درود بر دوستان نازنین راسل, داریوش, ایرانبانو و امیر گرامی,
من نوشتههایِ اینجا را کمابیش و دورادور, دستکم هر چند روز یکبار
میدنبالم[sup][1][/sup] و "آماج" من هرگز دوریجویی از یاران گرانمایه و دیرینهیِ این انجمن نبوده است.
چیزیکه من در زندگی از آن براستی دلسرد شدهام رویکرد ایرانیان نیست یا ناکامی (بهتر بگوییم, کمکامی) ما در گسترش خردگرایی نیز نیست, چیزی است به نام "تکنولوژی" و روند گسترش همهگیرانهیِ آن.
هیچکس گویا نمیتواند دورنمایی که تکنولوژی برای همهیِ ما (نژاد آدمی) دارد را ببیند, و از آن بدتر, هتا اگر میتوانست و میدید هم ناتوان از انجام هیچ کاری است
کنشهایِ من در این انجمن همواره و در جایگاه نخست برای خوشیِ خود ام بودهاند, ولی هنگامیکه آینده را بآشاکاری بس تاریک و دژمگر میبینم (نه چیزیکه در orwell میخوانید, بساکه چیزی دیگر) و جاییکه
پارسیک[sup][3][/sup] یا
تازیک, خردگرایی یا کورباوری, نه تنها دگرسانیای نمیدهند که بر پاد آن, به این پیشرفت و همهگیریِ تکنولوژی تندا میبخشند, همهیِ این کنشهای ام را بیهوده و هتا زیانآور میابم.
در یک جایی دیگر هم خواندم امیر دربارهیِ سه کتابی که شناسانده بودم و "انقلاب" درونیِ من نوشته بود. نکتهای در خود این سه کتاب نیست, اگر به تاریخ آغاز این جستار من بنگرید «
پیشرفت روزافزون فندآوری[sup][8][/sup]: به کجا میرویم؟ » به اندازهیِ همین انجمن دیرینگی دارد
و من چندین سال و بیشتر است که پیوسته به آن خودآگاه و ناخودآگاه اندیشیدهام. چندی پیش تنها بر این
شدم که یک بازنگریِ ژرف و
هماگی[sup][9][/sup] در همهیِ دانستهها و آموختههای ام در این زمینه کنم و سه کتاب نامبرده
را نیز همراه با کتاب دیگر Technological Slavery (در همان جستار) از نو خواندم, که فرجامیابی من هتا از بار پیش هم ناامیدکنندهتر بود.
این را هم بگویم که من یکی از کسانی هستم که با همهیِ تکنولوژیهایِ روز آشنایی دارم و در زمینهیِ کاری خود ام (رایانه و برنامهریزی) نیز نقش بسزایی
در گسترش آنها دارم و هتا از انجام کار ام خوشیِ بسیاری هم میبرم و زندگی ام را نیز بسیار دلخواه میبینم و براستی از تکنولوژی بیشترین بهرهها را بردهام.
هر آینه, من این چند ویژگی را ندارم:
١. باور به مردم (
بیشینگان[sup][10][/sup])
٢. باور به سودمندیِ خودبهخودِ یک چیز, در اینجا: تکنولوژی
٣. باور به خردمندی نژاد آدمی; بارها بار به اینکه ما نژاد جانوریِ بسیار بسیار "خوششانسی" بودهایم و چراییِ آن نوشتهایم:
پادشکنندگی[sup][11][/sup] - Antifragility - برگ 3
با بخوبی در نگر داشتن اینکه
پیشبینی[sup][12][/sup] آینده کاری است بسیار سخت و پرلغزش, من در گذر این چند سال و سرانجام در همین چندی پیش با دلاستواری
هر چه بیشتر به این
فرجام[sup][13][/sup] رسیدم که نژاد آدمی هیچ ارادهای از خود در مهار تکنولوژی ندارد و در کنار آن, گسترش روزافزون تکنولوژی نیز روزبهروز از توان ما در کنترل زندگی شخصی امان دارد میکاهد.
برای گرفتن نکتهیِ آن, تنها به این بیاندیشید که در جایگاه یک آدم تنها, چه اندازه در دورنمایی که تکنولوژی برایتان
میپنگارد[sup][14][/sup] توانا هستید. نمونه, چندی پیش همگی
شندیم که رهبر کرهیِ شمالی جهان را تهدید به حملهیِ اتمی میکند, به این بیاندیشید که من و شما چه نقشی اینجا میتوانیم داشته باشیم؟
پاسخ از "هیچ" فرا نمیرود: تنها میتوانیم به این اُمید که دیگران (کدام دیگران؟) از رخداد چنین فاجعهای پیشگیرند (چگونه؟) زندگی را بسپرانیم.
تازه چرا راه دور برویم, زمانیکه در همین انجمن از برخی از اینکه "همهیِ کشورها باید به بمب اتمی دسترسی باشند تا صلح جهانی داشته
باشیم" میخوانیم, آیا براستی میتوانیم دورنمایی بهتر و اندک روشنتری از آنچه اندیشمندانی مانند «کازینسکی» و «ژاک اِلول»
برونیافتهاند[sup][15][/sup] داشته باشیم؟ باز هم نه.
جنگافزار اتمی (دستآوردِ تکنولوژی) یکی از سادهترین دشواریهایِ است که نژاد آدمی میتوانسته بآسانی هر چه بمهار سازد
و نزدیک به یک سده! نیز برای آن زمان داشته,
نون[sup][16][/sup] چه کسی میخواهد در برابر جنگافزارهای زیستیگ (بیولوژیک) اش راهکاریابد و چه
اندازه نیز زمان میخواهد, هزار سال؟ چه کسی میخواهد به پژوهشهایِ ژنتیکی راستا بدهد؟ آنهم تازه در میان دیوانگانی که ژنهایِ آدم را patent میزنند؟
در یکی از شرکتهایی که من کار میکردم ما پروژههایِ سنگینی روی «هوش ساختگی» داشتیم (چیزی در مایههایِ
چشمیار[sup][17][/sup] آن
خود من از بسیار دیرباز در این زمینهها کار کرده ام و از نزدیک با
فرگشت[sup][20][/sup] آن آشنایی دارم و میتوانم رشد و پاگیری آنرا حس کنم, ولی چگونه میتوانم به آن راستا بدهم؟ نمیتوانم.
سخن کوتاه, گسترش تکنولوژی روندی است افسارگریخته که از دست هیچکدام از ما آدمها هیچ برنمیاید و همهیِ کنشهایِ ما و
رسانههای[sup][21][/sup] ما نیز خودآگاه و ناخودگاه, به این رویکردهایِ آبکی کوتاهیدهاند:
دلگرمیهایِ بیجا: سازمانهای تراهومنگرایی[sup][22][/sup] یا به چیزی راستادهند.
دیونماییهای سادهانگارانه: هماکنون خود من چند سریال تلویزیونی را میدنبالم[sup][1][/sup] (continuum, battlestar gallactica, etc) که دورنمایی تاریک از آینده نشان میدهند —> نگران نباشید این فیلمه و این تکنولوژیه "بد" ئه, در جهان ما تکنولوژی خوبه و هرگز اینجوری نمیشود.
داوهای[sup][25][/sup] گران از سوی کشورها: همه چیز زیر کنترل ما است, ما میدانیم داریم چه کار میکنیم, ما میدانیم خوبیهایِ تکنولوژی همیشه به بدیهایِ آن میچربد, etc, etc.
...
اینها برای سرگرماندن کودکان و همان technophileها کارا هستند, برای من به وزوز مگس میمانند.
اکنون بیایید و بگوییم در این میان من چه سود یا خوشیای باید از گسترش پارسیک[sup][3][/sup] به چه کار میاید زمانیکه نژاد بشریتی به بالاترین
گرایند[sup][26][/sup] در آیندهیِ نه چندان دوری در کار نخواهد بود؟
گسترش خردگرایی میان ایرانیان چه سود و خوشیای دارد؟ خردگرا یا ناخردگرا, به چه میرسیم؟ این پیشرفتهترین و خردگراترین و نوگراترین کشورها
مگر توانستند سادهترین خطرهای تکنولوژی را مهار کنند که اکنون ایرانیان اش پس از چند سده دیرکرد بخواهند تازه گاماس گاماس خردگرا شده و بکنند؟
تنها دمی به این بیاندیشید که ما نمیتوانیم هتا کمتر از ٣٠٠٠ واژهیِ ساده که زبان امان را ٩٩% پارسیک خواهد نمود را
بگسترانیم[sup][27][/sup], مغز آدمها هتا تا این اندازه هم کشش ندارد, آنگاه چگونه
با چنین مردمی میتوان به پیکار دشوارهای
سترگی[sup][28][/sup] که تکنولوژی برای ما آورده و همچنین در برنامه دارد رفت؟ چگونه از بُن میتوان به خرد هام و مردمسالاری پشتگرمید هنگامیکه چنین کودنیِ فراگیری داریم؟ نمیتوان.
از سوی دیگر, بگوییم همهیِ دوستان این انجمن به آنچه من گفتم
آگاهیدند[sup][30][/sup] و سخن ام
را دریافتند و هتا با من همسو شدند, سپس چه؟ باز هم دورنمایِ امیدآوری نخواهیم داشت.
امیر گرامی هم دربارهیِ زندگی بیرون از اینجای من گفته بود, خوشبختانه من
منشی[sup][31][/sup] (شخصیتی) دارم که هیچ نیازی به
زبان باز کردن در خود ام نمیبینم, اگر
بنیازد[sup][32][/sup] با رفتن به ترازِ اندیشیک هرکس میتوانم پاکدلانه گفتگویی گرم و دوستانه داشته
باشم, ولی نیازی به اینکه دیگران را به تراز خود ام آورده نمیبینم و اگر بخواهیم زندهیِ آنرا بگوییم, همترازان من به همین انجمن میکوتاهیدهاند.
سرانجام از روی ویژگی درونی ام همواره از هر چیزی, هتا بدترین چیزها یک سودی برای خود ام میکوشم
بآهنجم[sup][33][/sup] و در اینجا, تنها سودی که از این نگرش یافتهام
یک
سُهش[sup][34][/sup]
ابردُمی[sup][35][/sup] (Sense of Superiority) ساده است که به گاه دیدن دیگر مردمان در درون ام میتوانم سر تکانده و به این همه نادانی و نادانی از نادانی بلبخندم.
ویژگی خودآموختهیِ دیگر من نیز رویکردیابی است, و رویکرد گزیدهیِ من اینجا کنارهگیری برای دستکم زمانی دراز از همهیِ
ژیراییهایِ[sup][36][/sup] ناسودمندانهیِ
دیگر (دربرگیرندهیِ خردگرایی, پارسیک[sup][3][/sup], فلسفه, دانش, etc) و رسیدگی به زندگی خود ام است و ژرفتر اندیشیدن اندر چیزهایی که ارزش اندیشش دارند.
سپاسگزارم از اینکه از من یاد کردید, سرزدن به اینجا و دمی گپ زدن با شما گرامیان همواره خوشیآور است و روی
اینکه من از سرِ کنجکاوی هم که شده نوشتههای اتان را میخوانم میتوانید حساب باز کنید, ولی
هنبازش[sup][37][/sup] در گفتمانها, براستی نه چندان.
پ.ن.
هنگام نوشتن این به جستارِ دیگر سرزدم و از امیر پیکی خواندم که گفته بود بشریت به تکنولوژی ١٠٠٠ سالی زود
دستیافته[sup][38][/sup] در فرایند نمیدادهاند.
پرگیر[sup][39][/sup] زیستیگ ما جایی بوده که بزرگترین بدسگالیها هنودی بومیگ و مهارپذیر داشتهاند, گسترش فندآوری همان تیز شدن ابزارها هستند, هر چه ابزارها تیزتر و توانمندتر میشوند, دامنهیِ ویرانگری آنها نیز بتناسب میفراخد: the sharper the tools, the darker the times - Lao Tzu
از سوی دیگر, از آنجاییکه ما گونههای بسیار بسیار خوششانس و کامیابی در میان جانداران بودهایم, نمیتوانیم بآسانی این پندار که جهان برای ما ساخته نشده و بود و نبود ما کوچکترین دگرسانیای در آن و برای آن و به آن نمیدهد را نیز بپذیریم.
آنچه امروز
پیرامون[sup][42][/sup] "پیشرفت" و "تکنولوژی" میبینم نیز همانندی بسیاری به همان رویکرد نیاگان ما دارد که در برابر پدیدههایِ گنگ و ناشناختهیِ طبیعی در پیش گرفته
بودهاند, ترس از زمینلرزه و آتشفشان و میرایی, به پنداشت خدایانی
هومنواره[sup][45][/sup] انجافتهاند: باشندگان خودآگاهی از جنس خودِ ما که میتوانیم با آنها همخویشپنداریم و آدگرسانی راستین جهان را نباوریم.
در این میان خود خردگرایی نیز کاری بجز زدایش این باورهای کهنهیِ 'نابهینهیِ' پیشین (دین و خدا) و جایگزینی آنها با "تکنولوژی" را نداشته, امروز خردگرا
به اینکه خدایی آن بالا هست که ما را میپاید و دوست امان دارد نمیباورد, بجایش به اینکه "خرد همگانی" و "تکنولوژی" دست در دست هم ما را رستگاری میبخشند میباورد.
امروز ما بدرستی یکجور «دین» پیرامون خوبیهایِ "پیشرفت" و "تکنولوژی" داریم:
ترس از چنگار[sup][48][/sup]؟ تکنولوژی درمان اش را خواه یافت!
نگرانی از گرمایش زمین؟ تکنولوژی قول میدهد درست اش کند!
نگرانی از نابودی بنمایههایِ[sup][49][/sup] زیستیگ؟ تکنولوژی قول میدهد تا پیش از پایان یافتن اشان جایگزین بیابد!
ترس از آلودگی پرگیر؟ تکنولوژی درست اش میکند, بباورید!
ترس از پیری[sup][50][/sup] و میرایی؟ تکنولوژی نامیرایی خواهد آورد!
...
آیا تکنولوژی نمیتواند همهیِ اینها (گرچه کمابیش همهیِ آنها را هم خود از بیخ آفریده باشد) را بزداید؟ روشنه که میتواند!
ولی آیا چون یک
توندی[sup][52][/sup] آنجا هست, خودبهخود گشوده خواهد شد؟ زیرا بگوییم چیزی به نام "خواست آدمی" اینجور "میخواهد"؟
پرسش این است که کدام «خواست»؟ آنچه ما با نگرش در تکنولوژی و کنشهایِ آدمی میدریابیم این است که «خواست آدمی» دیرزمانی
است - اگر هرگز - که سرنوشتسازیِ خود را از دست داده و ما تنها در "توهمِ کنترل" به سر میبریم, که دانش به آن مایهیِ دلسردی من است.
----
1. ^ donb+âl+idan::Donbâlidan || دنبالیدن: پیرفتن; دنبال کردن Ϣiki-En to follow
2. Âmâj || آماج: نشانهیِ تیر: تودهیِ خاکی که نشانهیِ تیربر آن نهند. Dehxodâ target
3. ^ pârs+ik+idan::Pârsikidan || پارسیکیدن: پارسیک کردن; ترزبان به پارسیک Ϣiki-En to persianize
4. tâz+ik::Tâzik || تازیک: عربی Ϣiki-En, Dehxodâ, en.wiktionary.org arabic
5. ^ digar+sân+i::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
6. tond+â::Tondâ || تندا: سرعت Ϣiki-En speed
7. Bihudan || بیهودن: باطل گفتن; یاوه خواندن Ϣiki-En, Dehxodâ to refute
8. ^ fand+âvar+i::Fandâvari || فنداوری: تکنولوژی Ϣiki-En technology
9. ham+âg::Hamâg || هماگ: کلی; دربرگیرنده general
10. biš+in+eg+ân::Bišinegân || بیشینگان: أكثریت majority
11. Pâdšekanandegi || پادشکنندگی: دربرابر شکننده; چیزیکه از زنش سود میبرد Ϣiki-En antifragility
12. piš+bin+i::Pišbini || پیشبینی: prediction
13. Farjâm || فرجام: پایان; خاتمه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org conclusion; ending
14. pen+gâštan::Pengâštan || پنگاشتن: نقش کردن; رسم کردن Dehxodâ to depict
15. borun+yâftan::Borunyâftan || برونیافتن: برآوردنِ بلنجِ یک برآیه بیرون از گسترهیِ بلنجهایِ شناخته شده ⚕Heydari, Ϣiki-En to extrapolate
16. Nun || نون: اکنون; حالا MacKenzie, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ now nun
17. cešm+yâr::Cešmyâr || چشمیار: عینک Ϣiki-En glass
18. far+âvar+dan::Farâvardan || فراوردن: حاصل کردن Ϣiki-En to produce
19. Jodâyidan || جداییدن: جدا کردن to separate
20. far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
21. Rasâne || رسانه: اندوه و دریغ خوردن Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ bemoan; lament
22. tarâ+human+gerây+i::Tarâhumangerâyi || تراهومنگرایی: Ϣiki-En transhumanism
23. tak+in+eg+i::Takinegi || تکینگی: نقطهیِ تکین Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ singularity
24. Degarânidan <— Degarândan || دگرانیدن: تغییر دادن to change
25. Dâvidan || داویدن: داو کردن; ادعا کردن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Dehxodâ to claim
26. ger+ây+and::Gerâyand || گرایند: احتمال, اگرآیند probable
27. Gostar Ânidan <— Gostarândan
28. Setorg || سترگ: بزرگ و کلان Ϣiki-En, Ϣiki-En magnificent; great
29. Hâm || هام: عام general
30. âgâh+idan::Âgâhidan || آگاهیدن: آگاه شدن Dehxodâ to be informed
31. Maneš || منش: شخصیت; خوی و سرشت Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En character; nature
32. niyâz+idan::Niyâzidan || نیازیدن: نیاز داشتن Ϣiki-En to need
33. Âhanjidan || آهنجیدن: انتزاع کردن; بیرون کشیدن Ϣiki-En to abstract
34. Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense
35. Abardomi || ابردمی: برتری مطلق MacKenzie, Ϣiki-En superiority
36. Žirâyi || ژیرایی: فعالیت ⚕Heydari activity
37. han+bâxtan::Hanbâxtan || هنباختن: هنبازی شدن; اشتراک گذاشتن Dehxodâ, Ϣiki-En to share
38. Dastyâft || دستیافت: فرصت Ϣiki-En opportunity
39. par+gir::Pargir || پرگیر: پیرامون, محیط environment
40. Hanud || هنود: اثر, تاثیر effect
41. farâx+idan::Farâxidan || فراخیدن: گسترش یافتن Dehxodâ, Ϣiki-En to stretch out; to expand
42. pirâ+mun::Pirâmun || پیرامون: محیط Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ around
43. Hamânandidan || همانندیدن: همانندی کردن; تشبیه کردن to make similar
44. Niyâg || نیاگ: جد Dehxodâ, Ϣiki-En ancestor
45. human+vâre::Humanvâre || هومنواره: انساننُما Ϣiki-En humanoid
46. baš+ande::Bâšande || باشنده: موجود being
47. â+degar+sân+i::Âdegarsâni || آدگرسانی: بی تفاوتی indifference
48. cang+âr::Cangâr || چنگار: سرطان Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ, Dehxodâ cancer
49. bon+mâye::Bonmâye || بنمایه: منبع Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ resource || بنمایه: منبع زیستی biological resource
50. Piridan || پیریدن: پیر شدن; سالخوردن Ϣiki-En to age
51. nâ+mir+ây+i::Nâmirâyi || نامیرایی: زیستن نامرزمند, ولی به این چم که تنها "مرگِ طبیعی" در کار نیست, امُرداد ندارید و باشنده میتواند با آسیب از پیرامون همچنان بمیرد. Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ immortality
52. tav+and+i::Tavandi || توندی: پتنسیال داشتن ⚕Heydari, Ϣiki-En potentiality