02-11-2013, 04:10 AM
زین پس به جای کارواژه های تازی "مشورت کردن، نظرخواهی کردن، نظرخواستن" بگوییم "راییدن Raayidan".
این کارواژه -که برساخته (جعلی) است- از واژه ی پارسی میانه ی "رای Raay = نظرخواهی، مشورت" ساخته شده است.
ساخت نمونه گزاره هایی با این کارواژه (و نامواژه) :
1- شمارش آراء از هم اکنون آغاز شده است. --> شمارش رای ها Raayha از هم اکنون آغازیده شده (است).
2- لطفا فرم های نظرسنجی را پرکنید. --> به مِهر، برگه های "C....... B .........A" را بــِپـُـرید Beporid (پر کنید).
برگزینش (ترجیح، اولویت) A (نخست) = رایــِش Raayesh
برگزینش (ترجیح، اولویت) B (دوم) =رای خواهی Raaykhwaahi
برگزینش (ترجیح، اولویت) C (سوم) =رای سنجی Raaysanji
[SIZE=3]3- حوزه های رای گیری در سراسر کشور مهیاست --> پایگاه های رایــِـش در سراسر کشور آماده اند.[/SIZE]
راییدن | لغت نامه دهخدا
این کارواژه -که برساخته (جعلی) است- از واژه ی پارسی میانه ی "رای Raay = نظرخواهی، مشورت" ساخته شده است.
ساخت نمونه گزاره هایی با این کارواژه (و نامواژه) :
1- شمارش آراء از هم اکنون آغاز شده است. --> شمارش رای ها Raayha از هم اکنون آغازیده شده (است).
2- لطفا فرم های نظرسنجی را پرکنید. --> به مِهر، برگه های "C....... B .........A" را بــِپـُـرید Beporid (پر کنید).
برگزینش (ترجیح، اولویت) A (نخست) = رایــِش Raayesh
برگزینش (ترجیح، اولویت) B (دوم) =رای خواهی Raaykhwaahi
برگزینش (ترجیح، اولویت) C (سوم) =رای سنجی Raaysanji
[SIZE=3]3- حوزه های رای گیری در سراسر کشور مهیاست --> پایگاه های رایــِـش در سراسر کشور آماده اند.[/SIZE]
راییدن | لغت نامه دهخدا
,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute