10-09-2013, 07:12 PM
sonixax نوشته: همه این سخنان قشنگ است ، زیباست ولی به نظر من شبیه وعده های بهشت محمد است .
باز هم به نکته ی خوب دیگری اشاره کردید.
حرف قشنگ زدن کار سختی نیست. کلاه برداران هم کارشان قشنگ حرف زدن است.
قرآن و محمد هم اول ها قشنگ حرف میزدند. دراکولا هم که میخواست قربانی هایش را به قتلگاه بکشاند و خونشان را بمکد قشنگ حرف میزد و قشنگ مُخ میزد.
قشنگ ترین و خلاصه ترین حرف قشنگ تاریخ رو زرتشت گفت: پندار نیک, کردار نیک, گفتار نیک
ولی این هم واسه ی فاطی تنبون نمیشه.
چیزی که آدم رو به هدفش میرسونه حرف های قشنگ نیست. بلکه مشخص کردن مجموعه استراتژی های منسجم هست که روش فکر شده. براش وقت و انرژی صرف شده. ما بهش میگیم سیستم.
باید مشخص کنه که من فلان کار رو انجام بدم و بعد بهمان کار رو انجام بدم تا به هدف متبوعم برسم.
نه اینکه بیاد برای من از قشنگی هدفم حرف بزنه و بخواد با نشان دادن یک راه تاریک, رسیدن به هدفم رو در گروی پیمودن مسیر مورد نظرش به من غالب کنه!
مگر پیغمبر اسلام چه میگفت؟ اون هم زندگی خوبی رو برای بشریت آرزومند بود ولی از راه قتل و تجاوز و بردگی و زوری و فله ای مسلمان کردن مردم. یعنی سیستم ناکارآمدی رو برای خوشبختی انسان پیشنهاد میکرد.
نتیجه اش هم نشد تاسیس کشور سوئیس! شد عربستان.
یک مقایسه بین کره شمالی و کره جنوبی همه چیز کمونیست رو روشن میکنه.
مردمی که نه فقط با هم همسایه اند و فرهنگ تاریخی مشترکی دارند بلکه از یک نژاد هستند و حتی با هم فامیل اند!
اما این کجا و اون کجا!!
اینچنین آینه ی عبرت و پارادوکسی در دنیا بی نظیره.
با مقایسه ی این دو تا کره با هم اولین چیزی که در چشم انسان بولد میشه تفاوت فاحش کیفیت زندگی در دو تا کره ست. و در دید انسان تیزبین, یک کلام "آشغال" بودن کمونیسم!
حتی بدون در نظر گرفتن تجربیات شوروی و کوبا و کره شمالی و آلمان شرقی و سایر کشورهای تُخمی کمونیستی... سیستم کمونیسم حتی نمیتونه خودش رو روی کاغد و در حد تئوری هم مقبول نشان بده.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد