها درباره زنها بی ازرشه چون با پیش داوریهای ذهنی مردها انجام میشه
احترام و اعتبار بیخود اونی هست که شما مردان برای هم قائلید. هر مرد بی خاصیتی در ذهن شما و در ذهن بقیه مردان به شکل پیشفرض -به خاطر مرد بودن- شایسته اعتبار و احترامه, لازم هم نیست کاری کنه تا اون رو به دست بیاره, شاید کاری کنه که اعتبار و احترامش رو تا اندازه ای از دست بده ولی اعتبار و احترام "مرد بودن" دست نمی خوره

اینهم بخشی از تخیلات شماست و حقیقت ندارد، یک مرد ارزش خود را بطور روزمره و در نظر تک‌تک هم‌گروه‌ها، رقبا و رفقای خود بطور مداوم اثبات می‌کند و در صورت ناتوانی از این کار، بی‌اعتنا و تنها به گوشه‌ای پرتاب خواهد شد. احترامی که می‌بینید ذره‌ذره‌ی آن بدست آمده و شایستگی برخورداری از آن به سخت‌ترین شکل ممکن اثبات شده.

Angela نوشته: زنان فقط منافع خودشون رو در نظر ندارند, برعکس زنها خیلی وقتها توی نقش مادر فداکار و از خودگذشته و دلسوز و مهربان فرو میرن و "منافع شخصی" شون رو فدای مردها می کنند.
زنهای زیادی هستند که منافع شخصی, موقعیت اجتماعی و حتی احساسات و لذت از سکس شون رو فدای مردها کردند, برای بیشتر زنها این موضوع پیش اومده و این باید تغییر کنه.
مثلا شما می دونید که اگه نوشته هاتون رو با این شدت حمله به زنان ننوشته بودید بیشتر زنهای این انجمن تصمیم می گرفتند از حقوق شما حمایت کنند و از منافعشون برای برابری چشم پوشی کنند و از اونها بگذرند ( الان این کار رو نمی کنند نه به این خاطر که احترام رو باارزش تر از حقیقت می دونند, چون شما رو فقط در حال محکوم کردن می بینند و این که حکم صادر کردن برای شما مهمتر از حقیقت هست ) کاری که "اکثر" مردان به سختی انجام میدن, مردها فقط به منافع و مشکلات گروه خودشون فکر می کنند و فقط اونها رو "جدی" می دونند.

این دیگر کاری بجز ردیف کردن جمله‌ها پشت سرهم نیست، اینکه شما یک گزاره را بیان بکنید آنرا حقیقی یا درست نمی‌کند. من استدلالی در میان این سطور نمی‌بینم، به ما بگویید یک مادر سنتی با مادر شدن چه فداکاری خاصی انجام می‌دهد؟ از چه دارایی خود چشم‌پوشی می‌کند؟ چگونه امنیت و رفاه خود را به همان همسرش ترجیح می‌دهد؟ فداکاری برای حامل خزانه‌ی ژنتیکی شما که هنر نیست بانوی گرامی، هرکس قادر و وادار به انجام آنست، اینکه ما همه چیز خود را با یک غریبه تقسیم بکنیم می‌شود فداکاری.

به اینها بیافزایید اندکی پرتاب توپ به زمین من و تغییر موضوع از بداخلاقی و فقدان وجود صداقت فکری در زنان به من و لحن من و ادبیات من را. اگر چیزی حقیقت دارد، و در نظر شما حقیقت آن اثبات شده است، باید به رغم تمام آدمهای عوضی که خود را مشوق و مروج آن جلوه می‌دهند به هر قیمتی که شده از آن دفاع بکنید و وجود چند آدم نخاله مثل من، شما را از بیان درستی آن و نیز پدافند از درستی‌های آن دلسرد نکند، همانطورکه «شوالیه‌ی نامرده» از وجود جانورانی همچون آندرا دورکین یا ولری سولانس در جنبش فمینیستی دلسرد نمی‌شود و «حقیقت» بخشی از آنرا مسکوت نمی‌گذارد، اینکه شما حاضر نیستید آنچه در نوشته‌های من حقیقی می‌یابید را مطرح کرده از آن دفاع بکنید چیزی بجز اثبات ادعای پیشین من مبنی بر جنسیتی/درون‌گروهی بودن کل جهان‌بینی شما و تطابق خطی آن با منافع شخصی/گروهی خودتان نیست، که مشابه آنرا، فارغ از آنکه چقدر شما دوست دارید، در میان مردان پیدا نمی‌کنیم.

Angela نوشته: بله مرد هم قربانی سیستم اجتماعی بوده, ولی در رابطه متقابل با زن اون رو قربانی می کرده, که خوشبختانه این موضوع به سرعت داره تغییر می کنه
این ایراد زنان نیست که مردان پذیرای تغییر نبودند, یا خیلی بهشون خوش میگذشته یا می ترسیدند منافعشون به خطر بیفته... مردان انقلابی و مبارز با ذهن های خلاق و درخشان! وقتی به رابطه شون با زنها می رسند (به جز موارد انگشت شمار) امل و متحجر و تغییر ناپذیر میشن. چرا مردها بیشتر توی نقشهای جنسیتی شون می مونند تا زنها؟ برای زنهایی که خارج از نقشهای جنسیتی شون عمل می کنند فشار جامعه کم نیست.
همیشه هم شرایطی نبوده که زنها بتونند بین خودشون تصمیم بگیرند و عملی کنند. برای این موضوع باید حدی از حقوق اجتماعی و انسانی شناخته شده و پذیرفته میشده, وگرنه در گذشته های دورتر در برابر هر زن خواهان تغییری چندین مرد مخالف و مجازاتها و سرکوبهای شدید وجود داشته
همین الان هم در ایران در برابر زنان مردان سنتی و حکومت قرار دارند و نمی ذارن زنان تصمیماتی رو که بین خودشون گرفتند عملی کنند. به همین خاطر در مواردی نسبت به سالهای قبل پسرفت هم داشتیم.

در اینباره پیشتر به تفصیل نوشته‌ام، مردان اگر قدرتی را که شما مدعی آن هستید در اختیار داشته‌اند، و اگر مقاومتی را که شما مدعی آن هستید نشان می‌داده‌اند، چگونه تغییراتی که امروز در غرب شاهد آن هستیم رخ داده‌اند؟
همین الان در ایران اکثریتی از زنها تصمیم نگرفته‌اند که اشغال فضای عمومی و بریدن از مردهای بتا برای فراهم کردن وسایل آرامش و رفاه و شوهر کردن به دولت و آلفاسالاری بر نظم کنونی چیزها برتری دارد، چهار فمینیست حرفه‌ای در بازداشت نماینده‌ی اکثریتی از زنان ایران نیستند. با این وجود باز هم می‌بینیم که در بخشهای «مدرن»تر جامعه گفتمان فمینیستی عمیقا غالب شده و در کمتر از دو دهه، همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده(از جمله آمار طلاق را). چنانکه پیشتر هم گفته‌ام بریدن زنها از سیستم سنتی نه بخاطر زورآمیز بودن آن و ناعادلانه بودنش، بلکه بخاطر یافتن گزینه‌ای بهتر بود، و در هر جامعه‌ای که به میزان مشخصی پیشرفت تکنولوژیک رسیده که در آن وابستگی زن به زور جسمانی/خلاقیت مرد قطع/کمتر شده، و کارها از اعمال مشقت‌بار فیزیکی بدل به اعمال تکراری، متشکل از فشردن چند دکمه و کشیدن چند اهرم شده‌اند، مردان را به طور فله‌ای طلاق داده‌اند، سیستمی که تا دیروز بخاطر دفاع از آن سینه چاک می‌دادند را یک شبه دیونمایی کرده‌اند و مردان مبهوت و گیج و گنگ را با حوضشان تنها گذاشته‌اند.

Angela نوشته: خبری خوش باشه, شما نمی تونید باور کنید من نمی خوام تهدیدتون کنم نه؟!
من کاری ندارم که به نفع شماست, دلیلی هم نداره که کاری رو که به نفع شماست لزوما نخوام انجام بدم, برای من مهم اینه که به نفع زنهاست.
به نفع زنهاست که از نقش مادر فداکار حامی بیرون بیان و به خودشون فکر کنند و جدا بودن از مردها رو بپذیرند. این باعث میشه زنها به استقلال کامل و موفقیتهای بیشتر برسند. حداقل جوری که خودشون می خوان زندگی کنند نه برای مردها و به میل مردهایی که هیچ وقت راضی نمیشن.
البته در حرف خیلی از زنها این رو می دونند ولی در عمل موارد زیادی پیش میاد که خودشون رو فدا می کنند.
یه نگاه هم به دور و برتون بکنید. این همه زن که بیرون از خونه به اندازه مردها کار می کنند و خیلی وقتها مشکلات بیشتری رو تحمل می کنند, توی خونه هم مسوولیت کار خونه و بچه داری با اونهاست تا مرد بتونه استراحت کنه, تلویزیون ببینه و مطالعه کنه... باز هم این زنها مردها رو راضی نمی کنند و حتما میخوان بگن ما زنها رو جدی نمی گیریم و ما مردها هستیم که کارهای بزرگ رو انجام میدیم.

بله دقیقا همینست، همه چیز درباره‌ی نفع زنهاست، همواره بوده، و همواره نیز خواهد ماند. من و شما در اینباره که استقلال خوب است همنگریم، در اینباره که چرا خوب است و در نهایت به سود چه کسی پایان خواهد یافت اما باید کتابها نوشت، یا خیلی ساده به مردانی مراجعه کرد که قرنها با بهره از ثمره‌ی دسترنج همسرانشان زندگی کرده‌اند و وظیفه‌ی دفاع، تغذیه، مسکن، پوشاک‌ و نگهداری را به ایشان سپرده‌اند.
پاسخ

این بحثها را همه را به موقع منتقل خواهیم کرد به جستارهای مربوطه، وقتی به پایان رسیدند. E40a
پاسخ

Shlomo Shumbulowitz نوشته: جناب شیپورچی انگار هنوز تو کتت نرفته که اینجا پاتوق رانده شده ها، بی عرضه ها و عقده ای هاست.
جناب شیپورچی در اقدامی خود جوش به من گفتند علت بازگشتشان با آیدی شیپورچی را آگاه کردن ما درباره خطر ورود جیره خورانی مثل شماست (راست و دروغش با خودشان)،بنظرم لازم است قبل از نوشتن این مهملات با ایشان هماهنگی بیشتری داشته باشید !!
همچنین خندیدن به اشتباه املایی کسی که دیگر کاربران را کرم و بی‌سواد و... معرفی میکند آنقدر مشروع است که هر چه قدر هم که اینجا روضه بخوانید گمان نکنم کسی برایتان گریه کند.
همچنین حواستان به حرف دهانتان در بی عرضه خواندن و ،عقده‌ای خواندن کلیه کاربران سایت و همچنین نقض قوانین دیگر سایت مثل انکار هلوکاست باشد،دفعه بعدی تنها به دعوت از رفتن از سایت و دیدن چسبیدنتان به این "سیرک" و ریشخند آن اکتفا نمیشود !!

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 115 مهمان