نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 4.5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

همجنسگرایی

sonixax نوشته: امیر فکر میکنه سکس ابزاریست برای تولید مثل (به عنوان یک استدلال تا اینجا درست)! و اگر کسی از سکس استفاده کنه ولی تولید مثل نکنه چون هدفش رو برآورده نکرده پس عملش میشه انحراف از روند طبیعی رویدادها!! (غلط) چرا ؟!
چون رفتار جنسی خود امیر (بنا به گفته های خودش) بسته به استدلالی که داره انحراف محسوب میشه چون با اینکه با کلی زن خوابیده تولید مثل نکرده!!! پس منحرفه!!!!!!!!!

چطور قرار گرفتن من تحت استدلالم آنرا «غلط» می‌کند!؟ E404 من منحرف بودن خود را پیشاپیش پذیرفته‌ام، اتفاقا این صلاحیت مرا افزایش می‌دهد نه کاهش، که من دارم از عمق دوزخ سخن می‌گویم و برخلاف شما نه ذهنیتی تمیزکاری شده و کاذب از موضوع، که عینیت عریان انرا از نزدیک می‌شناسم و نیک می‌دانم که راجع به چه چیز صحبت می‌کنم(من تنها کاربر این انجمن هستم که علنا گفته قبلا با مردان هم سکس داشته، و حالا هم اگر پسر خوشگلی به تورم بیاید نه نمی‌گویم! کلا هیچ موجود زنده‌ی ضربان‌دار زیبایی از من در امان نیست!E409) ولی منحرف بودن من درستی گزاره‌ی مذکور را باطل نمی‌کند، این ممکن است که چیزی حقیقت داشته باشد، و منهم حتی به حقیقی بودن آن معتقد باشم، اما همچنان از پایبندی به آن و برآوردنش عاجز. دروغین بودن پیامبر برابر با دروغ بودن پیام نیست. من خودم را هم به همان چوب می‌زنم که دیگری را. جامعه‌ی سالم آنی‌ست که امثال مرا زنده‌سوزی می‌کند، نه آنی که به ما اجازه‌ی کثافت‌کاری می‌دهد.

انحراف هم درجات گوناگون دارد، بر اساس اینکه چقدر از هدف طبیعی سکس فاصله گرفته‌اید میزان انحراف شما شدیدتر یا ضعیف‌تر می‌شود. زن‌بارگی و لاشی‌بازی کمی انحراف از رابطه سالم و ایده‌آل است اما «همجنسگرایی» خارج شدن کامل از مسیر آن، سوژه عملاً میل به جنس مخالف را کنار می‌گذارد. اگرنه بله، هر چیز بجز سکس با همسر قانونی به قصد تولیدمثل دارای انحراف است، حتی سکس با هدف لذت. ولی انحراف سکس زن و شوهری که نمی‌توانند بچه‌دار بشوند کجا، انحراف کون‌کونک بازی کجا!

زنده باد زندگی!
پاسخ

Ouroboros نوشته: هدف نهایی فرگشت(و هدف اصلی سکس)تولید مثل است.

امیر جان ، شاه کلید کل بحث ما همین یک خط هست . فرگشت به خودی خود که هدف نهایی ( آگاهانه ) نداره !! اگر هم بخوایم جمله شما رو اصلاح کنیم ، باید بگیم پروسه فرگشت ( میتونه ) منجر به بقای گونه ها میشه ( بشه ) و نه اینکه مستقیما فرگشت منتج به سکسی بشه که فقط به منظور تولید مثل هست !!!

به نظر من با این روند ، هر چه سریع تر فرگشت رو هم مثل سایر موارد بذارید کنار تا ابزار بهتری برای بحث داشته باشید E403 !!



Ouroboros نوشته: همانطورکه راسل گفت توجیه فرگشتی با توجیه اخلاقی برابر نیست، همینطور چیزی می‌تواند از حذف طبیعی فرگشتی جان سالم به در برده باشد اما همچنان مفید نباشد، چه برای جامعه و چه برای فرد، بیماری‌های پرشمار ژنتیکی به ذهن می‌رسند. هانتینگتون یک بیماری مرگبار است که هم طبیعی‌ست، هم ژنتیکی‌ست، هم اینکه ناقلان آن تا امروز زنده مانده‌اند و به اینجا رسیده‌اند.

خب همه این حرف ها رو منم قبول دارم ولی چیزی به نفع استدلال شما در اون نیست .



Ouroboros نوشته: سأله اول آنست که آزادسازی یک عمل چه عواقبی برای جامعه خواهد داشت

خب راهکار شما چیه ؟ مثلا قبلا که اونا رو از بلندی مینداختن پایین ( مثل داعش ) خیلی خوب بوده ؟



Ouroboros نوشته: مسأله دوم این است که چه عواقبی برای فرد و خانواده‌ی او خواهد داشت

چه عواقبی داره ؟!



Ouroboros نوشته: مسأله‌ی آخر این است که آیا یک ویژگی یا عمل در ذات خود به بقای اصلح جاندار کمک می‌کند یا نه

این مورد هنوز در محافل علمی ، محل بحث هست اما یادمون باشه بقای یک گونه لزوما معادل بقای تک تک افراد نیست !!



Ouroboros نوشته: «کنترل جمعیت» فایده‌ی فرگشتیک ندارد

فایده فرگشتیک اصلا چی هست ؟ بقای گونه ؟ پس قطعا کنترل جمیعت میتونه فایده فرگشتیک داشته باشه ...



Ouroboros نوشته: در چنان شرایطی به سود هر موجود زنده است که به استراتژی خرگوش‌ها رو بیاورد و به حداکثر میزان ممکن تولیدمثل بکند زیرا در قحطی شما بچه‌هایی که می‌توانند در رقابت پیروز شده زنده بمانند کاهش می‌یابد، نه آنکه به کلی تولید مثل را متوقف بکنند تا اطلاع ثانوی. به همین خاطر است که «هرچه فقیرتر، بچه بیشتر».

مگه در جامعه انسانی ، برای کنترل جمعیت همگی همجنسگرا شدن که همچین استدلالی میکنین ؟ باز هم باید گفت بقای گونه مساوی بقای تک تک اعضای اون گونه نیست .



Ouroboros نوشته: از آنجاکه من قطعاً می‌دانم طرد دگرجنسگرایی به سود همجنسگرایی یک مرض واگیردار است

من هم که گفتم غربش گندش رو در آورده ... در این حرفی نیست !! اما شما از کجا به این "قطعا" رسیدین ؟
پاسخ

Anarchy نوشته: امیر جان ، شاه کلید کل بحث ما همین یک خط هست . فرگشت به خودی خود که هدف نهایی ( آگاهانه ) نداره !! اگر هم بخوایم جمله شما رو اصلاح کنیم ، باید بگیم پروسه فرگشت ( میتونه ) منجر به بقای گونه ها میشه ( بشه ) و نه اینکه مستقیما فرگشت منتج به سکسی بشه که فقط به منظور تولید مثل هست !!!

بحث ادبی می‌کنید؟! E410
این سفسطه‌ی وارد کردن زبان‌شناسی به بحث زیست‌شناسی‌ست.
هدف لازم نیست «آگاهانه» یا «طراحی‌شده» باشد تا هدف تلقی بشود، هدفمندی می‌تواند اشاره به مراحل خودانگیخته رشد داشته باشد. بر این مبنی «هدف» حیات تولید مثل است، هدف فرگشت تولید مثل است، هدف سکس تولید مثل است. ما داریم اشاره می‌کنیم به دلیل وجودی و دلیل تداوم وجودی آن، انگیزه‌ی محرک پدید آمدنش در طبیعت. برای درک بهتر موضوع، سوال را جواب بدهید: چرا سکس تکامل یافته؟

Anarchy نوشته: مگه در جامعه انسانی ، برای کنترل جمعیت همگی همجنسگرا شدن که همچین استدلالی میکنین ؟ باز هم باید گفت بقای گونه مساوی بقای تک تک اعضای اون گونه نیست .

اینجا بقا مطرح نیست تولید مثل مورد بحث است، در تولید مثل هر عضو گروه طوری رفتار می‌کند که گویی آخرین عضو آنست چون «ژن‌ها» هیچ روشی برای تشخیص موقعیتی که در آن کنترل بهتر از رهایی‌ست ندارند.

Anarchy نوشته: من هم که گفتم غربش گندش رو در آورده ... در این حرفی نیست !! اما شما از کجا به این "قطعا" رسیدین ؟

از اینجا:

Ouroboros نوشته: این گونه‌هایی هم که در طبیعت دیده می‌شوند در حال کون‌کونک بازی هیچکدام دگرجنسگرایی را به سود همجنسگرایی ترک نکرده‌اند اگرنه امروز وجود نمی‌داشتند که بخواهند دستمایه‌ی سفسطه‌های دوستان باشند.

Anarchy نوشته: فایده فرگشتیک اصلا چی هست ؟ بقای گونه ؟ پس قطعا کنترل جمیعت میتونه فایده فرگشتیک داشته باشه ...

۱. بله. ۲. نه ندارد، چون بهای ژنی که شما را از تولید مثل باز می‌دارد بسیار بالاست و از گرسنگی مردن فرد از نظر تکاملی بهتر است تا پرهیز از تولیدمثل.
ضمن آنکه گفتم با مشاهدات عینی هم در تضاد است و هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد، ما همین امروز هم مناطق قحطی‌زده داریم که آمار زاد و ولدشان بالاتر از سوئد است.
یک جورهایی احساس می‌شود که پشت این استدلال این تصور خوابیده که مرگ فله‌ای جمعیت اضافی در نبود منابع چیزی «ناخواستنی» یا دارای بار منفی تلقی شده(که طبیعت بخواهد از آن جلوگیری بکند). روش کنترل جمعیت بسیار موثری در طبیعت وجود دارد و «مشکلی» در کار نیست که همجنسگرایی بخواهد حل بکند: جمعیت اضافی سلاخی می‌شوند.

زنده باد زندگی!
پاسخ

Ouroboros نوشته: بحث ادبی می‌کنید؟! E410
این سفسطه‌ی وارد کردن زبان‌شناسی به بحث زیست‌شناسی‌ست.
هدف لازم نیست «آگاهانه» یا «طراحی‌شده» باشد تا هدف تلقی بشود، هدفمندی می‌تواند اشاره به مراحل خودانگیخته رشد داشته باشد. بر این مبنی «هدف» حیات تولید مثل است، هدف فرگشت تولید مثل است، هدف سکس تولید مثل است. ما داریم اشاره می‌کنیم به دلیل وجودی و دلیل تداوم وجودی آن، انگیزه‌ی محرک پدید آمدنش در طبیعت. برای درک بهتر موضوع، سوال را جواب بدهید: چرا سکس تکامل یافته؟

بحث ادبی ؟! هدف نهایی باید آگاهانه و هدایت شده باشه در نتیجه اگر هدف نهایی برای فرگشت در نظر بگیرید ، در واقع دارید به سمت نظریه طراحی هوشمند حرکت میکنید . حرف من این بود که فرگشت اصولا هدف نهایی نداره که اگر جایی هم چیزی دیدیم که منطبق با سایر جزییاتش نبود ، بگیم پس این فرگشتیک نیست ...

امیر جان سوال شما رو من قبلا به نوعی جواب دادم دیگه :

Anarchy نوشته: پروسه فرگشت ( میتونه ) منجر به بقای گونه ها میشه ( بشه ) و نه اینکه مستقیما فرگشت منتج به سکسی بشه که فقط به منظور تولید مثل هست !!!



Ouroboros نوشته: اینجا بقا مطرح نیست تولید مثل مورد بحث است، در تولید مثل هر عضو گروه طوری رفتار می‌کند که گویی آخرین عضو آنست چون «ژن‌ها» هیچ روشی برای تشخیص موقعیتی که در آن کنترل بهتر از رهایی‌ست ندارند.

چرا بقا مطرح نیست ؟ مگه پروسه فرگشت به سمت بقای گونه حرکت نمیکنه ؟ خب حالا به منظور بقای گونه ، شاید لازم باشه تعدادی هم تمایلی/توانی برای تولید مثل نداشته باشن ... حالا غیر از همجنسگراها ، این همه دگرجنسگرایی که تمایل/توان تولید مثل ندارن قضیه اشون چیه پس ؟



Ouroboros نوشته: از اینجا:

نقل قول: [عکس: quote_icon.png] نوشته اصلی از سوی Ouroboros [عکس: viewpost-left.png]

این گونه‌هایی هم که در طبیعت دیده می‌شوند در حال کون‌کونک بازی هیچکدام دگرجنسگرایی را به سود همجنسگرایی ترک نکرده‌اند اگرنه امروز وجود نمی‌داشتند که بخواهند دستمایه‌ی سفسطه‌های دوستان باشند.

خب همجنسگرایی هم در تاریخ بشر همین گونه بوده ... خیلی از همجنسگراها ، با جنس مخالف ازدواج میکردن و بچه دار میشدن !! البته ژن مشخصی هم برای همجنسگرایی هنوز پیدا نشده و فرزندان افراد همجنسگرایی هم بودن که خودشون دگرجنس گرا بودن !!

ولی اگه حرف شما درست بود ، با این همه تبلیغات و کارناوال غرب باید با افزایش بسیار شدید جمعیت همجنسگرا ها مواجه میشدیم .


Ouroboros نوشته: ۱. بله. ۲. نه ندارد، چون بهای ژنی که شما را از تولید مثل باز می‌دارد بسیار بالاست و از گرسنگی مردن فرد از نظر تکاملی بهتر است تا پرهیز از تولیدمثل.
ضمن آنکه گفتم با مشاهدات عینی هم در تضاد است و هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد، ما همین امروز هم مناطق قحطی‌زده داریم که آمار زاد و ولدشان بالاتر از سوئد است.
یک جورهایی احساس می‌شود که پشت این استدلال این تصور خوابیده که مرگ فله‌ای جمعیت اضافی در نبود منابع چیزی «ناخواستنی» یا دارای بار منفی تلقی شده(که طبیعت بخواهد از آن جلوگیری بکند). روش کنترل جمعیت بسیار موثری در طبیعت وجود دارد و «مشکلی» در کار نیست که همجنسگرایی بخواهد حل بکند: جمعیت اضافی سلاخی می‌شوند.

خب فرد همجنسگرا هم میتونه تولید مثل کنه ... دوقلوهای برادر ریکی مارتین رو که دیدین E404 ؟

اون مشاهداتی که میگید عینی هست رو من میگم مشاهدات کیلویی !! علت زاد و ولد بالا در مناطق قحطی زده میتونه عوامل دیگه ای داشته باشه مثل تلفیق کارکرد جانبی سکس ( لذت ) + نبود وجود کاندوم و قرص ضد بارداری E415 ... حالا این میتونه یکی از دلایل باشه . همجنسگرایی هم شاید اونجا زور کافی نداره که بتونه نقش فرگشتیکشو بازی کنه !!

دقیقا مشکل من و شما همون بود که در پست قبلی گفتم . فرگشت به سمت بقای کل گونه حرکت میکنه نه بقای تک تک اعضا !!! شاید بهای ژنی برای چند عضو زیاد باشه ، اما بقای اون کل هست که مهمه ...
پاسخ

Ouroboros نوشته: فلاطون همجنسگرایی را همردیف فحشا و زنا و از نشانه‌های زوال دموکراتیک می‌دانست و معتقد بود یا باید پنهان داشته بشود یا مجازات شده، باعث سلب شهروندی از همجنسگرا بشود.


امیر تو اصن ضیافت افلاطون خوندی یا همینجوری از خودت میگی؟ E40b
تو ضیافت خود "افلاطون" عشق به زن رو تقبیح می کنه (به زن توهین میکنه و اگر جنبه تولید مثلی زن نبود اصن عشقبازی رو منحصر به مرد می دونه) و عشق به مردی که بالغ باشه رو کامل ترین عشق. اونا حتی پسربچه هاشون رو به راحتی تو خیابون نمی فرستادن چون ترویج همجنسگرایی از فلاسفه به مردم (بالا به پایین) به قدری بود که برای بچه ها سرپرست قرار می دادن...

آبروی ما رو بردی امیر :e108:

حالا چرا یهو پیچوندی رفتی وسط بحث؟؟؟

هروقت برگشتی این پستمو کوت کن درباره افلاطون ادامه می دیم...

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

برای من خیلی خیلی جالبه که دوستان مخالف همجنسگرایی دارن سعی میکنن که نشون بدن تریبون به دست همجنسگرایان دادن خطرناکه
همونطور که پشت تریبون قرار گرفتن مدافعان حقوق زن خطر ناکه
همونطور که گیاه خواران....
فقط نمیدونم چرا جنبش مردان وارد این دایره ی خطرناک نمیشه...!!
این منطق مساویه با:همه خفه شن فقط من حرف بزنم:))

شراب اولی تر ...
پاسخ

Reactor نوشته: چرا شلوغ میکنید.
من کی گفتم چوب تو کون یک همجنسگرا فرو کنید چون کون میده؟
من گفتم فرایندی که به تولید مثل ختم نشه از نظر طبیعت کاری بیفایده هست.
در آن قسمتی از پست شما که بولد کردم, خود شما به قبول داشتن این واقعیت اعتراف کردید

من به چیزی اعتراف نکردم!
من اتفاقن برعکس ادعای شما رو مطرح کردم و گفتم تا خرخره با فایده هستش!!!

Ouroboros نوشته: تفاوت میان ارزشهای گوناگون در ابعاد مکانی و زمانی اتوماتیک به معنی نسبی بودن آن‌ها نیست، و نسبی بودن هم به معنی بی‌اعتبار بودن آن‌ها نیست. شما اگر این نکته را درک بکنید که سیستم اخلاقی و فرهنگی هر جامعه مبتنی بر نیازها و بایستگی‌های تاریخی آن جامعه‌ی به‌خصوص شکل گرفته این «تضادهای ارزشی» خیلی آسان درک‌پذیر می‌شوند و توضیح بسیاری دقیق‌تری برای درک موضوع به ما ارائه می‌کنند تا «اوه، چون افغانستان و سوئیس ارزشهای متفاوتی دارند پس هیچ ارزشی وجود ندارد». هر قوم و نژاد و ملتی در شرایط مختلفی شکل گرفته و تحت تأثیر عوامل محیطی گوناگونی بوده، آنچه یهودی برای نجات یافتن به عنوان ملتی همواره میهمان، بی‌خانمان و در تبعید نیاز داشته متفاوت است با آنچه عرب به عنوان قومی مستقر در صحراهای فراخ به آن نیاز داشته و هر دو متفاوت هستند با آنچه مرد قطبی ممکن است به آن نیاز داشته باشد و ….

قطعیت هنجارهای فرهنگی در نسبیت آنها متجلی‌ست.

دقیقن به معنی بی اعتبار بودن آنهاست! چیزی که در ایران به عنوان یک ارزش اعتبار دارد شاید در آمریکا اوج بی اخلاقی و بی اعتبار باشد!!!
پس ما باید کدام را بچسبیم ؟! ارزشهای ایرانی یا آمریکایی ؟! من در این شرایط به خرد خودم رجوع میکنم و میبینم کدام با ارزشهای من همخوانی بیشتری دارد! پس باز در اینجا یک نسبیت دیگر بین ارزشهای دو جامعه مختلف با ارزشهای یک شخص بوجود آمده.
تمام اینها بدون وجود جوامع انسانی اصولن معنی نمیدهند اصلن!!!! ولی آنچه در طبیعت رخ میدهد با بشر یا بی بشر دارد به راه خودش ادامه میدهد!!!
پس ما نمیتوانیم و نباید بر اساس نرمهای اجتماعی رای به طبیعی بودن یا نبودن چیزی بدهیم!


Ouroboros نوشته: یک نمونه‌ی عالی از نوع دوستی لیبرالی، بگذارید همجنسگرایان ژنهای معیوب خود را به آهستگی و «طبیعی» از خزانه‌ی ژنتیکی بشر بیرون بکشند. این مرا به یاد خاطره‌ای می‌انداز:

به دیوار مستراحی در پارک لاله نوشته: «شایان، ۲۲ ساله، فقط می‌کنم»،
یک نفر کمی آنطرف‌تر با رنگ دیگری آمده که «چرا؟ خب یه بارم بده»!


جدایی میان سکس و حوزه‌ی عمومی، میان رخت‌خواب و زندگی اجتماعی، مجازات روابط جنسی غیرعادی و خارج از عرف و ... در جوامع سنتی برای رسیدن به هدفی مرد مدرن دنبال می‌کند، یعنی نابودی کامل عناصر همگن و رسیدن به کلونی زنبورها موثر نیست. با آنکه در یک جامعه‌ی سنتی همه‌ی جوانب دستگاه‌های حاکم بر ساختار روابط اجتماعی همچون مذهب و فرهنگ و دولت می‌کوشند سکس را از حوزه‌ی عمومی جامعه بزدایند در پایان روز تنها در حال محدود کردن هستند، نه نابود کردن.

جامعه‌ی مدرن ولی با بیرون کشیدن سکس از اتاق خواب، با وارد کردن گفتمان جنسی به فضای عمومی و از طریق علنی کردن آنچه روزی زیر حجاب پنهان بود و از همه مهمتر، با شرم‌ستیزی، مکانیزمهای کنترل بسیار پیچیده‌تر، پنهان‌تر، و به همان نسبت موثرتری را بکار می‌گیرد. تأکید بر اصالت برابر تفاوتهای ناکارآمد برای مثال، یکی از بهترین روشهای متصور برای تضمین بقای آنهاست. همانطورکه در مباحث نژادی-قومی به رسمیت شناختن متفاوت بودن دیگری بطور ضمنی راهی‌ست برای اطمینان از متفاوت باقی ماندن او، در گفتمان جنسیتی نیز «حقوق همجنسگرایان» در عمل راهی‌ست برای آنکه انسان غیرهمجنسگرا بیش از سالی یکی دو روز در کارنوال و پرید ناگزیر از تحمل برخورد با سبک زندگی چندش‌آور ایشان را نداشته باشد.

به قولی هدف از آزاد گذاشتن بازگشایی گی‌بار، ممانعت از روبرو شدن با همجنسگرایی بطور روزمره روی دیوار مستراح عمومی‌ست! جامعه‌ی سنتی می‌کوشد از طریق رنگ پاشیدن به در و دیوار آن توالتها بطور هفتگی از عفت عمومی مراقبت بکند، جامعه‌ی مدرن راه موثرتری پیدا کرده برای اطمینان از نابودی حاملان ژن معیوب. این مسأله برای شخص غیرهمجنسگرا بسیار مهمتر است چراکه هدف غایی فرهنگ، هر فرهنگی، تضمین بقای اصلح آدمهایی‌ست که در پروژه‌ی تولید مثل شرکت می‌کنند نه کسانی که داوطلبانه خزانه‌ی ژنی بشر را ترک کرده‌اند. اگر اثر نرمال‌سازی بر همجنسگرایی چنان بوده که مهمتر گفتمان حقوقی ایشان امروز «حق ازدواج» است(که می‌دانیم جز بدبختی برای دگرجنسگرایان چیزی نداشته!)و نه مثلاً آگاهی‌رسانی بیشتر و هدفمندتر پیرامون ایدز، اگر از «کمد» بیرون کشیدن چنان تابوی قدرتمندی آنرا چنین رقت‌انگیز و بی‌خطر و فرمان‌بردار کرده، بر سر سکسوالیته‌ی «نرمال» ما چه می‌آید وقتی از کمد بیرون کشیده شد؟!

بگذریم. این تزی که آورده‌اید به طور تلویحی پیشفرض می‌گیرد که همجنسگرایی واگیردار نیست، که چنین چیزی برخلاف تصور شما اثبات نشده. پس از این پیشفرض می‌گیرد که هرچه ژنتیکی‌ست به سرنوشت الهی می‌ماند و غلبه بر آن ممکن نیست، که ما می‌دانیم اشتباه است. افزون بر این شما باز پیشفرض می‌گیرید که همجنسگرایی عملی‌ست فاقد عواقب اجتماعی و زیان آن تنها خودکشی ژنتیکی شخص همجنسگراست، که باز هم اشتباه است.

افزون بر اینها، شما پیشفرض می‌گیرید که جامعه بضاعت پذیرفتن شخص همجنسگرا به عنوان انسانی که فاقد هیچگونه نفعی در سرمایه‌گذاری بلند مدت، آینده‌نگری و بازدهی مثبت به سیستم است(بدلیل محرومیت از وارث طبیعی)را دارد.

اما از همه مهمتر شما پیشفرض گرفته‌اید که من به نابودی همجنسگرایان علاقه دارم و تمنای باطنی خود را فرافکنی کرده‌اید، برای من گردن زدن ده همنجسگرا روشی برای نجات صدتای دیگر است. من ترجیح می‌دهم این‌ها هم بتوانند زندگی‌های ارزشمندی داشته باشند و خانواده‌های خود را مفتخر بکنند، برای مادرانشان نوه بیاورند، امنیت یک خانواده‌ی حقیقی را احساس بکنند و در جامعه‌ای سالم نقشی نیک را برعهده بگیرند و ...

Ouroboros نوشته: چطور قرار گرفتن من تحت استدلالم آنرا «غلط» می‌کند!؟ من منحرف بودن خود را پیشاپیش پذیرفته‌ام، اتفاقا این صلاحیت مرا افزایش می‌دهد نه کاهش، که من دارم از عمق دوزخ سخن می‌گویم و برخلاف شما نه ذهنیتی تمیزکاری شده و کاذب از موضوع، که عینیت عریان انرا از نزدیک می‌شناسم و نیک می‌دانم که راجع به چه چیز صحبت می‌کنم(من تنها کاربر این انجمن هستم که علنا گفته قبلا با مردان هم سکس داشته، و حالا هم اگر پسر خوشگلی به تورم بیاید نه نمی‌گویم! کلا هیچ موجود زنده‌ی ضربان‌دار زیبایی از من در امان نیست!) ولی منحرف بودن من درستی گزاره‌ی مذکور را باطل نمی‌کند، این ممکن است که چیزی حقیقت داشته باشد، و منهم حتی به حقیقی بودن آن معتقد باشم، اما همچنان از پایبندی به آن و برآوردنش عاجز. دروغین بودن پیامبر برابر با دروغ بودن پیام نیست. من خودم را هم به همان چوب می‌زنم که دیگری را. جامعه‌ی سالم آنی‌ست که امثال مرا زنده‌سوزی می‌کند، نه آنی که به ما اجازه‌ی کثافت‌کاری می‌دهد.

انحراف هم درجات گوناگون دارد، بر اساس اینکه چقدر از هدف طبیعی سکس فاصله گرفته‌اید میزان انحراف شما شدیدتر یا ضعیف‌تر می‌شود. زن‌بارگی و لاشی‌بازی کمی انحراف از رابطه سالم و ایده‌آل است اما «همجنسگرایی» خارج شدن کامل از مسیر آن، سوژه عملاً میل به جنس مخالف را کنار می‌گذارد. اگرنه بله، هر چیز بجز سکس با همسر قانونی به قصد تولیدمثل دارای انحراف است، حتی سکس با هدف لذت. ولی انحراف سکس زن و شوهری که نمی‌توانند بچه‌دار بشوند کجا، انحراف کون‌کونک بازی کجا!

این همه زیاده گویی امیر جان فقط و فقط برای اینکه از زیر بار استدلالی که خودتان کرده اید فرار کنید ؟!
سادست! شما مدعی هستید که سکس تنها کارکردش تولید مثل است و اگر سکس منجر به تولید مثل نشود انحراف است!!!
پس چه شما با یک پسر بخوابید! چه با صد دختر ولی تولید مثل نکنید عمل جنسی شما انحراف است!!!
پس در اینجا عملن هیچ تفاوتی بین سکس شما با سکس خردادیان وجود ندارد!!!! هر دو انحراف و بی فایده هستند. پس هر دو را باید بر طبق همه اینهایی که نوشته اید حذف کرد! آن هم نه به شیوه لیبرالی نوع دوستانه! بلکه به شیوه ی خشن داعش منشانه!!!!
ولی به محض اینکه استدلال شما پای رفتار جنسی خودتان را هم وسط میکشید یک دفعه ای جا میزنید و ایـــــــــــــــــــــن همه مینویسید که بگویید رفتار جنسی شما چون فقط و فقط طرف مقابل دختر است ردیف و درست است و یک ذره منحرف است ولی رفتار جنسی خردادیان اوج انحراف!!!! عملن هر دو یک نتیجه میدهد! پس هر دو به یک اندازه بر طبق استدلال خودتان انحراف از طبیعت است. تازه شاید بشود رفتار شما را منحرف تر از نظام طبیعت هم دانست! چرا که خود خواسته منحرفید و دست کم از نظر تمایل ژنی برای ترتیب دختران چپ و راستی دادن مشکلی ندارید! ولی خردادیان به میل خودش با ژن نامطلوب به دنیا نیامده!!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

نقل قول:
۱. بله. ۲. نه ندارد، چون بهای ژنی که شما را از تولید مثل باز می‌دارد بسیار بالاست و از گرسنگی مردن فرد از نظر تکاملی بهتر است تا پرهیز از تولیدمثل.
ضمن آنکه گفتم با مشاهدات عینی هم در تضاد است و هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد، ما همین امروز هم مناطق قحطی‌زده داریم که آمار زاد و ولدشان بالاتر از سوئد است.
یک جورهایی احساس می‌شود که پشت این استدلال این تصور خوابیده که مرگ فله‌ای جمعیت اضافی در نبود منابع چیزی «ناخواستنی» یا دارای بار منفی تلقی شده(که طبیعت بخواهد از آن جلوگیری بکند). روش کنترل جمعیت بسیار موثری در طبیعت وجود دارد و «مشکلی» در کار نیست که همجنسگرایی بخواهد حل بکند: جمعیت اضافی سلاخی می‌شوند.
باز هم کسشرجات روانشناسی فرگشتیک.
از کجا معلوم که الزاما" ژن" فرد رو از تولید مثل بازمیداره؟
کدوم ژن، یا کدوم سری از ژنها!؟

وقتی مورد تماما بیولوژیک هست مشکلی نداریم که استدلال ژنتیکی باشه(حتی اگر ندونیم چه ژنهایی در ویژگی مورد نظر نقش دارند) چون تنها راه انتقال خصوصیات وراثتی بیولوژیک در بلند مدت ژنتیک هست، ولی وقتی چیزی مربوط به روان انسان هست و مکانیسم فرهنگی هم وجود داره پیش فرض اینکه ژنی وجود داره غلط هست، اول باید ژن یا ژن های موردنظر وجودشون اثبات بشه تا اون وقت بشه تحلیل فرگشتیک کرد.

مثل این هست که پزشکی فقط با علم به اینکه شخصی تب داره تشخیص بده که اون شخص آنفلونزا داره بدون اینکه سایر شواهد لازم برای اثبات تئوریش رو ارائه بده.

[ATTACH=CONFIG]4735[/ATTACH]
+نمونه یکی از پیشرفت هایی که احتمالا از نظر سنت دوستان "بد" محسوب میشه " کلونینگ هست چون وقتی کلونینگ فراگیر بشه کل استدلال هایی که به نفع زاییدن بچه میشه میشه به زباله دانی باید بره:))
البته اگر طی حداکثر 100 سال آینده نتونند جلوی این پیشرفت بد رو بگیرند، دیگه امیدی به احیای خانواده سنتی و داشتن "توله" های متعدد و راه های "طبیعی" کنترل جمعیت نباید داشته باشند.


فایل‌های پیوست
.jpg hall_of_clones_tfu2_by_tfu2__galen_marek-d2y2fw3.jpg اندازه 75.19 KB  تعداد دانلود: 316

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

آقا کلا زیاد به امیر سخت نگیرید، انشا نوشتنش خیلی بهتر از استدلال کردنش هست:))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان